[ویکی فقه] ترس امام زمان از کشته شدن، نه به خاطر ترس از جان خویش است که این خاندان از مرگ هراسی نداشتند؛ بلکه هراس ایشان به این دلیل است که با کشته شدنش نتواند وظیفه ای را که خداوند جهت گسترش عدل در تمام زمین بر عهده او گذاشته، به خوبی به پایان برساند.
براساس برخی روایات، ترس از کشته شدن، یکی از عوامل غیبت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
← حدیثی از امام صادق
ترس ایشان از کشته شدن نه به خاطر ترس از جان خویش است که این خاندان از مرگ هراسی نداشتند؛ بلکه هراس ایشان به این دلیل است که با کشته شدنش نتواند وظیفه ای که خداوند جهت گسترش عدل در تمام زمین بر عهده او گذاشته را به خوبی به پایان برساند.
خوف مذموم و ممدوح
به بیان دیگر، ترس یادشده هرگز «خوف مذموم» نیست که از ضعف نفس برمی خیزد؛ بلکه هراسی عقلی است که امری بس پسندیده و در برخی موارد لازم و ضروری است. ترس برخاسته از بستر «خوددوستی» که سبب گریز از خطر کردن به روز حادثه در مسیر حفظ دین و مکتب می شود، ضعف نفسانی صفتی ناپسند در برابر شجاعت است؛ اما خوفی که سبب حفظ جان آدمی و هدر نشدن و بی اثر نمردن شود، ممدوح و عاقلانه، بلکه واجب است؛ زیرا مهم آن است که نثار خون نتیجه دهد و به ثمر بنشیند. آن که خون می دهد، اما به مثمر بودنش نمی اندیشد، متهور است نه شجاع؛ زیرا شجاعت در سنجیده عمل کردن و به جا کارزار کردن است؛ همان گونه که وجود مبارک علی (علیه السلام) در اوضاع خاصی از خطر کردن و هدر دادن جان خویش و خاندان مکرم و یاران اندکش حذر کرد.
← حدیثی از امام علی
...
براساس برخی روایات، ترس از کشته شدن، یکی از عوامل غیبت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
← حدیثی از امام صادق
ترس ایشان از کشته شدن نه به خاطر ترس از جان خویش است که این خاندان از مرگ هراسی نداشتند؛ بلکه هراس ایشان به این دلیل است که با کشته شدنش نتواند وظیفه ای که خداوند جهت گسترش عدل در تمام زمین بر عهده او گذاشته را به خوبی به پایان برساند.
خوف مذموم و ممدوح
به بیان دیگر، ترس یادشده هرگز «خوف مذموم» نیست که از ضعف نفس برمی خیزد؛ بلکه هراسی عقلی است که امری بس پسندیده و در برخی موارد لازم و ضروری است. ترس برخاسته از بستر «خوددوستی» که سبب گریز از خطر کردن به روز حادثه در مسیر حفظ دین و مکتب می شود، ضعف نفسانی صفتی ناپسند در برابر شجاعت است؛ اما خوفی که سبب حفظ جان آدمی و هدر نشدن و بی اثر نمردن شود، ممدوح و عاقلانه، بلکه واجب است؛ زیرا مهم آن است که نثار خون نتیجه دهد و به ثمر بنشیند. آن که خون می دهد، اما به مثمر بودنش نمی اندیشد، متهور است نه شجاع؛ زیرا شجاعت در سنجیده عمل کردن و به جا کارزار کردن است؛ همان گونه که وجود مبارک علی (علیه السلام) در اوضاع خاصی از خطر کردن و هدر دادن جان خویش و خاندان مکرم و یاران اندکش حذر کرد.
← حدیثی از امام علی
...
wikifeqh: ترس_از_قتل_امام_زمان