تربیت معلّم
آموزش حرفه ای ویژه برای اشتغال به شغل معلمی (آموزگاری/دبیری). متضمن آموزش نظری و کارآموزی های هدایت شده زیرنظر مربیان کارآزموده، در مراکز تربیت معلم یا سازمان های ذیربط دیگر است. اصطلاح تربیت معلم، شامل آموزش های ضمن خدمت معلمان نیز می شود. جوامع باستانی و قرون وسطایی فاقد مؤسساتی برای آموزش اصول و شیوه های تدریس بودند و تنها داشتن معلومات یک رشته تحصیلی برای همان رشته کافی بود. در دورۀ رُنسانس به ترتیب معلمان چندان توجهی نمی شد، در قرون ۱۷ و ۱۸، اصول دموکراتیکی با این اعتقاد نافذیت یافتند که بهترین راه تحقق پیشرفت سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی، آموزش و پرورش آحاد شهروندان است. در اوایل قرن ۱۹نظریه ها و روش های تربیت معلم مطرح شد. در قرن ۲۰ ژان پیاژه، و جروم برونر در گسترش این نظریه ها سهم عمده ای داشتند. در ایران، سابقۀ رسمی تربیت معلم به ۱۲۹۷ش می رسد که قانون تأسیس دارالمعلمین مرکزی، زیرنظر وزارت معارف، تصویب شد و وظیفۀ آن تأمین معلم برای مدارس ابتدایی و متوسطه بود. از آن پس، مراکز گوناگون تربیت معلم، از جمله دانشسرای عالی، دانشسرای عالی سپاه دانش، دانشسرای مقدماتی، دانشسرای تربیت معلم عشایری، دانشسرای تربیت دبیر راهنمایی، دورۀ تربیت معلم دوساله، دوره یک سالۀ «مهارت های تعلیم و تربیت»، دانشسرای تربیت معلم، و ... در کشور پدید آمدند. بر پایۀ اساسنامۀ جدید مراکز تربیت معلم (تیرماه ۱۳۸۲ش) این مراکز عهده دار «تأمین و تربیت بخشی از نیروی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش و فراهم کردن امکان ادامۀ تحصیل فرهنگیان..» اند؛ و در وظایف آن ها به دوره های آموزشی کوتاه مدت فرهنگیان نیز اشاره شده است. بخشی از نیروی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش از طریق سفارش به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی، به ویژه دانشگاه های تربیت معلم، دانشگاه تربیت دبیر شهیدرجایی، و آموزشکده های فنی و حرفه ای صورت می گیرد.
آموزش حرفه ای ویژه برای اشتغال به شغل معلمی (آموزگاری/دبیری). متضمن آموزش نظری و کارآموزی های هدایت شده زیرنظر مربیان کارآزموده، در مراکز تربیت معلم یا سازمان های ذیربط دیگر است. اصطلاح تربیت معلم، شامل آموزش های ضمن خدمت معلمان نیز می شود. جوامع باستانی و قرون وسطایی فاقد مؤسساتی برای آموزش اصول و شیوه های تدریس بودند و تنها داشتن معلومات یک رشته تحصیلی برای همان رشته کافی بود. در دورۀ رُنسانس به ترتیب معلمان چندان توجهی نمی شد، در قرون ۱۷ و ۱۸، اصول دموکراتیکی با این اعتقاد نافذیت یافتند که بهترین راه تحقق پیشرفت سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی، آموزش و پرورش آحاد شهروندان است. در اوایل قرن ۱۹نظریه ها و روش های تربیت معلم مطرح شد. در قرن ۲۰ ژان پیاژه، و جروم برونر در گسترش این نظریه ها سهم عمده ای داشتند. در ایران، سابقۀ رسمی تربیت معلم به ۱۲۹۷ش می رسد که قانون تأسیس دارالمعلمین مرکزی، زیرنظر وزارت معارف، تصویب شد و وظیفۀ آن تأمین معلم برای مدارس ابتدایی و متوسطه بود. از آن پس، مراکز گوناگون تربیت معلم، از جمله دانشسرای عالی، دانشسرای عالی سپاه دانش، دانشسرای مقدماتی، دانشسرای تربیت معلم عشایری، دانشسرای تربیت دبیر راهنمایی، دورۀ تربیت معلم دوساله، دوره یک سالۀ «مهارت های تعلیم و تربیت»، دانشسرای تربیت معلم، و ... در کشور پدید آمدند. بر پایۀ اساسنامۀ جدید مراکز تربیت معلم (تیرماه ۱۳۸۲ش) این مراکز عهده دار «تأمین و تربیت بخشی از نیروی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش و فراهم کردن امکان ادامۀ تحصیل فرهنگیان..» اند؛ و در وظایف آن ها به دوره های آموزشی کوتاه مدت فرهنگیان نیز اشاره شده است. بخشی از نیروی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش از طریق سفارش به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی، به ویژه دانشگاه های تربیت معلم، دانشگاه تربیت دبیر شهیدرجایی، و آموزشکده های فنی و حرفه ای صورت می گیرد.
wikijoo: تربیت_معلم