لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱-( مصدر ) گرد کردن گرد ساختن دایره درست کردن .۲- دور دادن . ۳- ( اسم ) گردی . جمع : تدویرات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (ادبی ) = مدور
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] تدویر (ابهام زدایی). تدویر ممکن است است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • تدویر (علوم قرآنی)، قرائت قرآن با سرعتی میان تحدیر و تحقیق• تدویر (فقه)، به معنی گردکردن
...
...
wikifeqh: تدویر_(ابهام_زدایی)
[ویکی فقه] تدویر (علم بدیع). تدویر در دانش بدیع آن است که شاعر، مصراع یا بیتی ساخته باشد که بتوان اجزای آن در دایره ای نوشت، به گونه ای که اگر به دلخواه از هر جزء آن شروع به خواندن کنیم، معنی و کلام آن تغیر نمی کند.
تَدْویر، در لغت به معنی گرد کردن، و در اصطلاح دانش بدیع، آن است که شاعر بیتی بگوید که چون آن را در دایره بنویسند، از هر طرف که شروع کنند و بخوانند مصراعی دارای معنی پدید آید. چنین شعری را مدوّر،
رادویانی، محمد، ترجمان البلاغه، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۴، به کوشش احمد آتش، تهران، ۱۳۶۲ش.
از سدۀ ۹ق که توجه به جنبه های تفننی در شعر مانند پرداختن به ماده تاریخ و لغز و معما بیش تر شد و کار به بازی با کلمات
صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۵۷۱، تهران، ۱۳۶۸ش.
در منابع بلاغی عربی بحث دربارۀ تدویر چندان دیرین نمی نماید. در چند کتاب و فرهنگ بلاغی متأخر و معاصر عربی تعاریف و نمونه های به دست داده شده حاکی از آن است که مفهوم تدویر در زبان و ادب عربی با تدویر در شعر فارسی کاملاً فرق دارد. در نظر بلغای عرب و در عروض عربی تدویر عبارت است از آوردن بخشی از یک کلمه در آخر مصراع اول یک بیت (= شطر) و بخش دیگر آن در ابتدای مصراع دوم همان بیت مثل کلمـۀ «الشعـب» در بیت: لاتخونوا الشعب فـاالشع / ـب عـزیـزٌ ذوانتقام.
یعقوب، امیل بدیع، المعجم المفصل، ج۱، ص۱۷۳-۱۷۴، بیروت، ۱۹۹۱م.
...
تَدْویر، در لغت به معنی گرد کردن، و در اصطلاح دانش بدیع، آن است که شاعر بیتی بگوید که چون آن را در دایره بنویسند، از هر طرف که شروع کنند و بخوانند مصراعی دارای معنی پدید آید. چنین شعری را مدوّر،
رادویانی، محمد، ترجمان البلاغه، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۴، به کوشش احمد آتش، تهران، ۱۳۶۲ش.
از سدۀ ۹ق که توجه به جنبه های تفننی در شعر مانند پرداختن به ماده تاریخ و لغز و معما بیش تر شد و کار به بازی با کلمات
صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، ص۵۷۱، تهران، ۱۳۶۸ش.
در منابع بلاغی عربی بحث دربارۀ تدویر چندان دیرین نمی نماید. در چند کتاب و فرهنگ بلاغی متأخر و معاصر عربی تعاریف و نمونه های به دست داده شده حاکی از آن است که مفهوم تدویر در زبان و ادب عربی با تدویر در شعر فارسی کاملاً فرق دارد. در نظر بلغای عرب و در عروض عربی تدویر عبارت است از آوردن بخشی از یک کلمه در آخر مصراع اول یک بیت (= شطر) و بخش دیگر آن در ابتدای مصراع دوم همان بیت مثل کلمـۀ «الشعـب» در بیت: لاتخونوا الشعب فـاالشع / ـب عـزیـزٌ ذوانتقام.
یعقوب، امیل بدیع، المعجم المفصل، ج۱، ص۱۷۳-۱۷۴، بیروت، ۱۹۹۱م.
...
wikifeqh: تدویر(علم_بدیع)
[ویکی فقه] تدویر (علوم قرآنی). تدویر، قرائت قرآن با سرعتی میان تحدیر و تحقیق است.
«تدویر» از گونه های قرائت قرآن و قرائتی است نه به صورت تحقیق و نه به صورت تحدیر؛ یعنی نه به سرعت «حدر» و نه به کندی «تحقیق».
شیوه بیشتر پیشوایان قرائت
بیشتر پیشوایان قرائت و قائلان به توسط مدها، مثل ابن عامر و کسایی، این شیوه را اختیار کرده اند.
عناوین مرتبط
...
«تدویر» از گونه های قرائت قرآن و قرائتی است نه به صورت تحقیق و نه به صورت تحدیر؛ یعنی نه به سرعت «حدر» و نه به کندی «تحقیق».
شیوه بیشتر پیشوایان قرائت
بیشتر پیشوایان قرائت و قائلان به توسط مدها، مثل ابن عامر و کسایی، این شیوه را اختیار کرده اند.
عناوین مرتبط
...
wikifeqh: تدویر_(علوم_قرآنی)
دانشنامه آزاد فارسی
تَدویر
(در لغت به معنی گِرد کردن) در اصطلاح بدیع، شعری که چند جزء داشته باشد و بتوان خواندن آن را از هر جزء آغاز کرد. کلامی را که تدویر در آن به کار رفته مُدَوَّر گویند. مدوّر بر دو نوع است: ۱. مُدَوَّر مُتّفق الاَرکان، که همۀ اجزای آن بر یک وزن استوارند و آغاز کردن از هر جزئی باعث تغییر وزن نمی شود: ای بی وفا ـ رحمی بکن ـ بهر خدا ـ بر عاشقان ۲. مُدَوَّر مُختلف الارکان، که مجموعۀ اجزای آن بر چند وزن استوار است و آغازکردن از هر جزئی سبب تغییر وزن می شود: یار ـ زمن ـ دل ربود ـ باز ـ ز من ـ رخ نهفت..
(در لغت به معنی گِرد کردن) در اصطلاح بدیع، شعری که چند جزء داشته باشد و بتوان خواندن آن را از هر جزء آغاز کرد. کلامی را که تدویر در آن به کار رفته مُدَوَّر گویند. مدوّر بر دو نوع است: ۱. مُدَوَّر مُتّفق الاَرکان، که همۀ اجزای آن بر یک وزن استوارند و آغاز کردن از هر جزئی باعث تغییر وزن نمی شود: ای بی وفا ـ رحمی بکن ـ بهر خدا ـ بر عاشقان ۲. مُدَوَّر مُختلف الارکان، که مجموعۀ اجزای آن بر چند وزن استوار است و آغازکردن از هر جزئی سبب تغییر وزن می شود: یار ـ زمن ـ دل ربود ـ باز ـ ز من ـ رخ نهفت..
wikijoo: تدویر
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید