تخواره
فرهنگ اسم ها
معنی: نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه، از جمله نام پدر خزانه دار خسرو پرویز پادشاه ساسانی
برچسب ها: اسم، اسم با ت، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن
لغت نامه دهخدا
تخواره بدو گفت کای نوجوان
تو گر می ندانی سخن ، می بدان.
فردوسی.
رجوع به تخوار شود.تخواره. [ ] ( اِخ ) از نسل جمشید وفرزند زواره. صاحب مجمل التواریخ والقصص در شرح حال جمشید آرد :... و از زواره فرهاد و تخواره ، و بعد از این نام کس برنیامد از این تخمه و دیگر فرزندان بوده اند جمشید راولیکن ذکری نگفتست. ( مجمل التواریخ چ بهار ص 25 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
گنجور، گنج بر، خزانه دار. شاهنامه فردوسی، ص. 1301