تخصیص آب. تخصیص و بازتخصیص آب که برگردان لغات Allocation و Reallocation هستند، بیانگر تقسیم آب بین نیازهای مختلف می باشند. تفاوت این دو مفهوم به منسوب بودن یا نبودن آب تقسیم شده به نیازهای پیشین بازمی گردد. [ ۱] اگر آبی که برای یک نیاز اختصاص داده می شود، پیشتر دارای مالک یا منتفعانی بوده که به شکل مستقیم و غیرمستقیم از آب و منافع آن بهره می گرفتند، بازتخصیص آب صورت گرفته است، در غیر این صورت، می توان از مفهوم تخصیص استفاده نمود. اگرچه تخصیص مفهوم جدیدی نیست اما بازتخصیص به نسبت جدید بوده و لذا تعریف بسترهای قانونی و سیاستی لازم در زمینهٔ بازتخصیص به نسبت ضعیف تر است. [ ۲] اما تخصیص از گذشته مورد توجه اقتصاددانان بوده و آنها سعی کردند تا نشان دهند که باید تصمیم گیری برای تخصیص را از دولت ها گرفت و به بازار محول نمود. [ ۳]
به دلیل رشد توجهات نسبت به نیازهای محیط زیستی و خدمات اکوسیستمی، اکنون تشخیص این تمایز بسیار پیچیده تر از گذشته است. [ ۴] به طور مثال، در گذشته، آبی که از رودخانه ها به دریا وارد می شد یا سیلاب هایی که در دشت های وسیع پخش می شدند، به عنوان هدررفت آب تلقی می گردید و در سیاست های آبی تلاش می شد تا با تخصیص این آب ها به مصارفی همچون شرب، کشاورزی و صنعت از هدررفت آنها جلوگیری شود. [ ۵] اما اکنون با توجه به اهمیت یافتن نقش این جریان ها در تنوع زیستی و ارائه خدمات اکوسیستمی به انسان ها و نسل بشر ( مانند تغذیهٔ آبخوان ها یا جلوگیری از تداخل آب شور دریا به آبخوان های ساحلی ) ، چنین جریان هایی را به دشواری می توان بدون مالک و منتفع قلمداد کرد. اما هنوز با وجود این پیچیدگی، تفکیک قائل شدن بین تخصیص و بازتخصیص، می تواند مفید باشد؛ چراکه از طریق تأکید بر این تمایز می توان در سیاستگذاری ها، توجه تصمیم گیرندگان را به خدماتی که منابع آب برای گروه های مختلف بهره برداران ایفا می کنند جلب نمود و از این طریق حقوق آب تمامی منتفعان و بهره برداران فعلی و آینده را به رسمیت شمرد. به دلیل در هم تنیدگی دو مفهوم تخصیص و بازتخصیص، برخی از محققین ترجیح می دهند تا از کلمهٔ Re ) allocation ) یا ( باز ) تخصیص برای انتقال مفهوم استفاده کنند. [ ۶]
به طور کلی می توان دو پیشران اصلی را برای بازتخصیص آب مطرح نمود: محدودیت منابع آب و رشد تقاضا برای آب در بخش خای مختلف. طبق پیش بینی های انجام شده، تا سال ۲۰۲۵ جمعیت جهان به ۷/۹ میلیارد نفر خواهد رسید که ۸۰ درصد آن در کشورهای درحال توسعه ساکن خواهند بود. ۵۸ درصد از رشد جمعیت کشورهای در حال توسعه نیز در مناطق شهری ( با رشد سریع ) رخ خواهد داد. در حالی که در اواسط دهه ۱۹۹۰ حدود ۸۶ درصد از مصرف آب در سطح دنیا به کشاورزی نسبت داده می شد، این میزان در سال ۲۰۲۵ - به دلیل رشد سریع مصارف غیر آبیاری - به ۷۶ درصد خواهد رسید. انتظار می رود مصرف آب برای آبیاری از ۱۴۳۶ کیلومترمربع ( میلیارد مترمکعب ) در سال ۱۹۹۵ به ۱۴۹۲ کیلومترمربع در سال ۲۰۲۵ برسد. در حقیقت این نیازهای غیر آبیاری هستند که با رشد بیشتری نسبت به مصارف آبیاری افزایش خواهند یافت و از ۳۶۳ به ۵۸۸ کیلومترمربع خواهند رسید. [ ۷]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبه دلیل رشد توجهات نسبت به نیازهای محیط زیستی و خدمات اکوسیستمی، اکنون تشخیص این تمایز بسیار پیچیده تر از گذشته است. [ ۴] به طور مثال، در گذشته، آبی که از رودخانه ها به دریا وارد می شد یا سیلاب هایی که در دشت های وسیع پخش می شدند، به عنوان هدررفت آب تلقی می گردید و در سیاست های آبی تلاش می شد تا با تخصیص این آب ها به مصارفی همچون شرب، کشاورزی و صنعت از هدررفت آنها جلوگیری شود. [ ۵] اما اکنون با توجه به اهمیت یافتن نقش این جریان ها در تنوع زیستی و ارائه خدمات اکوسیستمی به انسان ها و نسل بشر ( مانند تغذیهٔ آبخوان ها یا جلوگیری از تداخل آب شور دریا به آبخوان های ساحلی ) ، چنین جریان هایی را به دشواری می توان بدون مالک و منتفع قلمداد کرد. اما هنوز با وجود این پیچیدگی، تفکیک قائل شدن بین تخصیص و بازتخصیص، می تواند مفید باشد؛ چراکه از طریق تأکید بر این تمایز می توان در سیاستگذاری ها، توجه تصمیم گیرندگان را به خدماتی که منابع آب برای گروه های مختلف بهره برداران ایفا می کنند جلب نمود و از این طریق حقوق آب تمامی منتفعان و بهره برداران فعلی و آینده را به رسمیت شمرد. به دلیل در هم تنیدگی دو مفهوم تخصیص و بازتخصیص، برخی از محققین ترجیح می دهند تا از کلمهٔ Re ) allocation ) یا ( باز ) تخصیص برای انتقال مفهوم استفاده کنند. [ ۶]
به طور کلی می توان دو پیشران اصلی را برای بازتخصیص آب مطرح نمود: محدودیت منابع آب و رشد تقاضا برای آب در بخش خای مختلف. طبق پیش بینی های انجام شده، تا سال ۲۰۲۵ جمعیت جهان به ۷/۹ میلیارد نفر خواهد رسید که ۸۰ درصد آن در کشورهای درحال توسعه ساکن خواهند بود. ۵۸ درصد از رشد جمعیت کشورهای در حال توسعه نیز در مناطق شهری ( با رشد سریع ) رخ خواهد داد. در حالی که در اواسط دهه ۱۹۹۰ حدود ۸۶ درصد از مصرف آب در سطح دنیا به کشاورزی نسبت داده می شد، این میزان در سال ۲۰۲۵ - به دلیل رشد سریع مصارف غیر آبیاری - به ۷۶ درصد خواهد رسید. انتظار می رود مصرف آب برای آبیاری از ۱۴۳۶ کیلومترمربع ( میلیارد مترمکعب ) در سال ۱۹۹۵ به ۱۴۹۲ کیلومترمربع در سال ۲۰۲۵ برسد. در حقیقت این نیازهای غیر آبیاری هستند که با رشد بیشتری نسبت به مصارف آبیاری افزایش خواهند یافت و از ۳۶۳ به ۵۸۸ کیلومترمربع خواهند رسید. [ ۷]
wiki: تخصیص آب