تحلیل تراکنشی ( رفتار متقابل ) ( به انگلیسی: Transactional Analysis ) یا به صورت ( مخفف انگلیسی: TA ) نظریه ای در روان شناسی اجتماعی است که توسط اریک برن روان پزشک کانادایی به وجود آمده. در چهار دهه گذشته نظریه اریک برن راه های تازه ای را در زمینه روان درمانی مشاوره و تحصیل به وجود آورده است.
تحلیل رفتار متقابل یک تئوری روان شناسی است که توسط اریک برن در سال ۱۹۵۰ میلادی ارائه گردید و به لحاظ کاربرد آن در حل مشکلات احساسی و رفتاری، مورد قبول جامعه روان شناسی قرار گرفته و تدریجاً در زمینه های مشاوره، روان کاوی، گروه درمانی، مدیریت، جامعه شناسی، توسعه سازمانی و آموزش، نظریه های جدیدی ارائه نموده و گسترش پیدا کرده است. ابهام و پیچیدگی در مفاهیم، تخصصی بودن و زمان طولانی درمان در دیگر روش های روان درمانی باعث شد تا تحلیل رفتار متقابل با مفاهیم اساسی و واژه های ساده سریعاً جایگزین روش های روان درمانی قدیمی گردید. به همین جهت تحلیل رفتار متقابل عمومیت یافته و هر جا که انسان ها حضور داشته و با یکدیگر ایجاد رابطه می نمودند کاربرد عملی پیدا کرد و ابزاری برای تغییر و حل مشکلات قرارگرفت. تحلیل رفتار یک مکتب علمی کاربردی می باشد که در آن از به کار بردن مفاهیم پیچیده اجتناب شده است و نظریات آن به صورتی مطرح شده اند که به راحتی می توان آن ها را مشاهده و تجربه نمود. [ ۱]
«من خوبم تو خوبی» شاید معروفترین عبارتی است که هدف تحلیل رفتار متقابل را نشان می دهد: «جایگاهی به وجود بیاید تا ارزش تک تک انسان ها را بشناسد. تحلیل رفتار متقابل، انسان ها را اساساً خوب به حساب می آورد و قابل تغییر و رشد و رفتار سالم. »[ ۲]
اریک برن مشاهده کرد که انسان ها به نوازش ( معیاری از تحویل گرفته شدن بین افراد ) برای زنده ماندن و رشد کردن نیاز دارند. شناخت چگونگی رد و بدل نوازش های مثبت و منفی بین انسان ها از قوی ترین زمینه های کار در تحلیل رفتار متقابل است. [ ۳] تعریف دیگری که می توان برای نوازش ارائه داد تأیید وجود فرد، توسط افراد دیگر است. به طور مثال همین که همسایه شما بعد از دیدن شما در خیابان لبخند می زند یا سر تکان می دهد به این معناست که شما نوازش دریافت کرده اید. نوازش در تحلیل رفتار متقابل به دو نوع تقسیم می شود، نوازش مثبت و نوازش منفی. نوازش مثبت همچنان که از نام آن بر می آید مانند تقویت مثبت است یعنی فرد محرک دلخواه را دریافت می کند، در صورتی که نوازش منفی بیشتر به معنای تنبیه نزدیک است یعنی فرد با محرک آزار دهنده روبرو می شود. اریک برن معتقد بود که هر نوع نوازشی اعم از نوازش منفی همواره بر نبود نوازش ارجحیت دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتحلیل رفتار متقابل یک تئوری روان شناسی است که توسط اریک برن در سال ۱۹۵۰ میلادی ارائه گردید و به لحاظ کاربرد آن در حل مشکلات احساسی و رفتاری، مورد قبول جامعه روان شناسی قرار گرفته و تدریجاً در زمینه های مشاوره، روان کاوی، گروه درمانی، مدیریت، جامعه شناسی، توسعه سازمانی و آموزش، نظریه های جدیدی ارائه نموده و گسترش پیدا کرده است. ابهام و پیچیدگی در مفاهیم، تخصصی بودن و زمان طولانی درمان در دیگر روش های روان درمانی باعث شد تا تحلیل رفتار متقابل با مفاهیم اساسی و واژه های ساده سریعاً جایگزین روش های روان درمانی قدیمی گردید. به همین جهت تحلیل رفتار متقابل عمومیت یافته و هر جا که انسان ها حضور داشته و با یکدیگر ایجاد رابطه می نمودند کاربرد عملی پیدا کرد و ابزاری برای تغییر و حل مشکلات قرارگرفت. تحلیل رفتار یک مکتب علمی کاربردی می باشد که در آن از به کار بردن مفاهیم پیچیده اجتناب شده است و نظریات آن به صورتی مطرح شده اند که به راحتی می توان آن ها را مشاهده و تجربه نمود. [ ۱]
«من خوبم تو خوبی» شاید معروفترین عبارتی است که هدف تحلیل رفتار متقابل را نشان می دهد: «جایگاهی به وجود بیاید تا ارزش تک تک انسان ها را بشناسد. تحلیل رفتار متقابل، انسان ها را اساساً خوب به حساب می آورد و قابل تغییر و رشد و رفتار سالم. »[ ۲]
اریک برن مشاهده کرد که انسان ها به نوازش ( معیاری از تحویل گرفته شدن بین افراد ) برای زنده ماندن و رشد کردن نیاز دارند. شناخت چگونگی رد و بدل نوازش های مثبت و منفی بین انسان ها از قوی ترین زمینه های کار در تحلیل رفتار متقابل است. [ ۳] تعریف دیگری که می توان برای نوازش ارائه داد تأیید وجود فرد، توسط افراد دیگر است. به طور مثال همین که همسایه شما بعد از دیدن شما در خیابان لبخند می زند یا سر تکان می دهد به این معناست که شما نوازش دریافت کرده اید. نوازش در تحلیل رفتار متقابل به دو نوع تقسیم می شود، نوازش مثبت و نوازش منفی. نوازش مثبت همچنان که از نام آن بر می آید مانند تقویت مثبت است یعنی فرد محرک دلخواه را دریافت می کند، در صورتی که نوازش منفی بیشتر به معنای تنبیه نزدیک است یعنی فرد با محرک آزار دهنده روبرو می شود. اریک برن معتقد بود که هر نوع نوازشی اعم از نوازش منفی همواره بر نبود نوازش ارجحیت دارد.
wiki: تحلیل رفتار متقابل