[ویکی فقه] بحث تحریف در عهدین پیشینه ای طولانی دارد و قدمت آن به نخستین گام های قوم یهود در تدوین تورات باز می گردد.
مطالعۀ نخستین اسفار عهد عتیق نشان می دهد که دو روایت متفاوت از «ده فرمان»، یعنی کهن ترین عبارات وحیانی آن متون وجود دارد. این گونه موارد به یقین موجب و نیز ناشی از اختلاف نظر میان عالمان بوده است.در این زمینه، بازتابی از کشمکش های انبیاء بنی اسرائیل و مخالفان آن ها را می توان در کتاب «ارمیای نبی» مشاهده کرد که در آن، او ذیل خطابه ای متذکر می شود که عده ای کلام خداوند را تغییر می دهند و سخنان خویش را به عنوان کلام الاهی بر مردم عرضه می دارند. این موضوع با ظهور انبیاء دروغین که در تاریخ یهود نظایر پرشماری دارد، شدت گرفت. علاوه بر آن، گونه ای رسائل مبتنی بر کشف و شهود نیز در دورۀ موسوم به «بین العهدین» ۱ به وجود آمد که در مجموع متون مکاشفه ای۲ خوانده می شوند.پاره ای از این مکتوبات به رغم انتساب مشکوکشان به برخی انبیاء یهود ، در سدۀ ۳ق م، از عبری به یونانی ترجمه شد و همراه با متونی دیگر، ضمیمۀ عهد عتیق گردید.البته غالب یهودیان هیچ گاه این ضمائم را که بعدها به «متون آپوکریف» شهرت یافت، به رسمیت نشناختند، زیرا آن ها را فاقد منزلت وحیانی، و حتی تهدیدی برای ایمان درست می دانستند.پس از ظهور مسیحیت از درون یهود، تعارضات تازه ای میان پیروان این دو دین رخ نمود.یهودیان مسیحیان را همچون فرقه ای بدعت گذار می دانستند که با تفاسیری نادرست از عهد عتیق و افزودن دست نوشته هایی نامعتبر به آن، سعی در مشروع جلوه دادن اعتقادات خویش دارند.در مقابل، مسیحیان نیز یهود را به برداشت اشتباه از تورات، یا حذف نشانه های مرتبط با ظهور عیسی (ع) از عهد عتیق متهم می کردند.مباحثات مربوط به تحریف بعدها بر سر عهد جدید نیز ادامه یافت و در فرآیند پذیرش انجیل های رسمی نزد آباء کلیسا و در شوراهای نخستین، و طرد اناجیل مجعولی چون انجیل مارسیون رخ نمود.
چالش ها
البته بحث تحریف عهد جدید هیچ گاه مفهوم و جایگاه تحریف عهد عتیق را نیافت و این امر به میزان تقدس آن دو بازمی گشت، زیرا همگان می دانستند که عیسی (ع) خود به زبان آرامی سخن می گفت، در حالی که اناجیل و سایر بخش های عهد عتیق، پس از وی به زبان یونانی و توسط کسانی تألیف شده بود که او را ندیده بودند.اما یکی از چالش های مهمی که عهدین در زمینۀ تحریف با آن روبه رو شدند، ظهور اسلام و نزول قرآن بود، زیرا آیات متعددی دربارۀ تحریف تورات و انجیل در قرآن آمده بود که در کنار گفتار پیامبر اکرم (ص)، فصل جدیدی را در روابط اسلام با یهود و مسیحیت می گشود.
دیدگاه قرآن در مورد تورات و انجیل
با در نظر گرفتن فحوای ایرادات قرآن به دعاوی یهود و مسیحیت، و نیز تفاسیر مربوط به آن ایرادات، ۳ رویکردِ متفاوت را می توان تشخیص داد: نخست این که تورات و انجیلِ نازل شده به موسی و عیسی (ع) کاملاً از میان رفته اند و آنچه به نام آن ها باقی مانده، بی اعتبار است؛ دوم آن که منظور از تورات و انجیل صرفاً اسفار پنج گانه و احتمالاً گزیده ای از اناجیل چهارگانه است؛ سوم اینکه مقصود قرآن از تورات و انجیل، همان عهد عتیق و عهد جدید موجود در صدر اسلام بوده است.باید افزود که هر ۳ موردِ یاد شده در میان محدثان، مفسران و متکلمان مسلمان طرفدارانی دارد، اما چنین به نظر می رسد که مدافعان دیدگاه سوم از اکثریت برخوردارند.البته این عجیب نیست، زیرا به عنوان نمونه خود یهودیان نیز گاه کلمۀ تورات را به مفاهیمی وسیع تر از اسفار پنج گانه به کار می بردند.
آیات ناظر بر تحریف
...
مطالعۀ نخستین اسفار عهد عتیق نشان می دهد که دو روایت متفاوت از «ده فرمان»، یعنی کهن ترین عبارات وحیانی آن متون وجود دارد. این گونه موارد به یقین موجب و نیز ناشی از اختلاف نظر میان عالمان بوده است.در این زمینه، بازتابی از کشمکش های انبیاء بنی اسرائیل و مخالفان آن ها را می توان در کتاب «ارمیای نبی» مشاهده کرد که در آن، او ذیل خطابه ای متذکر می شود که عده ای کلام خداوند را تغییر می دهند و سخنان خویش را به عنوان کلام الاهی بر مردم عرضه می دارند. این موضوع با ظهور انبیاء دروغین که در تاریخ یهود نظایر پرشماری دارد، شدت گرفت. علاوه بر آن، گونه ای رسائل مبتنی بر کشف و شهود نیز در دورۀ موسوم به «بین العهدین» ۱ به وجود آمد که در مجموع متون مکاشفه ای۲ خوانده می شوند.پاره ای از این مکتوبات به رغم انتساب مشکوکشان به برخی انبیاء یهود ، در سدۀ ۳ق م، از عبری به یونانی ترجمه شد و همراه با متونی دیگر، ضمیمۀ عهد عتیق گردید.البته غالب یهودیان هیچ گاه این ضمائم را که بعدها به «متون آپوکریف» شهرت یافت، به رسمیت نشناختند، زیرا آن ها را فاقد منزلت وحیانی، و حتی تهدیدی برای ایمان درست می دانستند.پس از ظهور مسیحیت از درون یهود، تعارضات تازه ای میان پیروان این دو دین رخ نمود.یهودیان مسیحیان را همچون فرقه ای بدعت گذار می دانستند که با تفاسیری نادرست از عهد عتیق و افزودن دست نوشته هایی نامعتبر به آن، سعی در مشروع جلوه دادن اعتقادات خویش دارند.در مقابل، مسیحیان نیز یهود را به برداشت اشتباه از تورات، یا حذف نشانه های مرتبط با ظهور عیسی (ع) از عهد عتیق متهم می کردند.مباحثات مربوط به تحریف بعدها بر سر عهد جدید نیز ادامه یافت و در فرآیند پذیرش انجیل های رسمی نزد آباء کلیسا و در شوراهای نخستین، و طرد اناجیل مجعولی چون انجیل مارسیون رخ نمود.
چالش ها
البته بحث تحریف عهد جدید هیچ گاه مفهوم و جایگاه تحریف عهد عتیق را نیافت و این امر به میزان تقدس آن دو بازمی گشت، زیرا همگان می دانستند که عیسی (ع) خود به زبان آرامی سخن می گفت، در حالی که اناجیل و سایر بخش های عهد عتیق، پس از وی به زبان یونانی و توسط کسانی تألیف شده بود که او را ندیده بودند.اما یکی از چالش های مهمی که عهدین در زمینۀ تحریف با آن روبه رو شدند، ظهور اسلام و نزول قرآن بود، زیرا آیات متعددی دربارۀ تحریف تورات و انجیل در قرآن آمده بود که در کنار گفتار پیامبر اکرم (ص)، فصل جدیدی را در روابط اسلام با یهود و مسیحیت می گشود.
دیدگاه قرآن در مورد تورات و انجیل
با در نظر گرفتن فحوای ایرادات قرآن به دعاوی یهود و مسیحیت، و نیز تفاسیر مربوط به آن ایرادات، ۳ رویکردِ متفاوت را می توان تشخیص داد: نخست این که تورات و انجیلِ نازل شده به موسی و عیسی (ع) کاملاً از میان رفته اند و آنچه به نام آن ها باقی مانده، بی اعتبار است؛ دوم آن که منظور از تورات و انجیل صرفاً اسفار پنج گانه و احتمالاً گزیده ای از اناجیل چهارگانه است؛ سوم اینکه مقصود قرآن از تورات و انجیل، همان عهد عتیق و عهد جدید موجود در صدر اسلام بوده است.باید افزود که هر ۳ موردِ یاد شده در میان محدثان، مفسران و متکلمان مسلمان طرفدارانی دارد، اما چنین به نظر می رسد که مدافعان دیدگاه سوم از اکثریت برخوردارند.البته این عجیب نیست، زیرا به عنوان نمونه خود یهودیان نیز گاه کلمۀ تورات را به مفاهیمی وسیع تر از اسفار پنج گانه به کار می بردند.
آیات ناظر بر تحریف
...
wikifeqh: تحریف_عهدین