تحریف زبال حال

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در تعریف زبان حال گفته اند: بیان حال و چگونگی شخصی و دیگر موجودات از حیوانات و نباتات و جمادات است که اگر زبان داشتند یا می خواستند به زبان گفتار بگویند، همان را می گفتند که بیان شده است.
سخن گفتن به جای موجودات، به ویژه حیوانات و اشیا، سابقه دیرینه ای دارد؛ اما بر اساس گفته برخی از محققان معاصر، کاربرد اصطلاح «زبان حال» از قرن پنجم هجری رایج شده است. نخستین اندیشمندی که در آثارش این اصطلاح را به کار برده است و سعی کرده آن را تعریف کند و توضیح دهد، ابوحامد غزالی (۴۵۰-۵۰۵ ق) است. سبب توجه غزالی به این اصطلاح، بهره گیری از آن در تفسیر یا تاویل برخی از آیات قرآن است که در آنها سخن گفتن و شنیدن، به موجودات بی زبان و ماورای طبیعی نسبت داده شده است. اما به درستی معلوم نیست گزارش و بیان واقعه عاشورا در قالب زبان حال، از چه زمانی آغاز شده است؛ هرچند مسلم است که در چند قرن اخیر، رواج و شیوع بسیاری یافته است.
ویژگی های زبال حال خوب
بر این اساس، آنچه بایستی مورد توجه قرار گیرد، آن است که نباید گزارش های ضعیف و غیرمعتبر و موهن - که گاهی به «زبان مقال» و یا «زبان گفتار» بیان می شوند با زبان حال یکی دانسته شود. اگر زبان حال در قالب شعر، قصه، ادبیات و هنرهای نمایشی و مواردی از این قبیل ارائه شود، به شرط آنکه ویژگی های ذیل را دارا باشد، تحریف و کذب محسوب نمی شود، و از این رو نه تنها مردود و مطرود نیست، بلکه ارزشمند هم هست؛ چرا که می تواند نقش بسیاری در رساندن پیام عاشورا و تاثیرگذاری خاصی در باورهای مخاطبان نسبت به واقعه عاشورا داشته باشد. معلوم است که زبان حال یکی از سبک های گزارشگری است. گرچه «زبان حال» مانند «زبان قال» صدق و کذب بردار نیست، اما باید با حال واقعی مطابقت داشته باشد، وگرنه نوعی تحریف واقعیت، و نادرست خواهد بود و ممکن است مایه وهن یا غلو شود. از این رو می توان گفت هر زبان حالی سزاوار نقل نیست، مگر آنکه ویژگی ها و شروط زیر را داشته باشد:١. همسو و همگون با سخنان و نامه های امام حسین (علیه السّلام) و یاران و خاندانش باشد و در یک کلام، در تضاد با سیره و سنت و اهداف آن حضرت نباشد؛۲. موافق و سازگار با شان و منزلت امام حسین (علیه السّلام) و دیگر اهل بیت باشد؛ ۳. نبایستی با گزارش های معتبر تاریخی درباره عاشورا از یک سو، و مبانی و باورهای متقن و محکم کلامی و اعتقادی شیعه از سوی دیگر، در تهافت و تضاد باشد؛۴. گوینده تصریح کند یا بیانی ایراد کند که مشعر به زبان حال باشد تا شنونده، آن را با زبان قال اشتباه نکند.

پیشنهاد کاربران

بپرس