تجارت آزاد. تجارت آزاد (free trade)
دادوستدی که بی هیچ محدودیت و مانعی، نظیر حقوق گمرکی بر واردات و حمایت از صادرات و تخصیص یارانه به محصولات داخلی و سهمیه بندی صادرات و واردات و مجوزهای خاص وارداتی صورت گیرد. مفهوم تجارت آزاد جهانی، ابتدا، در انگلستان در قرن ۱۸ مطرح شد. با رشد سریع صنعت در انگلستان در اواخر قرن ۱۸، مخالفت با محدودیت ها و موانع تجارت جهانی در این کشور شدت یافت. آرای آدام اسمیت در خصوص راهبری تقسیم کار میان کشورها، تخصص گرایی و کارایی بیشتر، و تولید افزون تر مبنای نظری تجارت آزاد را پی ریخت. پس از آن، آرای دیوید ریکاردو در تکوین نظریۀ مزیت نسبی، که امروزه از پایه های اساسی تجارت آزاد است، نقشی اساسی داشت. بنابر نظریۀ مزیت نسبی، هر منطقه باید به تولید محصولاتی بپردازد که می تواند ارزان تر و با کیفیت بالاتر تولید کند. تا قرن ۱۷، تجارت داخلی نیز در محدودۀ بسیاری از کشورهای غربی به شکل آزاد صورت نمی گرفت. مثلاً، تجارت آزاد داخلی در فرانسه پس از انقلاب کبیر فرانسه، در آلمان از ۱۸۱۸، در امریکا پس از تدوین قانون اساسی، و در انگلستان در قرن ۱۷ رواج یافت. انگلستان در ۱۸۶۹ سیاست تجارت آزاد را رسماً در پیش گرفت. پس از جنگ جهانی اول، بسیاری از کشورهای اروپایی سیاست اعمال محدودیت های تجاری را مجدداً در پیش گرفتند. از جنگ جهانی دوم به بعد تلاش های بسیاری برای کاهش موانع تعرفه ای و محدودیت گردش پول و سایر موانع تجارت آزاد میان کشورها دوباره آغاز شد. ازجملۀ نتایج این تلاش ها عبارت اند از ایجاد سازمان ها و توافق نامه های بین المللی گوناگون در خصوص تجارت آزاد، نظیر موافقت نامۀ عمومی تعرفه و تجارت (گات، ۱۹۴۸)، اتحادیۀ اقتصادی بِنِلوکس (۱۹۴۸)، اتحادیۀ اقتصادی اروپا (بازار مشترک، ۱۹۵۷)، انجمن تجارت آزاد اروپا (۱۹۵۹)، موافقت نامۀ تجارت آزاد امریکای شمالی (نفتا، ۱۹۹۳) و سازمان تجارت جهانی (۱۹۹۵). منتقدان تجارت آزاد آن را برای اقتصادهای محلی زیان آور دانسته اند؛ زیرا ضمن آن که با انتقال مشاغل به کشورهای کمتر توسعه یافته به سبب ارزان بودن هزینۀ تولید در این کشورها امنیت شغلی افراد را در کشورهای توسعه یافته به خطر می اندازد، برای کشورهای کمتر توسعه یافته نیز به سبب تحمیل شرایط سخت کاری بر کارگران و تخریب محیط زیست آن ها زیان آور است. اما با همۀ این انتقادها، تجارت آزاد همچنان در حال گسترش به همۀ نقاط جهان است.
دادوستدی که بی هیچ محدودیت و مانعی، نظیر حقوق گمرکی بر واردات و حمایت از صادرات و تخصیص یارانه به محصولات داخلی و سهمیه بندی صادرات و واردات و مجوزهای خاص وارداتی صورت گیرد. مفهوم تجارت آزاد جهانی، ابتدا، در انگلستان در قرن ۱۸ مطرح شد. با رشد سریع صنعت در انگلستان در اواخر قرن ۱۸، مخالفت با محدودیت ها و موانع تجارت جهانی در این کشور شدت یافت. آرای آدام اسمیت در خصوص راهبری تقسیم کار میان کشورها، تخصص گرایی و کارایی بیشتر، و تولید افزون تر مبنای نظری تجارت آزاد را پی ریخت. پس از آن، آرای دیوید ریکاردو در تکوین نظریۀ مزیت نسبی، که امروزه از پایه های اساسی تجارت آزاد است، نقشی اساسی داشت. بنابر نظریۀ مزیت نسبی، هر منطقه باید به تولید محصولاتی بپردازد که می تواند ارزان تر و با کیفیت بالاتر تولید کند. تا قرن ۱۷، تجارت داخلی نیز در محدودۀ بسیاری از کشورهای غربی به شکل آزاد صورت نمی گرفت. مثلاً، تجارت آزاد داخلی در فرانسه پس از انقلاب کبیر فرانسه، در آلمان از ۱۸۱۸، در امریکا پس از تدوین قانون اساسی، و در انگلستان در قرن ۱۷ رواج یافت. انگلستان در ۱۸۶۹ سیاست تجارت آزاد را رسماً در پیش گرفت. پس از جنگ جهانی اول، بسیاری از کشورهای اروپایی سیاست اعمال محدودیت های تجاری را مجدداً در پیش گرفتند. از جنگ جهانی دوم به بعد تلاش های بسیاری برای کاهش موانع تعرفه ای و محدودیت گردش پول و سایر موانع تجارت آزاد میان کشورها دوباره آغاز شد. ازجملۀ نتایج این تلاش ها عبارت اند از ایجاد سازمان ها و توافق نامه های بین المللی گوناگون در خصوص تجارت آزاد، نظیر موافقت نامۀ عمومی تعرفه و تجارت (گات، ۱۹۴۸)، اتحادیۀ اقتصادی بِنِلوکس (۱۹۴۸)، اتحادیۀ اقتصادی اروپا (بازار مشترک، ۱۹۵۷)، انجمن تجارت آزاد اروپا (۱۹۵۹)، موافقت نامۀ تجارت آزاد امریکای شمالی (نفتا، ۱۹۹۳) و سازمان تجارت جهانی (۱۹۹۵). منتقدان تجارت آزاد آن را برای اقتصادهای محلی زیان آور دانسته اند؛ زیرا ضمن آن که با انتقال مشاغل به کشورهای کمتر توسعه یافته به سبب ارزان بودن هزینۀ تولید در این کشورها امنیت شغلی افراد را در کشورهای توسعه یافته به خطر می اندازد، برای کشورهای کمتر توسعه یافته نیز به سبب تحمیل شرایط سخت کاری بر کارگران و تخریب محیط زیست آن ها زیان آور است. اما با همۀ این انتقادها، تجارت آزاد همچنان در حال گسترش به همۀ نقاط جهان است.
wikijoo: تجارت_آزاد