تبرج
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] تبرّج به خودنمایی و جلوه گری کردن گفته می شود و تبرّج یک از دستوراتی است که خداوند خطاب به زنان پیامبر در قرآن صادر کرده است و از آن به مناسبت در باب های طهارت، صلات، نکاح و شهادات یاد شده است.
تَبَرُّج، واژه ای قرآنی است به معنای خودنمایی زنان و اینکه زیبایی و زینتشان را آشکار کنند. ریشه این واژه، برج، در عربی در دو معنای اصلی به کار می رود: «بروز و ظهور»، و «ملجأ و مکان بلند»؛ تبرّج از معنای نخست گرفته شده است و بروج (برجهای فلکی و برج و باروهای شهر) به معنای دوم راجع است.
معنای تبرج از نگاه راغب اصفهانی
راغب اصفهانی برج را به معنای قصر دانسته و بروج آسمانی را نیز برگرفته از همین معنا برمی شمارد؛ او معتقد است که تبرّج از تعبیر «الثوب المُبَرّج » (لباس زیبایی که صور بروج آسمانی بر آن نقش بسته ) گرفته شده، بدینگونه که اظهار زیبایی بدان تشبیه شده است.
معنای تبرج از نگاه لغویان متقدم
لغویان متقدم با توجه به معنای بروز و ظهور، تبرّج زن را به معنای اظهار زیبایی (دست و صورت ) وی دانسته اند.
معنای اصطلاحی تبرج
...
تَبَرُّج، واژه ای قرآنی است به معنای خودنمایی زنان و اینکه زیبایی و زینتشان را آشکار کنند. ریشه این واژه، برج، در عربی در دو معنای اصلی به کار می رود: «بروز و ظهور»، و «ملجأ و مکان بلند»؛ تبرّج از معنای نخست گرفته شده است و بروج (برجهای فلکی و برج و باروهای شهر) به معنای دوم راجع است.
معنای تبرج از نگاه راغب اصفهانی
راغب اصفهانی برج را به معنای قصر دانسته و بروج آسمانی را نیز برگرفته از همین معنا برمی شمارد؛ او معتقد است که تبرّج از تعبیر «الثوب المُبَرّج » (لباس زیبایی که صور بروج آسمانی بر آن نقش بسته ) گرفته شده، بدینگونه که اظهار زیبایی بدان تشبیه شده است.
معنای تبرج از نگاه لغویان متقدم
لغویان متقدم با توجه به معنای بروز و ظهور، تبرّج زن را به معنای اظهار زیبایی (دست و صورت ) وی دانسته اند.
معنای اصطلاحی تبرج
...
wikifeqh: تبرج
[ویکی شیعه] تَبَرُّج، واژه ای قرآنی به معنای خودنمایی زنان و آشکار کردن زینت های زنانه در انظار عمومی است. معنای اصطلاحی تبرّج برگرفته از آیة ۳۳ سوره احزاب خطاب به همسران پیامبر (ص) است، اما در تفاسیر، همه زنان را مشمول این حکم دانسته اند. بر اساس شواهد قرآنی، تبرج منحصر در زنان نیست. تبرج در اسلام حرام است.
ریشه این واژه، برج، در عربی در دو معنای اصلی به کار می رود: «بروز و ظهور»، و «ملجأ و مکان بلند»؛ تبرّج از معنای نخست گرفته شده است و بروج (برج های فلکی و برج و باروهای شهر) به معنای دوم راجع است. راغب اصفهانی برج را به معنای قصر دانسته و بروج آسمانی را نیز برگرفته از همین معنا برمی شمارد؛ او معتقد است که تبرّج از تعبیر « الثوب المُبَرّج » (لباس زیبایی که صور بروج آسمانی بر آن نقش بسته) گرفته شده، بدین گونه که اظهار زیبایی بدان تشبیه شده است. لغویان متقدم باتوجه به معنای بروز و ظهور، تبرّج زن را به معنای اظهار زیبایی (دست و صورت) وی دانسته اند.
معنای اصطلاحی تبرّج برگرفته از آیة ۳۳ سوره احزاب است: وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَیٰ ۖ...﴿٣٣﴾ (ترجمه: و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهای خود را آشکار مکنید...) . این آیه خطاب به همسران پیامبر(ص) است، اما در تفاسیر همه زنان را مشمول این حکم دانسته اند.
ریشه این واژه، برج، در عربی در دو معنای اصلی به کار می رود: «بروز و ظهور»، و «ملجأ و مکان بلند»؛ تبرّج از معنای نخست گرفته شده است و بروج (برج های فلکی و برج و باروهای شهر) به معنای دوم راجع است. راغب اصفهانی برج را به معنای قصر دانسته و بروج آسمانی را نیز برگرفته از همین معنا برمی شمارد؛ او معتقد است که تبرّج از تعبیر « الثوب المُبَرّج » (لباس زیبایی که صور بروج آسمانی بر آن نقش بسته) گرفته شده، بدین گونه که اظهار زیبایی بدان تشبیه شده است. لغویان متقدم باتوجه به معنای بروز و ظهور، تبرّج زن را به معنای اظهار زیبایی (دست و صورت) وی دانسته اند.
معنای اصطلاحی تبرّج برگرفته از آیة ۳۳ سوره احزاب است: وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَیٰ ۖ...﴿٣٣﴾ (ترجمه: و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهای خود را آشکار مکنید...) . این آیه خطاب به همسران پیامبر(ص) است، اما در تفاسیر همه زنان را مشمول این حکم دانسته اند.
wikishia: تبرج
[ویکی الکتاب] معنی تَبَرُّجَ: ظاهر کردن
معنی لَا تَبَرَّجْنَ: در برابر مردم ظاهر نشوید (ازکلمه تبرج به معنای ظاهر شدن در برابر مردم است ، همان طور که برج قلعه برای همه هویدا است)
معنی بُرُوجٍ: برجها -بناهای استوار وریشه دار-صورتهای فلکی (کلمه بروج جمع بُرج و برج به معنای آن بنائی است که در چهار گوشه ی قلعهها بنا میکنند و بنیان آن را محکم میکنند تا بتوانند در آن برجها دشمن را دفع کنند و اصل معنای این کلمه ظهور است چون برج هم از راه دور ظا...
ریشه کلمه:
برج (۷ بار)
«تَبَرَّج» به معنای آشکار ساختن زینت در برابر مردم است، و از مادّه «برج» گرفته شده که در برابر دیدگان همه ظاهر است.
آشکار شدن. در مجمع البیان ذیل آیه 60 از سوره نور گوید:تَبَرُّج آنست که زن زیبائیهای خود را اظهار کند و اصل آن به معنی ظهور است و به عبارت دیگر از آن جهت برج گویند که ظاهر و هویدا است. چون در این مادّ از کلمه بروج آسمان که سه بار در قرآن آمده است، صحبت خواهد شد لازم است معنای اصلی برج کاملاً روشن شود، آنگاه ببینیم آیا مراد قرآن از بروج، نجوم است یا برجهای دوزاده گانه موهوم و اعتباری؟ زمخشری در کشّاف ذیل آیه 60 از سوره نور گفته: بَدا و بَرَزَ به معنی ظهور، نظیر تبرّج اند، در سوره فرقان ذیل آیه 61 میگوید: اشتقاق بروج از تبرّج است به جهت ظاهر بودن آنها. بیضاوی در تفسیر سوره بروج گوید: اصل برج برای ظهور است. ور ذیل آیه 60 از سوره نور گفته: به کشتی آشکار که پرده ندارد گویند: بارجه. در اقرب الموارد گوید: «تَبَرَّجَتِ الْمَرْئَةُ» یعنی زن زینت خود را آشکار کرد برای نامحرم در نهایه ابن اثیر نیز چنین است. بنابر آن که گفته شد شکّی نمیماند که معنای اصلی برج، ظهور است یعنی ظاهر نشوید، خودنمائی نکنید مانند خودنمائی جاهلیّت اوّلی. ، یعنی زنانی که خود نمائی به زینت نمیکنند. اکنون میرسیم به آیاتی که راجع به بروج آسماناند ، ، . بنا بر آنچه گفته شد بروج آسمان، همان ستارگاناند که در آسمان، میدرخشند و به مناسبت ظهور و آشکار بودنشان که معنای اصلی برج است، بروج نامیده شدهاند و آسمان به وسیله آنها زینت داده شده است چنان که در آیه دوّم است، و در آیه سوّم آفتاب و ماه در ردیف بروج شمرده شده، پیداست که ستارگان مرادند نظیر آیه ، در دعای سنات به طور صریح گفته شده که بروج همان کواکب و ستارگان اند اینک آن جلمه از دعای سمات «وَ خَلَقْتَ بِها الْکَواکِبَ وَ جَعَلْتَها نُجُوماً وَ بُرُوجاً وَ مَصابیحَ وَزینَةً وَ رُجُوعاً وَ جَعَلْتَ لَها مَشارِقَ وَ مَغارِبَ...». در تفسیر برهان ذیل آیه سوم از امام باقر «علیه السلام» نقل شده: بروج عبارتند از کواکب در ذیل روایت بروج دوازده گانه یونانی شمرده شده به احتمال قوی ذیل آن ساخته است. وانگهی روایت از زیاد بن منذر ابی الجارود است که کشّی در رجال خود از امام صادق «علیه السلام» نقل کرده: و آن حضرت درباره ابی الجارود و چند نفر دیگر فرمود: «کذّابون، کفار، علیهم لعنةاللّه» فقط صدر روایات را به حساب امام «علیه السلام» نمیشود گذاشت. طبرسی ذیل آیه 61 فرقان از حسن و مجاهد و قتاده نقل میکند که گفتهاند: بروج همان ستارگان بزرگ و درخشندهاند، به واسطه روشن و آشکار بودن، بروج نامیده شدهاند. زمخشری در ذیل آیه 1 از سوره بروج آورده: گفته شده بروج، ستارگان بزرگاند، علت این تسمیه آشکار بودنشان است. علی هذا، آن عدّه از مفسّران که بروج را به معنی بر جهای دوازده گانه گرفتهاند، سخنانشان عاری از حقیقت است، زیرا برجهای مزبور موهوم و اعتباری صرفاند، مثلاً چند ستاره را در آسمان دیده و پیش خود فکر کردهاند: اگر فاصله این ستارگان با خطّی به هم متصل شود به شکل گوسفند «حَمَل» میآیند و گرنه در آسمان برج حمل وجود ندارد، گفتهاند برجهای دوازده گانه منازل آفتاب اند که در هر برج یک ماه حرکت میکند وانگی نامهای حَمَل، ثور، جَوزا، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قَوس، جَدی، دَلْو، وحُوت، ابتدا از نام بتهای یونانیان گرفته شده است. مقام قرآن والاتر از آن است که روی این موهومات سخن گوید و آنها را به حساب آورد. وجدی در دائره المعارف گوید: بروج در اصطلاح فلکی، منازل مختلف آفتاب اند در فصول مختلف سال، یونانیان قدیم این برجها را با نامهائی که از عقائد خرافی آنان سرچشمه گرفته و بر خدایانشان نسبت میدادند، نام گذاری کردهاند... مردم این نامها را از آنها آموخته و ریشه آنها را یاد بردهاند. آیا میشود گفت که قرآن این موهومات را تصدیق کردهاند؟!!! و روی آنها سخن گفته است؟!!!. ناگفته نماند در زمان عباسّیها که عقاید یونانیان به زبان عربی ترجمه شد، مردم به آنها را یافتند و پارهای از روی اشتباه مطالب اسلامی را با آنها تطبیق کردند، تطبیق بروج قرآن با بروج یونانیان از آنجمله است. . یعنی: هر کجا بوده باشید مرگ شما را خواهد یافت هر چند در قلعه بلند باشید. مراد از بروج در این آیه قلعهها است و آنها را چنان که از طبرسی نقل شد به واسطه آشکار و هویدا بودن، بروج گویند.
معنی لَا تَبَرَّجْنَ: در برابر مردم ظاهر نشوید (ازکلمه تبرج به معنای ظاهر شدن در برابر مردم است ، همان طور که برج قلعه برای همه هویدا است)
معنی بُرُوجٍ: برجها -بناهای استوار وریشه دار-صورتهای فلکی (کلمه بروج جمع بُرج و برج به معنای آن بنائی است که در چهار گوشه ی قلعهها بنا میکنند و بنیان آن را محکم میکنند تا بتوانند در آن برجها دشمن را دفع کنند و اصل معنای این کلمه ظهور است چون برج هم از راه دور ظا...
ریشه کلمه:
برج (۷ بار)
«تَبَرَّج» به معنای آشکار ساختن زینت در برابر مردم است، و از مادّه «برج» گرفته شده که در برابر دیدگان همه ظاهر است.
آشکار شدن. در مجمع البیان ذیل آیه 60 از سوره نور گوید:تَبَرُّج آنست که زن زیبائیهای خود را اظهار کند و اصل آن به معنی ظهور است و به عبارت دیگر از آن جهت برج گویند که ظاهر و هویدا است. چون در این مادّ از کلمه بروج آسمان که سه بار در قرآن آمده است، صحبت خواهد شد لازم است معنای اصلی برج کاملاً روشن شود، آنگاه ببینیم آیا مراد قرآن از بروج، نجوم است یا برجهای دوزاده گانه موهوم و اعتباری؟ زمخشری در کشّاف ذیل آیه 60 از سوره نور گفته: بَدا و بَرَزَ به معنی ظهور، نظیر تبرّج اند، در سوره فرقان ذیل آیه 61 میگوید: اشتقاق بروج از تبرّج است به جهت ظاهر بودن آنها. بیضاوی در تفسیر سوره بروج گوید: اصل برج برای ظهور است. ور ذیل آیه 60 از سوره نور گفته: به کشتی آشکار که پرده ندارد گویند: بارجه. در اقرب الموارد گوید: «تَبَرَّجَتِ الْمَرْئَةُ» یعنی زن زینت خود را آشکار کرد برای نامحرم در نهایه ابن اثیر نیز چنین است. بنابر آن که گفته شد شکّی نمیماند که معنای اصلی برج، ظهور است یعنی ظاهر نشوید، خودنمائی نکنید مانند خودنمائی جاهلیّت اوّلی. ، یعنی زنانی که خود نمائی به زینت نمیکنند. اکنون میرسیم به آیاتی که راجع به بروج آسماناند ، ، . بنا بر آنچه گفته شد بروج آسمان، همان ستارگاناند که در آسمان، میدرخشند و به مناسبت ظهور و آشکار بودنشان که معنای اصلی برج است، بروج نامیده شدهاند و آسمان به وسیله آنها زینت داده شده است چنان که در آیه دوّم است، و در آیه سوّم آفتاب و ماه در ردیف بروج شمرده شده، پیداست که ستارگان مرادند نظیر آیه ، در دعای سنات به طور صریح گفته شده که بروج همان کواکب و ستارگان اند اینک آن جلمه از دعای سمات «وَ خَلَقْتَ بِها الْکَواکِبَ وَ جَعَلْتَها نُجُوماً وَ بُرُوجاً وَ مَصابیحَ وَزینَةً وَ رُجُوعاً وَ جَعَلْتَ لَها مَشارِقَ وَ مَغارِبَ...». در تفسیر برهان ذیل آیه سوم از امام باقر «علیه السلام» نقل شده: بروج عبارتند از کواکب در ذیل روایت بروج دوازده گانه یونانی شمرده شده به احتمال قوی ذیل آن ساخته است. وانگهی روایت از زیاد بن منذر ابی الجارود است که کشّی در رجال خود از امام صادق «علیه السلام» نقل کرده: و آن حضرت درباره ابی الجارود و چند نفر دیگر فرمود: «کذّابون، کفار، علیهم لعنةاللّه» فقط صدر روایات را به حساب امام «علیه السلام» نمیشود گذاشت. طبرسی ذیل آیه 61 فرقان از حسن و مجاهد و قتاده نقل میکند که گفتهاند: بروج همان ستارگان بزرگ و درخشندهاند، به واسطه روشن و آشکار بودن، بروج نامیده شدهاند. زمخشری در ذیل آیه 1 از سوره بروج آورده: گفته شده بروج، ستارگان بزرگاند، علت این تسمیه آشکار بودنشان است. علی هذا، آن عدّه از مفسّران که بروج را به معنی بر جهای دوازده گانه گرفتهاند، سخنانشان عاری از حقیقت است، زیرا برجهای مزبور موهوم و اعتباری صرفاند، مثلاً چند ستاره را در آسمان دیده و پیش خود فکر کردهاند: اگر فاصله این ستارگان با خطّی به هم متصل شود به شکل گوسفند «حَمَل» میآیند و گرنه در آسمان برج حمل وجود ندارد، گفتهاند برجهای دوازده گانه منازل آفتاب اند که در هر برج یک ماه حرکت میکند وانگی نامهای حَمَل، ثور، جَوزا، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قَوس، جَدی، دَلْو، وحُوت، ابتدا از نام بتهای یونانیان گرفته شده است. مقام قرآن والاتر از آن است که روی این موهومات سخن گوید و آنها را به حساب آورد. وجدی در دائره المعارف گوید: بروج در اصطلاح فلکی، منازل مختلف آفتاب اند در فصول مختلف سال، یونانیان قدیم این برجها را با نامهائی که از عقائد خرافی آنان سرچشمه گرفته و بر خدایانشان نسبت میدادند، نام گذاری کردهاند... مردم این نامها را از آنها آموخته و ریشه آنها را یاد بردهاند. آیا میشود گفت که قرآن این موهومات را تصدیق کردهاند؟!!! و روی آنها سخن گفته است؟!!!. ناگفته نماند در زمان عباسّیها که عقاید یونانیان به زبان عربی ترجمه شد، مردم به آنها را یافتند و پارهای از روی اشتباه مطالب اسلامی را با آنها تطبیق کردند، تطبیق بروج قرآن با بروج یونانیان از آنجمله است. . یعنی: هر کجا بوده باشید مرگ شما را خواهد یافت هر چند در قلعه بلند باشید. مراد از بروج در این آیه قلعهها است و آنها را چنان که از طبرسی نقل شد به واسطه آشکار و هویدا بودن، بروج گویند.
wikialkb: تَبَرّج
[ویکی فقه] تبرج (قرآن). تبرج، از ماده برج، به معنای آشکار کردن زن، زیباییهای خود را برای مردان است.
شرط جواز برگرفتن حجاب، از سوی زنان سالخورده و ناامید از زناشویی اجتناب از خودآرایی است:و القوعد من النساء التی لایرجون نکاحا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجـت بزینة... «بر زنان از کار افتاده ای که (دیگر) امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را کنار نهند (به شرطی که) زینتی را آشکار نکنند و عفت ورزیدن برای آنها بهتر است و خدا شنوای داناست.» کلمه (قواعد)، جمع قاعده است، که به معنای زنی است که از نکاح بازنشسته باشد، یعنی دیگر کسی به خاطر پیری اش میل به او نمی کند، بنابراین جمله (اللاتی لا یرجون نکاحا) وصفی توضیحی برای کلمه قواعد است، و بعضی گفته اند: کلمه مذکور به معنای زنی است که از حیض یائسه شده باشد، و وصف بعد از آن صرفا برای رفع اشتباه است.و در مجمع البیان گفته: کلمه (تبرج) به معنای این است که زن محاسن و زیبایی های خود را که باید بپوشاند اظهار کند، و این کلمه در اصل به معنای ظهور بوده، برج را هم به همین جهت برج نامیده اند، که بنایی است ظاهر و پیدا.
← استثناء از عموم
دستور لزوم اجتناب از خودآرایی برای زنان، در برابر بیگانه نامحرم در سوره نور آیه ۶۰ آمده است:و القوعد من النساء التی لایرجون نکاحا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجـت بزینة... «بر زنان از کار افتاده ای که (دیگر) امید زناشویی دارند گناهی نیست که پوشش خود را کنار نهند (به شرطی که) زینتی را آشکار نکنند و عفت ورزیدن برای آنها بهتر است و خدا شنوای داناست.» وقرن فی بیوتکن ولاتبرجن تبرج الجـهلیة الاولی... «و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهای خود را آشکار مکنید و نماز برپا دارید و زکات بدهید و خدا و فرستاده اش را فرمان برید خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان ( پیامبر) بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.» قرن از ماده وقار به معنی سنگینی است، و کنایه از قرار گرفتن در خانه ها است، بعضی نیز احتمال داده اند که از ماده قرار بوده باشد که از نظر نتیجه تفاوت چندانی با معنی اول نخواهد داشت.تبرج به معنی آشکار شدن در برابر مردم است، و از ماده برج گرفته شده که در برابر دیدگان همه ظاهر است.
← جاهلیت اولی
۱. ↑ الصحاح، ج۱، ص۲۹۹.
...
شرط جواز برگرفتن حجاب، از سوی زنان سالخورده و ناامید از زناشویی اجتناب از خودآرایی است:و القوعد من النساء التی لایرجون نکاحا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجـت بزینة... «بر زنان از کار افتاده ای که (دیگر) امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را کنار نهند (به شرطی که) زینتی را آشکار نکنند و عفت ورزیدن برای آنها بهتر است و خدا شنوای داناست.» کلمه (قواعد)، جمع قاعده است، که به معنای زنی است که از نکاح بازنشسته باشد، یعنی دیگر کسی به خاطر پیری اش میل به او نمی کند، بنابراین جمله (اللاتی لا یرجون نکاحا) وصفی توضیحی برای کلمه قواعد است، و بعضی گفته اند: کلمه مذکور به معنای زنی است که از حیض یائسه شده باشد، و وصف بعد از آن صرفا برای رفع اشتباه است.و در مجمع البیان گفته: کلمه (تبرج) به معنای این است که زن محاسن و زیبایی های خود را که باید بپوشاند اظهار کند، و این کلمه در اصل به معنای ظهور بوده، برج را هم به همین جهت برج نامیده اند، که بنایی است ظاهر و پیدا.
← استثناء از عموم
دستور لزوم اجتناب از خودآرایی برای زنان، در برابر بیگانه نامحرم در سوره نور آیه ۶۰ آمده است:و القوعد من النساء التی لایرجون نکاحا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجـت بزینة... «بر زنان از کار افتاده ای که (دیگر) امید زناشویی دارند گناهی نیست که پوشش خود را کنار نهند (به شرطی که) زینتی را آشکار نکنند و عفت ورزیدن برای آنها بهتر است و خدا شنوای داناست.» وقرن فی بیوتکن ولاتبرجن تبرج الجـهلیة الاولی... «و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهای خود را آشکار مکنید و نماز برپا دارید و زکات بدهید و خدا و فرستاده اش را فرمان برید خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان ( پیامبر) بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.» قرن از ماده وقار به معنی سنگینی است، و کنایه از قرار گرفتن در خانه ها است، بعضی نیز احتمال داده اند که از ماده قرار بوده باشد که از نظر نتیجه تفاوت چندانی با معنی اول نخواهد داشت.تبرج به معنی آشکار شدن در برابر مردم است، و از ماده برج گرفته شده که در برابر دیدگان همه ظاهر است.
← جاهلیت اولی
۱. ↑ الصحاح، ج۱، ص۲۹۹.
...
wikifeqh: تبرج_(قرآن)
پیشنهاد کاربران
تَبَرُّجَ:
تَبَرُّجَ به ساختن بُرج و برجسته کردن چیزی گویند. ولا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى :نهی از برجسته سازی اندام های جلب توجه کننده در زنان. بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ برج؛ بنایی که از زمین به سوی آسمان برجسته و بلند شده است. وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَمِنْها"یعنی مگر در حدّی که دیگر بیشتر از آن را نمی توانند بپوشانند ؛ اندام های زنان مایه زینت ذکرشده. "غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ" در سنین یائسگی هم باید پرهیز از جلب توجه اندام تَبَرُّج زنان برای نامحرمان صورت گیرد.
... [مشاهده متن کامل]
تَبَرُّجَ به ساختن بُرج و برجسته کردن چیزی گویند. ولا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى :نهی از برجسته سازی اندام های جلب توجه کننده در زنان. بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ برج؛ بنایی که از زمین به سوی آسمان برجسته و بلند شده است. وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَمِنْها"یعنی مگر در حدّی که دیگر بیشتر از آن را نمی توانند بپوشانند ؛ اندام های زنان مایه زینت ذکرشده. "غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ" در سنین یائسگی هم باید پرهیز از جلب توجه اندام تَبَرُّج زنان برای نامحرمان صورت گیرد.
... [مشاهده متن کامل]
تبرُّج، ، ودر سوره مبارکه احزاب با لسان خود جاهلیت نازل شده چون افراد دانا احتیاج به پند و اندرز ندارند که از سیر تا پیاز را قرآن مجید به زیبایی تمام هم بصورت علمی فرموده هم با بیان جاهلیت مثلا در سوره
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
طارق از طرق و راه های آسمان و کریدور هوایی برای انسان امروز گفته ولی طوری فرموده که با لسان جاهلیت آن فرقه جاهل اقناع شوند مثلا در سوره مبارکه احزاب فکر کنم فرموده ولا تَبَرُّجَّن تَبَرُّج الجاهلیت من ایه مبارکه را از بر نوشتم شاید غلط باشد صحیح آن همان است که در قرآن مجید آمده است من فقد استناد به آیه شریفه کرده ام که می فرماید به حسن خود آرایش ندهید کخ با آن نمایش و رژه بروید مثل مردم نادان و اعراب جاهلیت
هو
خود نمایی زنان. نشان دادن زیبایی و آراستگی و زینت توسط زنان. واژه ای قرآنی و بحث انگیز. از ریشه برج. ابعاد شنیداری ، گفتاری ، نوشتاری و فیزیکی دارد. مثال تبرج با نوشتن.
خود نمایی زنان. نشان دادن زیبایی و آراستگی و زینت توسط زنان. واژه ای قرآنی و بحث انگیز. از ریشه برج. ابعاد شنیداری ، گفتاری ، نوشتاری و فیزیکی دارد. مثال تبرج با نوشتن.