تبارشاخه بندی، کلادیستیک ( کلادشناسی ) یا شنکله بندی[ ۱] [ ۲] ( به انگلیسی: Cladistics ) روشی برای طبقه بندی گونه های جانداران در گروه هایی به نام کلاد است. برای مثال، پرندگان، دایناسورها، کروکودیل ها و تمام نسل آن ها ( زنده یا منقرض ) و نیای مشترک شان یک کلاد را تشکیل می دهند. [ ۳] از لحاظ سامانه شناسی زیستی، یک کلاد یک «شاخه» در درخت زندگی است که یک گروه فراگیر ( تک تباری ) را تشکیل می دهد.
شاخه بندی با دیگر روش های آرایه شناسی، مثل فنتیک[ ۴] تفاوت دارد. به این خاطر که تأکید شاخه بندی روی شناسه های مشترک و مشتق شده است. روش های پیشین از همانندی های ریخت شناختی برای طبقه بندی گونه ها در داخل سرده ها ( جنس ها ) و دیگر طبقه های آرایه شناختی بالاتر استفاده می کردند. طبقه بندی شاخه بندی معمولاً مبتنی بر ساختارهای درختی به نام کلادوگرام ( شاخه نما ) [ ۵] است که نزدیکی نیای مشترک یا اشتراک ساختارهای همساخت را نشان می دهد. دیگر وجه تمایز روش شاخه بندی، توجه به صرفه جویی بیشینه|صرفه جویی و آزمون کردن فرضیه ( ابطال پذیری ) به جای تصمیم گیری سوبژکتیو دیگر سیستم های آرایه شناختی است. [ ۶] برنامه های کامپیوتری بسیاری در این علم کاربرد دارد، چون طبیعت نسل نمودادهای کلادوگرام بسیار پیچیده است.
روش شاخه بندی از صفات مشترک بین گونه ها، صفات اشتقاق یافته را مورد بررسی قرار می دهد، بنابراین در این نوع رده بندی باید بتوانیم صفات اشتقاق یافته را از دیگر صفات جدا کنیم. در این رده بندی به عمل بازشناختن صفات اجدادی و صفات اشتقاقی، «جهت یابی»[ ۷] گفته می شود.
در این رده بندی به ابتدایی ترین حالت صفتی، نزدیک ریختی ( پلسیومورفی ) و به اشتقاق یافته ترین حالت یک صفت جداریختی ( آپومورفی ) گفته می شود. برای نمونه ستون مهره ها که در مهره داران در نیای مشترک آن ها وجود داشته و اساساً در نسل های بعدی برجای مانده ست، یک صفت اجدادی است و پرها در پرندگان که با خزندگان از یک نیای مشترک هستند، یک صفت اشتقاقی است.
با این فرض که یک صفت مانند شکل برگ در طول زمان تغییر یابد، به حالت اجدادی یا ابتدایی صفت مورد نظر حالت نزدیک ریخت، و حالت پیشرفته آن صفت را حالت جداریخت می گوییم. اگر صفت پیشرفته، یعنی جداریخت، مورد نظر فقط در یک فرد یا آرایه دیده شود به آن خودجداریخت ( آتاپومورف ) گفته می شود ولی اگر صفت جداریخت مورد نظر در بین چند آرایه یا یک گروه دیده شود، به آن هم جداریخت ( سین آپومورف ) گفته می شود. برای پی بردن به تغییرهای تکاملی هم جداریختی ها اهمیت بیشتری دارند، چون خویشاوندی یک گروه با همدیگر را نشان می دهند. [ ۸]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفشاخه بندی با دیگر روش های آرایه شناسی، مثل فنتیک[ ۴] تفاوت دارد. به این خاطر که تأکید شاخه بندی روی شناسه های مشترک و مشتق شده است. روش های پیشین از همانندی های ریخت شناختی برای طبقه بندی گونه ها در داخل سرده ها ( جنس ها ) و دیگر طبقه های آرایه شناختی بالاتر استفاده می کردند. طبقه بندی شاخه بندی معمولاً مبتنی بر ساختارهای درختی به نام کلادوگرام ( شاخه نما ) [ ۵] است که نزدیکی نیای مشترک یا اشتراک ساختارهای همساخت را نشان می دهد. دیگر وجه تمایز روش شاخه بندی، توجه به صرفه جویی بیشینه|صرفه جویی و آزمون کردن فرضیه ( ابطال پذیری ) به جای تصمیم گیری سوبژکتیو دیگر سیستم های آرایه شناختی است. [ ۶] برنامه های کامپیوتری بسیاری در این علم کاربرد دارد، چون طبیعت نسل نمودادهای کلادوگرام بسیار پیچیده است.
روش شاخه بندی از صفات مشترک بین گونه ها، صفات اشتقاق یافته را مورد بررسی قرار می دهد، بنابراین در این نوع رده بندی باید بتوانیم صفات اشتقاق یافته را از دیگر صفات جدا کنیم. در این رده بندی به عمل بازشناختن صفات اجدادی و صفات اشتقاقی، «جهت یابی»[ ۷] گفته می شود.
در این رده بندی به ابتدایی ترین حالت صفتی، نزدیک ریختی ( پلسیومورفی ) و به اشتقاق یافته ترین حالت یک صفت جداریختی ( آپومورفی ) گفته می شود. برای نمونه ستون مهره ها که در مهره داران در نیای مشترک آن ها وجود داشته و اساساً در نسل های بعدی برجای مانده ست، یک صفت اجدادی است و پرها در پرندگان که با خزندگان از یک نیای مشترک هستند، یک صفت اشتقاقی است.
با این فرض که یک صفت مانند شکل برگ در طول زمان تغییر یابد، به حالت اجدادی یا ابتدایی صفت مورد نظر حالت نزدیک ریخت، و حالت پیشرفته آن صفت را حالت جداریخت می گوییم. اگر صفت پیشرفته، یعنی جداریخت، مورد نظر فقط در یک فرد یا آرایه دیده شود به آن خودجداریخت ( آتاپومورف ) گفته می شود ولی اگر صفت جداریخت مورد نظر در بین چند آرایه یا یک گروه دیده شود، به آن هم جداریخت ( سین آپومورف ) گفته می شود. برای پی بردن به تغییرهای تکاملی هم جداریختی ها اهمیت بیشتری دارند، چون خویشاوندی یک گروه با همدیگر را نشان می دهند. [ ۸]
wiki: تبارشاخه بندی