تالو

لغت نامه دهخدا

تالو. ( اِخ ) یکی از آبادیهای زیارت خواسته رود، در استراباد رستاق. رجوع به سفرنامه مازندران بخش انگلیسی ص 128 و ترجمه وحید مازندرانی ص 171 شود.

فرهنگ فارسی

یکی از آبادیهای زیارت خواسته رود در استر آباد رستاق ٠

گویش مازنی

/taaloo/ از مکان های واقع در زیارت خاسه رود از دهات استرآباد رستاق & مرتعی از توابع شهرستان گرگان

واژه نامه بختیاریکا

وسیله ای جهت حمل بار

دانشنامه عمومی

تالو بخش اجرای فرم ( حرکات نمایشی ) در رشته ووشو می باشد. در این بخش به اجرای فرمهای سنتی و یا مدرن چینی همراه با دربرگیری ضربات قدرتی دست و پا ، حرکات نمایشی ، آکروباتیک و نشست ها و پرش ها استفاده می شود و همچنین در بعضی فرم ها از سلاح های سرد ( شامل نانچیکو، سانچیکو، نیزه، شمشیر، بادبزن، چوب و. . ) وجود دارد. این بخش به زیرشاخه های متعددی برای نمایش فرمهای تالو تبدیل شده است که همه آنها در همان مجموعه تالو گردآوری شده اند و به عنوان پیکره ای واحد از آنها در مسابقات استفاده می شود.
عکس تالو
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

سبکی ووشو
روغن تالو حاصل از چربی داخلی گاو و گوسفند می باشد، این روغن پایه اصلی جهت صنایع صابون سازی و دیگر صنایع بهداشتی و آرایشی می باشد. روغن تالو به دلیل داشتن بافت چربی حیوانی دارای درصد بسیار بالای اسیدهای چرب اشباع می باشد که این نوع چربی سازگاری کامل با پوست بدن انسان دارد.

بپرس