تاریک جان

لغت نامه دهخدا

تاریک جان. ( ص مرکب ) تیره جان. ( آنندراج ). تباه. خراب. تیره ضمیر. سیه دل. ( ناظم الاطباء ). اندوهگین. جان تاریک . گمراه. عاری از صفا و خرد :
به آن روشنی خیزد از وی صدا
که تاریک جانان شوندش فدا.
امیرخسرو ( در تعریف فانوس از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- تیره جان سیاه دل . ۲- اندوهگین . ۳- گمراه . ۴- بیخرد. ۵- عاری از صفا پلید.

فرهنگ عمید

تیره جان، تیره دل، سیاه دل، گمراه.

پیشنهاد کاربران

بپرس