پایهٔ بودوباش رومیان در شبه جزیرهٔ عربستان در گسترش امپراتوریِ زیر فرمان آگوستوس بود و تا زمان چیرگی اعراب بر قلمرو رومِ خاوری یا بیزانس پس از دهه ۶۲۰ پیوستگی داشت. به گفتهٔ استرابون، اندازهٔ بازرگانی میان روم و هند از راه دریای سرخ و دریای عرب از زمان گشایش مصر از سوی رومیان در سال سی پیش از میلاد بسیار فراوان بوده است.
۱۲۰ کشتی رومی هر ساله هنگام دادوستد چاشنی از برنیس به راه می افتادند و بارها در سفر خود به هند، از کرانه های یمن گذر می کردند. رومیان بیشتر برای آسوده ساختن راه های دریایی از دزدی دریایی، یک لشگرکشی زیر نظر الیوس گالوس راه انداختند و در بندر عدن ( که در آن زمان Eudaemon نامیده می شد ) در جنوب عربستان به طور گذرا جاگیر شدند. همچنین رومی ها یک پادگان کوچک لژیونری در بندر نبطی Leuke Kome ( به معنی «دهکده سفید» که در شمال بندر جده عربستان جایگیر بود ) داشتند که به گفتهٔ آکادمیک تئودور مومسن در سدهٔ ۱ برای پایش بازرگانی چاشنی و ترشی جات پایه گذاری شده بود. شیره کندر و مر، دو چاشنی که در دوران باستان در جایگاه عطر بسیار ارزشمند بودند، فقط از درختانی که در جنوب عربستان، اتیوپی و سومالی می رویند، به دست می آمد.
بازرگانان عرب این کالاها را با کاروان های شتر در جاده عود به بازارهای رومی می آوردند. استرابون رفت وآمد فراوان در راه های بیابانی را با یک ارتش می سنجید. «راه بازرگانی بوخور» در راستای لبهٔ خاوری بیابان میانی عربستان نزدیکِ صد مایلیِ کرانهٔ دریای سرخ در درون کشور جای داشت. پلینیوس بازگو می کرد که این سفر دربرگیرنده ۶۵ گام با کارکرد توقف گاه شترها بود. هم نبطی ها و هم عرب های جنوبی از راه ترابری این کالاها که به امپراتوری روم می رفت، سرمایه بسیار اندوختند.
گایوس آئلیوس گالوس دومین فرماندار رومی مصر بود که از ۲۶ تا ۲۴ پیش از میلاد سر کار بود. گزارش های لشگرکشی او به یمن از سوی استرابون، دیون کاسیوس و پلینیوس بازگو شده است. گزارش استرابون به ویژه پردامنه است او بیشتر آگاهی های خود را از خود آئلیوس گالوس، که دوستش بود، گرفته است. سپس بخشی از پادشاهی سبا، سرزمین یمن امروزی، از سوی رومی ها Arabia Felix ( به لاتین «عربستان حاصلخیز» یا «عرب خوش بخت» ) نامیده شد که نشان دهندهٔ آبادانی و فراوانی آن است.
آبیاری این فرآورده ها از سوی سد بزرگ مأرب انجام می شد. استرابون بازگو می کند که ایلاساروس در آن زمان فرمانروای حضرموت بود. آگوستوس به گالوس دستور داد تا در سال ۲۶ پیش از میلاد، لشگرکشی به فلیکس ( یمن ) عربستان انجام دهد، جایی که او باید پیمان هایی می بست که مردم عرب را فودراتی ( یعنی دولت های مشتری ) می ساخت، یا چنانچه ایستادگی می کردند آنها را زیر چیرگی خود درمی آورد. به گفته تئودور مومسن، آلیوس گالوس با ده هزار لژیونر از مصر کشتی گرفت و در Leuce Kome، بندر بازرگانی نبطیان در کرانه شمال باختری عربستان فرود آمد. جنبش های دیگر گالوس وابسته به یک راهنمای نبطی به نام سیلائوس بود که نشان داد غیرقابل اعتماد است. در پی راهنمایی نادرست سیلائوس، ارتش شش ماه زمان برد تا به مأرب، پایتخت سبائیان برسد. گالوس مأرب را یک هفته محاصره ناکام کرد و سپس ناچار به عقب نشینی شد. مومسن ریشهٔ این ناکامی را به آمیخته ای از بیماری، زنجیره تأمین خیلی گسترده و اقلیم بیابانیِ سخت تر از آنچه رومی ها می پنداشتند می داند. عقب نشینی گالوس به اسکندریه در شصت روز کامل شد. ناوگان رومی پشتیبان کامیابی بیشتری داشت. آنها بندر Eudaemon ( عدن امروزی ) را گرفتند و ویران کردند و راه بازرگانی روم به هند را پشتیبانی کردند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف۱۲۰ کشتی رومی هر ساله هنگام دادوستد چاشنی از برنیس به راه می افتادند و بارها در سفر خود به هند، از کرانه های یمن گذر می کردند. رومیان بیشتر برای آسوده ساختن راه های دریایی از دزدی دریایی، یک لشگرکشی زیر نظر الیوس گالوس راه انداختند و در بندر عدن ( که در آن زمان Eudaemon نامیده می شد ) در جنوب عربستان به طور گذرا جاگیر شدند. همچنین رومی ها یک پادگان کوچک لژیونری در بندر نبطی Leuke Kome ( به معنی «دهکده سفید» که در شمال بندر جده عربستان جایگیر بود ) داشتند که به گفتهٔ آکادمیک تئودور مومسن در سدهٔ ۱ برای پایش بازرگانی چاشنی و ترشی جات پایه گذاری شده بود. شیره کندر و مر، دو چاشنی که در دوران باستان در جایگاه عطر بسیار ارزشمند بودند، فقط از درختانی که در جنوب عربستان، اتیوپی و سومالی می رویند، به دست می آمد.
بازرگانان عرب این کالاها را با کاروان های شتر در جاده عود به بازارهای رومی می آوردند. استرابون رفت وآمد فراوان در راه های بیابانی را با یک ارتش می سنجید. «راه بازرگانی بوخور» در راستای لبهٔ خاوری بیابان میانی عربستان نزدیکِ صد مایلیِ کرانهٔ دریای سرخ در درون کشور جای داشت. پلینیوس بازگو می کرد که این سفر دربرگیرنده ۶۵ گام با کارکرد توقف گاه شترها بود. هم نبطی ها و هم عرب های جنوبی از راه ترابری این کالاها که به امپراتوری روم می رفت، سرمایه بسیار اندوختند.
گایوس آئلیوس گالوس دومین فرماندار رومی مصر بود که از ۲۶ تا ۲۴ پیش از میلاد سر کار بود. گزارش های لشگرکشی او به یمن از سوی استرابون، دیون کاسیوس و پلینیوس بازگو شده است. گزارش استرابون به ویژه پردامنه است او بیشتر آگاهی های خود را از خود آئلیوس گالوس، که دوستش بود، گرفته است. سپس بخشی از پادشاهی سبا، سرزمین یمن امروزی، از سوی رومی ها Arabia Felix ( به لاتین «عربستان حاصلخیز» یا «عرب خوش بخت» ) نامیده شد که نشان دهندهٔ آبادانی و فراوانی آن است.
آبیاری این فرآورده ها از سوی سد بزرگ مأرب انجام می شد. استرابون بازگو می کند که ایلاساروس در آن زمان فرمانروای حضرموت بود. آگوستوس به گالوس دستور داد تا در سال ۲۶ پیش از میلاد، لشگرکشی به فلیکس ( یمن ) عربستان انجام دهد، جایی که او باید پیمان هایی می بست که مردم عرب را فودراتی ( یعنی دولت های مشتری ) می ساخت، یا چنانچه ایستادگی می کردند آنها را زیر چیرگی خود درمی آورد. به گفته تئودور مومسن، آلیوس گالوس با ده هزار لژیونر از مصر کشتی گرفت و در Leuce Kome، بندر بازرگانی نبطیان در کرانه شمال باختری عربستان فرود آمد. جنبش های دیگر گالوس وابسته به یک راهنمای نبطی به نام سیلائوس بود که نشان داد غیرقابل اعتماد است. در پی راهنمایی نادرست سیلائوس، ارتش شش ماه زمان برد تا به مأرب، پایتخت سبائیان برسد. گالوس مأرب را یک هفته محاصره ناکام کرد و سپس ناچار به عقب نشینی شد. مومسن ریشهٔ این ناکامی را به آمیخته ای از بیماری، زنجیره تأمین خیلی گسترده و اقلیم بیابانیِ سخت تر از آنچه رومی ها می پنداشتند می داند. عقب نشینی گالوس به اسکندریه در شصت روز کامل شد. ناوگان رومی پشتیبان کامیابی بیشتری داشت. آنها بندر Eudaemon ( عدن امروزی ) را گرفتند و ویران کردند و راه بازرگانی روم به هند را پشتیبانی کردند.