[ویکی فقه] تاریخ تفسیر در سده های میانه به صورت زیر بررسی می شود.
سده های ۵ و ۶ ق دورۀ تحول مهمی در تفسیر به شمار می آید. همان گونه که در بخش پیشین دیده شد، تفسیر طی سده های ۲-۴ق، از صورت نگاشته های تک دانشی به تدریج روی به تنوع دانشی نهاد، از جمله مثلاً در تفاسیر ادبی به تدریج توجه به احادیث نیز راه یافت، یا تفاسیر کلامی به مباحث ادبی علاقه نشان دادند. در تفسیر سده های نخستین، گام های اول کوششی در جهت فهم قرآن با توجه به ابعاد گوناگون زبان قرآن بود، اما در گام های نهایی، مفسر با دانش هایی روبه رو بود که به صورتی علومی ساخت یافته چون کلام ، فقه ، صرف و نحو و بلاغت مدون شده بودند. با آغاز سدۀ ۴ق، در دانش های مختلف هم روش ها تدوین یافته بود و هم گرایش ها و مذاهب صورت تثبیت شده ای به خود گرفته بود، اما دربارۀ تفسیر، این امر دست کم یک قرن نسبت به دیگر دانش ها دیرتر رخ داده است. در تفسیر سدۀ ۲ق، نه تفسیر ساخت یافته بود و نه دانش ابزاری، در تفسیر سدۀ ۴ق، تفسیر هنوز صورت دانشی به خود نگرفته بود، اما دانش های ابزاری ساخت یافته شده بودند. در سدۀ ۶ ق، هم تفسیر ساخت یافته است و هم دانش های ابزاری و بدین ترتیب، می توان در هر اثر تفسیری نسبت دانش تفسیر با دانش های ابزاری را معین کرد.
← تفسیر مأثور
...
سده های ۵ و ۶ ق دورۀ تحول مهمی در تفسیر به شمار می آید. همان گونه که در بخش پیشین دیده شد، تفسیر طی سده های ۲-۴ق، از صورت نگاشته های تک دانشی به تدریج روی به تنوع دانشی نهاد، از جمله مثلاً در تفاسیر ادبی به تدریج توجه به احادیث نیز راه یافت، یا تفاسیر کلامی به مباحث ادبی علاقه نشان دادند. در تفسیر سده های نخستین، گام های اول کوششی در جهت فهم قرآن با توجه به ابعاد گوناگون زبان قرآن بود، اما در گام های نهایی، مفسر با دانش هایی روبه رو بود که به صورتی علومی ساخت یافته چون کلام ، فقه ، صرف و نحو و بلاغت مدون شده بودند. با آغاز سدۀ ۴ق، در دانش های مختلف هم روش ها تدوین یافته بود و هم گرایش ها و مذاهب صورت تثبیت شده ای به خود گرفته بود، اما دربارۀ تفسیر، این امر دست کم یک قرن نسبت به دیگر دانش ها دیرتر رخ داده است. در تفسیر سدۀ ۲ق، نه تفسیر ساخت یافته بود و نه دانش ابزاری، در تفسیر سدۀ ۴ق، تفسیر هنوز صورت دانشی به خود نگرفته بود، اما دانش های ابزاری ساخت یافته شده بودند. در سدۀ ۶ ق، هم تفسیر ساخت یافته است و هم دانش های ابزاری و بدین ترتیب، می توان در هر اثر تفسیری نسبت دانش تفسیر با دانش های ابزاری را معین کرد.
← تفسیر مأثور
...
wikifeqh: تاریخ_تفسیر_سده های_میانه