تاج الملک
فرهنگ اسم ها
معنی: افسر پادشاهی، تاج پادشاهی
برچسب ها: اسم، اسم با ت، اسم دختر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
تاج الملک. [ جُل ْ م ُ ] ( اِخ ) از امرای آذربایجان ، ممدوح قطران شاعر. ( احوال و اشعار رودکی سعید نفیسی ج 2 ص 783 ).
تاج الملک. [ جُل ْ م ُ ] ( اِخ ) ابونصربن بهرام القوهی وزیر شمس الدوله دیلمی. مؤلف تتمه صوان الحکمه در ترجمه احوال ابوعلی سینا آرد:... پس تاج الملک او [ بو علی ] را بمکاتبه باعلاءالدوله متهم ساخت و او را گرفت و در قلعه نردوان [ فردجان ؟ ] دربند کرد ووی چهار ماه در زندان بود پس علاءالدوله ابوجعفربن کاکویه قصد همدان کرد و بر آن شهر استیلا یافت. آنگاه علاء الدوله باز گشت و تاج الملک و ابن شمس الدوله از قلعه نردوان بهمدان مراجعت کردند و شیخ را با خود بردند...» ( تتمه صوان الحکمه چ لاهور ص 50 ).
خواندمیر در ترجمه احوال ابوعلی سینا آرد:... در این اثنا تاج الملک که از جمله ارکان دولت و پسر شمس الدوله بود شیخ را گرفته بمحبت علاءالدوله کاکویه که در اصفهان بحکومت اشتغال داشت متهم ساخته در یکی از قلاع آن حدود محبوس گردانید و ابوعلی کتاب منطق شفا را در آن حصار بپایان رسانید و در خلال آن احوال علاء الدوله از اصفهان لشکر بهمدان کشید و شمس الدوله و تاج الملک چون قوت مقاومت نداشتند پناه بهمان قلعه که محبس شیخ بود بردند و بعد از آنکه ابن کاکویه از همدان باز گشت شیخ را بمصحوب خود بهمدان آورد و ابوعلی در منزل علوی فرود آمده... ( حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 446 ). مؤلف تاریخ الحکما در ترجمه احوال ابوعلی سینا آرد: ثم اتهمه تاج الملک بمکاتبته علاءالدولة فانکر علیه ذلک و حث فی طلبه فدل علیه بعض ُ اعداء فاخذوه فأدوه الی قلعة یقال لها فردجان و انشاء هناک قصیدة فیها:
دُخولی بالیقین کما تَراه ُ
و کل الشک فی امر الخروج
و بقی فیها اربعة اشهر، ثم قصد علاء الدوله همذان واخذها وانهزم تاج الملک و مر الی تلک القلعة بعینها ثم رجع علاءالدوله عن همذان و عاد تاج ُ الملک و ابن شمس الدوله الی همدان و حملو امعهم الشیخ الی همذان و نزل فی دارالعلوی. ( تاریخ الحکما ص 421 ). آقای ذبیح اﷲ صفا در جشن نامه ابن سینا آرد:... در سال 411 هَ. ق. وزیر شمس الدوله ابوعلی سینا نبود چه درضمن وقایع این سال درالکامل ابن الاثیر می بینم که تاج الملک ابونصربن بهرام القوهی وزیر شمس الدوله بود و همین کس است که بعد از این تاریخ و بعد از فوت شمس الدوله که در حدود سال 412 هَ. ق. اتفاق افتاد وزیر جانشین شمس الدوله یعنی سماءالدوله بوده است... مطلبی که در این اشارت تاریخی دور از صحت بنظر نمی رسد وزارت شیخ است در حدودسال 409 هَ. ق. لیکن نمی توانیم قبول کنیم که شیخ هنگام فوت شمس الدوله وزارت او را داشت زیرا وزارت وی در آن هنگام برعهده تاج الملک بود... ابن الاثیر در حوادث سال 411 هَ. ق. نوشته است که در این سال فتنه ترکان در همدان و شورش آنان بر صاحب خود شمس الدولةبن فخرالدوله زیادت یافت و پیش از این هم این کار چند بار از آنان سرزده بود و او در برابر آنان بردباری می کرد و بلکه در کارایشان عاجز بود بهمین سبب طمع آنان فزونی یافت و بر شورشها و فتنه های خود افزودند. در همین بار تاج الملک وزیر شمس الدوله بیاری سپاهیان علاءالدوله کاکویه دسته ای از ترکان عاصی را قتل عام کرد و بقیة السیف آنان در فقر و تهیدستی همدان را ترک گفتند و بکرمان پناه بردند... لشکریان از مرگ او ( شمس الدوله ) بیمناک شدند و او را بقصد همدان باز گرداندند و او در راه بمرد. بعد از وی به پسرش بیعت کردندو وزارت شیخ را خواستار شدند لیکن شیخ بدینکار تن در نداد و بقول ابوعبید، نهانی با علاءالدوله مکاتبه آغاز کرد و خدمت وی و عزیمت باصفهان و انضمام باطرافیان او را خواستار شد و در خانه ابوغالب العطار پنهان گشت... دراین هنگام تاج الملک شیخ را بمکاتبت باعلاء الدوله متهم نمود و شاه را به جستجوی او برانگیخت ،یکی از دشمنان مسکن او را نشان داد، او را باز داشتند و در قلعه ای موسوم بفردجان محبوس کردند.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید