تأثیر فرهنگی تیلور سوئیفت. تیلور سوئیفت موسیقی دان آمریکایی است که به واسطهٔ آثار موسیقایی، سبک هنری، اجراها، وجهه و محبوبیت، دیدگاه ها و اقداماتش، توانسته به شخصی تأثیر در فرهنگ مردمی تبدیل شود. او در سال ۲۰۰۶ به عنوان خواننده - ترانه سرای مستقل ۱۶ ساله آغاز به کار کرد و در طول فعالیتش به تدریج نگاه ها، موفقیت و موشکافی عموم را به خود جلب کرد و به نماد فرهنگی تبدیل شد.
سوئیفت را شخصی پیشگام در سدهٔ بیست و یکم دانسته اند که بابت گوناگونی آثارش، مهارت ترانه نویسی و بصیرتش در کسب وکار شناخته می شود. کارهای او الهام بخش هنرمندان و کارآفرینان در سطح جهانی بوده است. او فعالیتش را نخست در موسیقی کانتری آغاز کرد، به پاپ نفوذ و سبک های آلترناتیو راک، ایندی فولک و الکترونیک را کاوش کرد و حد و مرزهای ژانر موسیقی را از بین برد. منتقدان او را نمونهٔ بارز فرهنگی می دانند که موفقیت در جداول فروش، تحسین منتقدان، و پشتیبانی چشمگیر طرفداران را به طرز بی مانندی تلفیق کرده است. این موفقیت او را قادر ساخت تا بر صنعت موسیقی تأثیر و واکنش گسترده ای از آن و نیز فراتر از آن داشته باشد. سوئیفت نفوذ سیاسی و اقتصادی نیرومندی دارد که به واسطهٔ این و حضورش در رسانه های اجتماعی، مسائل مهمی را در صنعت موسیقی و جامعه فراگیر کرده است؛ مانند رونق اصلاحات در اسپاتیفای، اپل میوزیک، تیکت مستر و قراردادهای ضبط موسیقی، و نیز جلب توجه به حقوق هنرمندان، مسترها، مالکیت فکری، طمع شرکت ها برای درآمد بیشتر، جنسیت گرایی و نژادپرستی. خود سوئیفت سوژۀ تحت بررسی دقیق و گفتگو های داغ بوده است.
از پایان دوران آلبوم تا ظهور اینترنت، سوئیفت عامل تعیین کننده ای در پسِ تحول توزیع، ادراک و مصرف موسیقی در دهه های ۲۰۰۰، ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ بوده است. موفقیت تجاری ثابت قدم او، از سوی روزنامه نگاران بی سابقه تلقی شده است. او دستاوردهای هم زمانی در فروش آلبوم، فروش دیجیتالی، استریم، پخش رادیویی، فروش وینیل، جدول موسیقی و تور کنسرت داشته است. به گفتهٔ بلومبرگ بیزنس ویک، سوئیفت «صنعت موسیقی» است؛[ ۱] این یک نمونه از لقب های افتخاری است که به او داده شده است. بیلبورد می گوید که سوئیفت «پشتیبان، الگوی سبک، خبرهٔ بازاریابی، ترانه سرای پرکار، پیشروی حد و مرزهای بصری و جنگجوی جاده ای رکوردشکن است. »[ ۲]
سوئیفت سوژهٔ تحقیقات دانشگاهی، مطالعات رسانه ای و تحلیل فرهنگی است. این تحقیقات عموماً بر مفاهیم مرتبط به پاپ تیمیسم، فمینیسم، سرمایه داری، فرهنگ اینترنت، فرهنگ سلبریتی، مصرف گرایی، آمریکاگرایی، پسا پست مدرنیسم و پدیده های مختلف جامعه شناسی موسیقی متمرکز بوده اند. علی رغم دو دستگی تحلیل گران دربارۀ وجههٔ عمومی سوئیفت، محققان شخصیت فرهنگی فراگیر او را به حساسیت موسیقایی و یکپارچگی هنری، جذابیت جهان شمول و میان نسلی، تیزهوشی در بازاریابی، و روابط جامعه شناسی پیچیده میان سویفت، هواداران، مخالفان و رسانه جریان اصلی وابسته به او نسبت می دهند. موسسات دانشگاهی گوناگون، در خصوص سوئیفت دوره های آموزشی برگزار کرده اند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفسوئیفت را شخصی پیشگام در سدهٔ بیست و یکم دانسته اند که بابت گوناگونی آثارش، مهارت ترانه نویسی و بصیرتش در کسب وکار شناخته می شود. کارهای او الهام بخش هنرمندان و کارآفرینان در سطح جهانی بوده است. او فعالیتش را نخست در موسیقی کانتری آغاز کرد، به پاپ نفوذ و سبک های آلترناتیو راک، ایندی فولک و الکترونیک را کاوش کرد و حد و مرزهای ژانر موسیقی را از بین برد. منتقدان او را نمونهٔ بارز فرهنگی می دانند که موفقیت در جداول فروش، تحسین منتقدان، و پشتیبانی چشمگیر طرفداران را به طرز بی مانندی تلفیق کرده است. این موفقیت او را قادر ساخت تا بر صنعت موسیقی تأثیر و واکنش گسترده ای از آن و نیز فراتر از آن داشته باشد. سوئیفت نفوذ سیاسی و اقتصادی نیرومندی دارد که به واسطهٔ این و حضورش در رسانه های اجتماعی، مسائل مهمی را در صنعت موسیقی و جامعه فراگیر کرده است؛ مانند رونق اصلاحات در اسپاتیفای، اپل میوزیک، تیکت مستر و قراردادهای ضبط موسیقی، و نیز جلب توجه به حقوق هنرمندان، مسترها، مالکیت فکری، طمع شرکت ها برای درآمد بیشتر، جنسیت گرایی و نژادپرستی. خود سوئیفت سوژۀ تحت بررسی دقیق و گفتگو های داغ بوده است.
از پایان دوران آلبوم تا ظهور اینترنت، سوئیفت عامل تعیین کننده ای در پسِ تحول توزیع، ادراک و مصرف موسیقی در دهه های ۲۰۰۰، ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ بوده است. موفقیت تجاری ثابت قدم او، از سوی روزنامه نگاران بی سابقه تلقی شده است. او دستاوردهای هم زمانی در فروش آلبوم، فروش دیجیتالی، استریم، پخش رادیویی، فروش وینیل، جدول موسیقی و تور کنسرت داشته است. به گفتهٔ بلومبرگ بیزنس ویک، سوئیفت «صنعت موسیقی» است؛[ ۱] این یک نمونه از لقب های افتخاری است که به او داده شده است. بیلبورد می گوید که سوئیفت «پشتیبان، الگوی سبک، خبرهٔ بازاریابی، ترانه سرای پرکار، پیشروی حد و مرزهای بصری و جنگجوی جاده ای رکوردشکن است. »[ ۲]
سوئیفت سوژهٔ تحقیقات دانشگاهی، مطالعات رسانه ای و تحلیل فرهنگی است. این تحقیقات عموماً بر مفاهیم مرتبط به پاپ تیمیسم، فمینیسم، سرمایه داری، فرهنگ اینترنت، فرهنگ سلبریتی، مصرف گرایی، آمریکاگرایی، پسا پست مدرنیسم و پدیده های مختلف جامعه شناسی موسیقی متمرکز بوده اند. علی رغم دو دستگی تحلیل گران دربارۀ وجههٔ عمومی سوئیفت، محققان شخصیت فرهنگی فراگیر او را به حساسیت موسیقایی و یکپارچگی هنری، جذابیت جهان شمول و میان نسلی، تیزهوشی در بازاریابی، و روابط جامعه شناسی پیچیده میان سویفت، هواداران، مخالفان و رسانه جریان اصلی وابسته به او نسبت می دهند. موسسات دانشگاهی گوناگون، در خصوص سوئیفت دوره های آموزشی برگزار کرده اند.