بیوفیدبک ( به انگلیسی: Biofeedback ) یا زیبازخورد[ ۱] فن داده برداری از کارکرد اندام های بدن و نمایاندن آن به بیمار جهت مهار ارادی آن اندام است. انسان ها زیبازخورد را به طور طبیعی در تمام زمان ها، در سطوح مختلف هوشیاری و اراده انجام می دهند. حلقه زیبازخورد را می توان به عنوان خودتنظیمی نیز در نظر گرفت. [ ۲] [ ۳] برخی از حوزه هایی که در این مقام مورد بحث دارند عبارتند از نوار مغزی، تونوس ماهیچه ای، هدایت پوست، میزان تپش قلب و درک درد. [ ۴]
زیبازخورد ممکن است برای بهبود سلامت، عملکرد و تغییرات کاراندام شناختی که اغلب همراه با تغییرات در افکار، احساسات و رفتار اتفاق می افتد استفاده شود. اخیراً، فناوری ها با زیبازخورد عمدی کمک کرده اند. در نهایت، این تغییرات ممکن است بدون استفاده از تجهیزات اضافی حفظ شوند، زیرا برای تمرین زیبازخورد لزوماً به هیچ تجهیزاتی نیاز نیست.
بیوفیدبک شیوه ای تکمیل کننده و جایگزین برای دارو درمانی است که در آن بیمار می آموزد که چگونه عملکردهای بدن از جمله ضربان قلب را با کمک ذهن، کنترل کند.
در بیوفیدبک بیمار به حسگرهای الکتریکی وصل می شود که به او کمک می کند اطلاعاتی دربارهٔ بدن خود را دریافت و اندازه گیری نماید، حسگرهای بیوفیدبک به بیمار می آموزد که چگونه تغییرات ظریف و ماهرانه ای در بدن خود، مثلاً آرام کردن برخی ماهیچه ها را به تدریج انجام دهد تا به آنچه می خواهد، برای مثال کاهش تنش، برسد.
در اصل بیوفیدبک وضعیت سلامت و عملکرد فیزیکی، به فرد قدرت استفاده از افکار برای کنترل بدن را می دهد. بیوفیدبک اغلب به عنوان یک شیوه آرمیدگی بکار می رود. [ ۵]
نیل ای. میلر، روان شناس و دانشمند علوم عصبی که در اواسط قرن بیستم در دانشگاه ییل ( Yale ) کار می کرد، به عنوان پدر بیوفیدبک مدرن شناخته می شود. او در جریان یک اتفاق هنگام انجام آزمایش های خود روی موش های صحرایی دربارهٔ شرطی سازی کلاسیک، موفق به کشف اصول اولیه بیوفیدبک شد. او و تیمش فهمیدند که با تحریک مرکز لذت در مغز یک موش فلج به وسیله الکتریسیته، امکان این وجود دارد که بتوان آن ها را برای کنترل آثار متفاوتی از جمله ضربان قلب، فشار خون، دمای بدن و… آموزش داد. تا آن زمان متخصصین اعتقاد داشتند که فرایندهای فیزیولوژیک ( مانند ضربان قلب ) منحصراً در کنترل دستگاه عصبی خودمختار می باشند. [ ۶]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفزیبازخورد ممکن است برای بهبود سلامت، عملکرد و تغییرات کاراندام شناختی که اغلب همراه با تغییرات در افکار، احساسات و رفتار اتفاق می افتد استفاده شود. اخیراً، فناوری ها با زیبازخورد عمدی کمک کرده اند. در نهایت، این تغییرات ممکن است بدون استفاده از تجهیزات اضافی حفظ شوند، زیرا برای تمرین زیبازخورد لزوماً به هیچ تجهیزاتی نیاز نیست.
بیوفیدبک شیوه ای تکمیل کننده و جایگزین برای دارو درمانی است که در آن بیمار می آموزد که چگونه عملکردهای بدن از جمله ضربان قلب را با کمک ذهن، کنترل کند.
در بیوفیدبک بیمار به حسگرهای الکتریکی وصل می شود که به او کمک می کند اطلاعاتی دربارهٔ بدن خود را دریافت و اندازه گیری نماید، حسگرهای بیوفیدبک به بیمار می آموزد که چگونه تغییرات ظریف و ماهرانه ای در بدن خود، مثلاً آرام کردن برخی ماهیچه ها را به تدریج انجام دهد تا به آنچه می خواهد، برای مثال کاهش تنش، برسد.
در اصل بیوفیدبک وضعیت سلامت و عملکرد فیزیکی، به فرد قدرت استفاده از افکار برای کنترل بدن را می دهد. بیوفیدبک اغلب به عنوان یک شیوه آرمیدگی بکار می رود. [ ۵]
نیل ای. میلر، روان شناس و دانشمند علوم عصبی که در اواسط قرن بیستم در دانشگاه ییل ( Yale ) کار می کرد، به عنوان پدر بیوفیدبک مدرن شناخته می شود. او در جریان یک اتفاق هنگام انجام آزمایش های خود روی موش های صحرایی دربارهٔ شرطی سازی کلاسیک، موفق به کشف اصول اولیه بیوفیدبک شد. او و تیمش فهمیدند که با تحریک مرکز لذت در مغز یک موش فلج به وسیله الکتریسیته، امکان این وجود دارد که بتوان آن ها را برای کنترل آثار متفاوتی از جمله ضربان قلب، فشار خون، دمای بدن و… آموزش داد. تا آن زمان متخصصین اعتقاد داشتند که فرایندهای فیزیولوژیک ( مانند ضربان قلب ) منحصراً در کنترل دستگاه عصبی خودمختار می باشند. [ ۶]
wiki: بیوفیدبک