بیورد
فرهنگ اسم ها
معنی: نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه
برچسب ها: اسم، اسم با ب، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن
لغت نامه دهخدا
چو کاموس و منشور خاقان چین
چو بیورد و چون شنگل پیش بین.
فردوسی.
بیورد. [ وَ ] ( اِخ ) نام یکی از سران سپاه یزدگرد اول :
الان شاه و چون پهلوان سپاه
چو بیورد و شکنان زرین کلاه.
فردوسی.
بیورد. [ وَ ] ( اِخ ) نام شهریست در خراسان مشهور به باورد. ( برهان ). به ابیورد اشتهار دارد و آن را باورد نیز خوانند. ( جهانگیری ). و رجوع به باورد و ابیورد شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید