بیم

/bim/

مترادف بیم: اضطراب، پروا، ترس، ترس کاری، تشویش، جبن، خارخار، خلجان، خوف، رعب، فزع، محابا، مخافت، نگرانی، واهمه، وحشت، وهم، هراس، هول، هیبت

متضاد بیم: رجا

معنی انگلیسی:
alarm, angst, apprehension, chill, dismay, dread, fear, trouble, worriment, worry, danger

لغت نامه دهخدا

بیم. ( اِ ) ترس و واهمه. ( برهان ). ترس. ( شرفنامه منیری ). خوف و به لفظ کشیدن و بردن و داشتن و کردن ودادن و آوردن مستعمل است. ( از بهار عجم ) ( غیاث اللغات ). خوف و ترس. ( انجمن آرا ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). واهمه. ( ناظم الاطباء ). باک. بأس. بددلی. پروا. پرواس. ترس. توحش. جأش. جبن. خشیت. چغر. خوف. خیفه. دهشت. ذعر. رعب. رهب. زلیف. سهم. شکوه. شکوهندگی.فزع. محابا. مخافت. مخشاة. نهار. نهیب. وجس. وجل. وحشت. وهل. هراس. یروع. ( یادداشت مؤلف ) :
دیوار و دریواس فروگشت و برآمد
بیم است که یکباره فرود آید دیوار.
رودکی.
همه خانه از بیم بگذاشتند
دل از بوم آباد برداشتند.
فردوسی.
دری برنهادند ز آهن بزرگ
همه یکسر ایمن شد از بیم گرگ.
فردوسی.
ببخشیدشان بی کران زرّ و سیم
چو آرامش آمد بهنگام بیم.
فردوسی.
چو دیداندر او شهریار زمن
برافتاد از بیم بر وی جشن.
سهیلی ( از حاشیه اسدی نخجوانی ).
روز رزم از بیم او در دست و در پای عدو
کنده ها گردد رکاب و اژدها گردد عنان.
فرخی.
خدمت سلطان بردست گرفت
خدمت سلطان بیم است و خطر.
فرخی.
عشق رسم است ولیکن همه اندوه دلست
خنک آن کورا از عشق نه ترس است و نه بیم.
فرخی ( از انجمن آرا ).
ایا ز بیم زبانم نژند گشته و هاژ
کجا شد آن همه دعوی کجا شد آن همه ژاژ.
لبیبی.
صعب چون بیم و تلخ چون غم جفت
تیره چون گور و تنگ چون دل زفت.
عنصری.
از لطیفی که تویی ای بت و از شیرینی
ملک مشرق بیم است که رای توکند.
منوچهری.
درشود بی زخم و زجر و درشود بی ترس و بیم
همچو آذرشت به آتش همچو مرغابی بجوی.
منوچهری.
سلطان مسعود... خلوت کرد با وزیر و آن خلوت تا نماز پیشین کشید و گروهی از بیم خشک میشدند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 152 ). گفت این علی تکین دشمنی بزرگست از بیم سلطان ماضی آرمیده بود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 350 ). بعضی تقرب را از دل و بعضی از بیم. ( تاریخ بیهقی ص 558 ).
چون ببینم ترا ز بیم حسود
خویشتن را کلیک سازم زود.
مظفری.
درین بیم بودند و غم یکسره
که گرشاسب زد ویله ای از دره.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

ترس، خوف، واهمه
( ام ) ترس خوف .
ثمریست شبیه به . به کوچکی و صلب و با زغب بسیار زیاده از به و انطاکی گفته که درخت آنرا پیوند از سیب و امرود و یا با نهال بلوط و یا شاه بلوط مینمایند و مانند سایر درختان در همان فصل ثمر میدهد و تا اواسط زمستان میماند .

فرهنگ معین

[ په . ] ( اِ. ) ترس ، خوف .

فرهنگ عمید

ترس، خوف، واهمه.

گویش مازنی

/bim/ آسمان کم ابر - رطوبت ۳سرزمین ملک

واژه نامه بختیاریکا

بکر؛ سازگار
مرض
هوف

دانشنامه عمومی

بیم (ترانه). بیم ترانه ای از یاس، خواننده رپ ایرانی است که در سال ١۴٠١ منتشر شد. بیم نخستین تک آهنگ سیاسی و همچنین طولانی ترین ترانه فعالیت حرفه ای اوست و در زمان انتشار با بازخورد بسیار مثبتی عمدتا در بخش لیریکس روبرو شد.
ساختار و چارچوب ترانه شباهت زیادی به ترانه سرکوب دارد. بیم در ۵ ورس و ٣ ضرب مختلف ساخته شده است و مدت آن حدود ١٢ دقیقه است که آن را به طولانی ترین ترانه یاس تبدیل می کند. یاس برای نخستین بار شعر کهن فارسی و موسیقی نوین را با یکدیگر تلفیق کرد. او ابیاتی از سعدی را به شکل تضمین در ترانه استفاده کرده است که در رپ فارسی بی سابقه بود. مفاهیم ترانه اغلب سیاسی و اعتراض به سیاست های نظام جمهوری اسلامی ایران و ممنوعیت و پروپاگاندا محور بودن رپ فارسی است اما عناصر اجتماعی همچون مهاجرت اجباری و ناآگاهی و عادی سازی مردم نیز گنجانده شده. یاس مورد توجه قرارگرفتن عقاید و سخنان برخی از شخصیت ها و رسانه ها را نکوهش کرد و از زودباوری و عدم درک حقیقت توسط افکار عمومی انتقاد کرد. همچنین در ترانه به رویدادهایی همانند پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بین المللی اوکراین، انتخابات ریاست جمهوری ایران ( ۱۴۰۰ ) و اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران اشاره شده است.
بیم در کم تر از ٢۴ ساعت در صدر چارت هات ساوندکلاود قرار گرفت و با بیش از سه میلیون بازدید در ساوندکلاود و یک میلیون بازدید در یوتیوب پربازدیدترین ترانه یاس و از محبوب ترین ترانه های رپ فارسی است. [ ۱] [ ۲] بسیاری از صاحب نظران و شنوندگان در نظرسنجی های مختلف بیم را به عنوان «بهترین ترانه رپ فارسی» انتخاب کردند. ضرب، قافیه، محتوای سیاسی، آرایه های ادبی و تلفیق سبک نوین با شعر کهن فارسی مورد تحسین واقع شد. اما میکس و مستر ترانه که توسط شروین رادفر انجام شده بود با انتقاداتی روبرو شد، عده ای از پایین بودن صدای وکال و ناواضح بودن آن ایراد گرفتند. پس از مرگ مهسا امینی، به دلیل شباهت و دقت زیاد مفاهیم ترانه به وقایع کشور در خیزش ۱۴۰۱ ایران آن را «پیشگویی» خواندند و یاس را تحسین کردند. پوریا پوتک که قبلا یاس را به خاطر «محافظه کاری» و «ترسو» بودن نقد کرده بود، «شجاعت» او را به دلیل «خواندن ترانه سیاسی در داخل ایران» ستایش کرد. امیر تتلو از میکس مستر، اختلال گفتاری و «فن بیان» یاس، و «کپی بودن» ترانه به آثار خودش، انتقاد کرد. سپهر خلسه از پیچیدگی و گم بودن مفهوم ترانه در قافیه انتقاد کرد و به آن نمره ٧ از ١٠ داد اما در سایر بخش ها آن را ستود. [ ۳]
عکس بیم (ترانه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

ترس , هراس, خوف

مترادف ها

scare (اسم)
سهم، خوف، بیم، هیبت، رم، رمیدگی

fear (اسم)
وحشت، هراس، خوف، بیم، ترس، پروا

dread (اسم)
وحشت، خوف، بیم، ترس، خوفناکی

phobia (اسم)
انزجار، نفرت، تشویش، خوف، بیم، ترس بیخود

care (اسم)
توجه، غم، بیم، مواظبت، سرپرستی، تیمار، پرستاری، مراقبت، پروا، دلواپسی غم

apprehension (اسم)
هراس، خوف، درک، فهم، دلهره، دستگیری، بیم، توقیف

funk (اسم)
وحشت، هراس، خوف، بیم، عبوسی، کج خلقی، ادم ترسو، بوی بد

awe (اسم)
وحشت، خوف، بیم، هیبت، ترس

misgiving (اسم)
بیم، ترس، اشتباه، بدگمانی، شبهه، مشتبه سازی، سوء تفاهم، عدم اطمینان

scrupulosity (اسم)
بیم، وسواس، دقت زیاد

qualm (اسم)
بیم، تردید، عدم اطمینان، حالت تهوع، ناخوشی همه جاگیر

scruple (اسم)
ذره، بیم، تردید، اندک، محظور اخلاقی، واحد سنجش چیز جزئی، نهی اخلاقی، وسواس باک

فارسی به عربی

تخوف , خوف , رهبة , عنایة , فزع

پیشنهاد کاربران

بیم. بی مِ. بی من . تنها بمانیم
امید:اومید . آمد. باهم هستیم.
بیم:بی مِ؛بی مَن. ( نبادا ) . ترس هست . نگرانی هست.
مخالف ( بیم ) ، ( بی باکی ) میشود.
یک بیم هم تو فارسی داریم که همانند کلمه beam انگلیسی است. . که البته ریشه فرانسوی داره. . . . و به معنی درخشش صورت . . . یا داشتن حاله میباشد. . .
فکر میکنم همچنین کلمه ای در زمان قدیم مصطلح بوده است. . . .
بیم
تاک
بحر
تامل
جالیز
طبیب
دوسرای
اراست
بیم : ترس کردن، هراس
معنی: ترس
هر آن/لحظه/. . . . بیم آن می رود که . . . . . . . . . . . . .
علی بیم مرگ را از خود دور نمود.
در گفتار لری :
بیم = باک، ترس
بیمی از فلانی ندارم=باکی از فلانی ندارم.
. . . . .
بیم = خاصیت، قُوَت
در مثل:
علف این زمین بیم دارد و گوسفندان را چاق می کند.
باک
ترس، ترسیدن، نگرانی
بیم: در پهلوی با همین ریخت بکار رفته است .
( ( به ارش سراسر به دو نیم کرد
جهان را ازو پاک بی بیم کرد ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 284. )

به سوی چیزی رفتن
پروا
ترس
مهیب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس