[ویکی فقه] فروش مالی که هنگام عقد وجود ندارد، در فقه اسلامی باطل شمرده شده است.
همچنین بیع مضامین، بیع ملاقیح و بیع لؤلؤ در صدف از مصادیق بیع معدوم و، به استناد فقدان موضوع برای عقد و مجهول بودن مبیع، باطل قلمداد شده است.
ابن قیّم و استادش، ابن تیمیّه، بیع معدوم را در صورتی که مبیع در آینده عادتاً قابل تحقّق باشد، صحیح می دانند.
به نظر آنان، در فرض مذکور غرر، که مستند بطلان شمرده شده، وجود ندارد و دلیلی خاص هم بر بطلان آن نیست؛ هم چنانکه، بیع معدوم در برخی موارد، از جمله فروش میوه پس از بدوّ صلاح، تجویز شده است.
این نظریه با بسیاری از عقودی که امروزه متداول است، مانند فروش مصنوعات پیش از ساخت آنها، سازگاری دارد.
البته شاید بتوان نظر اول را منحصر به بیع شخصی دانست و بیع کلی را خارج از شمول آن به شمار آورد.
ابن قیّم و استادش، ابن تیمیّه، بیع معدوم را در صورتی که مبیع در آینده عادتاً قابل تحقّق باشد، صحیح می دانند.
به نظر آنان، در فرض مذکور غرر، که مستند بطلان شمرده شده، وجود ندارد و دلیلی خاص هم بر بطلان آن نیست؛ هم چنانکه، بیع معدوم در برخی موارد، از جمله فروش میوه پس از بدوّ صلاح، تجویز شده است.
این نظریه با بسیاری از عقودی که امروزه متداول است، مانند فروش مصنوعات پیش از ساخت آنها، سازگاری دارد.
البته شاید بتوان نظر اول را منحصر به بیع شخصی دانست و بیع کلی را خارج از شمول آن به شمار آورد.
wikifeqh: بیع_معدوم