بوزار

لغت نامه دهخدا

بوزار. ( اِ مرکب ) بوی افزار. بواوزار. داروهای گرمی که در طعامها ریزند. مانند فلفل و قرنفل و دارچین و امثال آنها. توابل. ( فرهنگ فارسی معین ). ادویه حاره را گویند که در طعامها بپزند مانند دارچین و قرنفل وزیره و فلفل که آنها را به فارسی گرم دارو گویند و بوافزا نیز خوانند که بو و رایحه طعام را بیفزایند وبعربی این داروها را توابل و ابزار گویند . ( از آنندراج ). ادویه حاره یعنی داروی گرمی که در طعامها ریزند همچو فلفل و قرنفل و دارچینی و امثال آن. ( برهان ) ( از رشیدی ) ( جهانگیری ). ادویه ای مانند فلفل و میخک و دارچینی و ریشه جوز و هیل و گل سرخ وزیره که در طعامها داخل کنند و بتازی توابل گویند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بوی افزار شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) داروهای گرمی که در طعامها ریزند مانند فلفل و قرنفل و دارچین و امثال آنها توابل .
بوی افزار . بو اوزار . داروهای گرمی که در طعامها ریزند . مانند فلفل و قرنفل و دارجین و امثال آنها . توابل .

فرهنگ عمید

= بوی افزار

دانشنامه عمومی

بوزار (داراب). بوزار یک روستا در ایران است که در دهستان کوهستان شهرستان داراب واقع شده است. [ ۱] بوزار ۲۷ نفر جمعیت دارد.
عکس بوزار (داراب)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بوزار: بوافزار، بو اوزار، ادویه ( معادل پارسی ادویه )

بپرس