بورانی

/burAni/

معنی انگلیسی:
stormy, dish of spinach

لغت نامه دهخدا

بورانی. [ ب َ ] ( ص نسبی ) منسوب به بورا قریه ای است نزدیک عکبراء. ( منتهی الارب ).

بورانی. ( ص نسبی ) منسوب به پوراندخت پرویز. ( مهذب الاسماء ).

بورانی. [ ب ُ وَ ] ( ص نسبی )انتسابی است به پیشه حصیربافی. ( الانساب سمعانی ).

بورانی. ( ص نسبی ، اِ ) نان خورشی که از اسفناج و کدوو بادنجان با ماست و کشک سازند. ( فرهنگ فارسی معین )( ناظم الاطباء ). طعامی است در هندوستان که بادنجان در روغن گاو، بریان کرده ، در دوغ اندازند. ( آنندراج ).و منسوب است به بوران دخت ، دختر خسروپرویز یا به بوران دختر حسن ، زن مأمون. ( ناظم الاطباء ) :
ریش چون بوکانا سبلت چون سوهانا
سر بینیش چو بورانی باتنگانا.
ابوالعباس.
ای گشته ترا دل و جگر بریان
بر آتش آرزو چو بورانی.
ناصرخسرو.
شخصی با معبری گفت در خواب دیدم که از کشک شتر بورانی میسازم. تعبیر آن چه باشد؟ ( منتخب لطایف عبید زاکانی ص 125 ). سلطان محمود را در حالت گرسنگی بادنجان بورانی پیش آوردند. ( منتخب لطایف عبید زاکانی ص 138 ).
پس از سی سال بر بسحاق شد مکشوف این معنی
که بورانی است بادنجان و بادنجان است بورانی.
بسحاق اطعمه.
به یمینت چه بود کشکنه و بورانی
به یسارت چه بود نان و پنیر و ریچار.
بسحاق اطعمه.

فرهنگ فارسی

خوراکی که ازاسفناج پخته درست میشود
( صفت اسم ) نان خورشی که از اسفناج و کدو و بادنجان با ماست و کشک سازند .

فرهنگ معین

(اِمر. ) نان خورشی که از اسفناج و کدو و بادنجان با ماست و کشک درست کنند.

فرهنگ عمید

غذایی که از اسفناج یا بادمجان، ماست، و سیر تهیه می شود.

گویش مازنی

/booraani/ ماستی که با برخی از سبزی ها به ویژه نعناع و اسفناج مخلوط شود

جدول کلمات

خوراکی از اسفناج

پیشنهاد کاربران

بورانی، بُرانی و به ندرت بولانی نوعی غذا است که با مخلوط کردن اسفناج یا کدو یا بادمجان با ماست و کشک درست می کنند. یا لفظی برای نوعی خوراک ایرانی که امروزه معمولاً با ماست و سبزی پخته تهیه و به صورت گرم یا سرد به عنوان غذای اصلی یا فرعی مصرف می شود. در بعضی مناطق ایران، به این غذاها بورانی نمی گویند، بلکه غالباً به نام ماست و مادهٔ اصلی آن خوانده می شود، مانند ماست و اسفناج، ماست و لبو و غیره.
...
[مشاهده متن کامل]

به گفته فرهنگ نفیسی نام بورانی را به افتخار بوران ملکه ایران چنین نهادند اما دانشنامه ایرانیکا می گوید آن را از این جهت بورانی خوانند که بوران شاعر ایرانی دوره عباسی و همسر مأمون مبتکر آن است.
در شمال هندوستان بورانی را رایتا ( انگلیسی: Raita ) و در جنوب پِچادی ( انگلیسی: Pechadi ) می گویند. در اسپانیا نیز نام فارسی آن به صورت آلبُرانیا ( اسپانیایی: Alborania ) درآمده است که با همین نام در آمریکای لاتین نیز به کار می رود.
به زعم حاجی محمدعلی باورچی بغدادی، آشپز دورهٔ شاه اسماعیل «هر قلیه که او را سیر و ماست داخل کنند او را بورانی گویند». در ادامهٔ توضیحات چنین برمی آید که در کنار گوشت و ماست، سبزیجاتی چون سلق، اسفناج و کدو هم داخل می کرده اند. در طی سه، چهار قرن بورانی، بدون گوشت، تبدیل به غذایی مستقل شده است.

بورانی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/بورانی
در لری به بورانی � ریچال � می گوییم.
ما ترکها به کدو حلوایی میگیم بورانی
در زبان ترکی به کدو تنبل، بوُرانی می گویند، همچنین به نوعی غذا که با اسفناج، تخم مرغ و ماست تهیه می شود نیز بورانی گفتا می شود
بورانی یا برانی اسفناج یک غذایی است که مواد اصلی آن اسفناج و ماست است و به ان غذای ماست و اسفناج هم می گویند.
برای تهیه این غذا اسفناج پخته را با ماست مخلوط کرده و با افزودن نمک آماده می شود. شخصی را بُرانی در پیش آوردند و اصرار که بخور، گفت می خواهی با این کار، من بُرانی بخورم یا بِرانی.
Spinach yogurt=storm
Spinach yogurt dip

بپرس