لغت نامه دهخدا
بهشهر. [ ب ِ ش َ ] ( اِخ ) نام قدیم آن اشرف در 25 کیلومتری شمال خاوری ساری و 78 کیلومتری باختر گرگان و 8 کیلومتری جنوب خلیج میان کاله. این شهر از بناهای دوره صفویه است و از بناهای آن دوره قصر صفی آباد واقع در دوکیلومتری جنوب باختری شهر روی ارتفاعات مسلط به شهر است در تحولات بیست سال دوره رضا شاه مورد توجه واقع شد و قصر صفی آباد و بناهای باغشاه تعمیر اساسی گردید خیابانهای جدید احداث گردید. کارخانه مهم چیت سازی و کارخانه پنبه پاک کنی و بناهای متعدد دیگر برای کارمندان و کارگران کارخانه و همچنین بنای ایستگاه راه آهن و لوله کشی آب چشمه عمارت در خیابانها و کارخانه و ایستگاه تغییرات زیادی به آن شهرداده و یکی از شهرهای زیبای شمال محسوب می گردد. جمعیت شهر در حدود دوازده هزار تن است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ). از شهرستان ساحلی استان دوم مازندران جنوب شمالی بحر خزر. فعلاً مشتمل بر سه بخش حومه گلوگاه و پانه سر است در اسفندماه 1333 هَ. ش. بخش بهشهر از شهرستان ساری مجزا و به شهرستان تبدیل گردید. مرکز شهرستان بهشهر است. ( از دایرةالمعارف فارسی ).
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] بِهْشَهْر، شهرستان و شهری در استان مازندران می باشد.
این شهرستان از شمال به دریای مازندارن و خلیج گرگان، از شرق به کردکوی و بندر گز، از جنوب به دامغان و از غرب به نکا و ساری محدود است. شهرستان بهشهر از ۳ بخش مرکزی، گلوگاه و یانه سر، و ۳ شهر بهشهر، رستمکلا و گلوگاه، و ۶ دهستان تشکیل شده است. شبه جزیرۀ میانکاله در شمال شرقی این شهرستان واقع است. بخش های شمالی شهرستان بهشهر از نوار ساحلی نسبتاً باریکی تشکیل شده، و در نواحی جنوبی آن بلندی های البرز واقع است. کوه شادر با ارتفاع ۲۵۱‘۳ متر و بادله با ارتفاع ۲۱۱‘۳ متر از بلندترین کوه های اطراف بهشهرند. رود نکا و زارم رود از مهم ترین و پرآب ترین رودهای بهشهرند. آب و هوای این شهرستان معتدل و مرطوب است. شهرستان بهشهر پوشیده از انواع گیاهان جنگلی است. در گذشته، تمام جلگۀ بهشهر پوشیده از جنگل بوده، که امروزه از وسعت آن کاسته شده است.
اقتصاد شهر
اقتصاد این شهرستان برپایۀ کشاورزی، دام پروری، صید ماهی و صنایع جانبی آن ها استوار است. کشاورزی در این شهرستان به دو طریق دیمی و آبی صورت می گیرد و آب لازم از رودخانه و چاه های ژرف و نیمه ژرف تأمین می شود، از عمده ترین محصولات آن جا گندم، برنج، پنبه، توتون، دانه های روغنی و مرکبات است. کارخانه های چیت سازی، پنبه پاک کنی، روغن کشی، نئوپان سازی، ریسندگی، توتون خشک کنی، نیروگاه گازی و شیلات از مراکز صنعتی مهم بهشهرند. تأسیسات شیلات این شهرستان در ۲۰ کیلومتری شمال نکا واقع است. دام پروری نیز درشهرستان بهشهر توسعه یافته است و محصولات آن به نقاط دیگر صادر می شود.
گونه جانوری
جانوران گوناگون از جمله پلنگ، خرس، گراز، شغال، گرگ و جز آن ها در جنگل های آن جا یافت می شود.
جمعیت
...
این شهرستان از شمال به دریای مازندارن و خلیج گرگان، از شرق به کردکوی و بندر گز، از جنوب به دامغان و از غرب به نکا و ساری محدود است. شهرستان بهشهر از ۳ بخش مرکزی، گلوگاه و یانه سر، و ۳ شهر بهشهر، رستمکلا و گلوگاه، و ۶ دهستان تشکیل شده است. شبه جزیرۀ میانکاله در شمال شرقی این شهرستان واقع است. بخش های شمالی شهرستان بهشهر از نوار ساحلی نسبتاً باریکی تشکیل شده، و در نواحی جنوبی آن بلندی های البرز واقع است. کوه شادر با ارتفاع ۲۵۱‘۳ متر و بادله با ارتفاع ۲۱۱‘۳ متر از بلندترین کوه های اطراف بهشهرند. رود نکا و زارم رود از مهم ترین و پرآب ترین رودهای بهشهرند. آب و هوای این شهرستان معتدل و مرطوب است. شهرستان بهشهر پوشیده از انواع گیاهان جنگلی است. در گذشته، تمام جلگۀ بهشهر پوشیده از جنگل بوده، که امروزه از وسعت آن کاسته شده است.
اقتصاد شهر
اقتصاد این شهرستان برپایۀ کشاورزی، دام پروری، صید ماهی و صنایع جانبی آن ها استوار است. کشاورزی در این شهرستان به دو طریق دیمی و آبی صورت می گیرد و آب لازم از رودخانه و چاه های ژرف و نیمه ژرف تأمین می شود، از عمده ترین محصولات آن جا گندم، برنج، پنبه، توتون، دانه های روغنی و مرکبات است. کارخانه های چیت سازی، پنبه پاک کنی، روغن کشی، نئوپان سازی، ریسندگی، توتون خشک کنی، نیروگاه گازی و شیلات از مراکز صنعتی مهم بهشهرند. تأسیسات شیلات این شهرستان در ۲۰ کیلومتری شمال نکا واقع است. دام پروری نیز درشهرستان بهشهر توسعه یافته است و محصولات آن به نقاط دیگر صادر می شود.
گونه جانوری
جانوران گوناگون از جمله پلنگ، خرس، گراز، شغال، گرگ و جز آن ها در جنگل های آن جا یافت می شود.
جمعیت
...
wikifeqh: شهرستان_بهشهر
پیشنهاد کاربران
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
بسم الله الرحمن الرحیم
📜امام علی علیه السلام:
هیچ راهی برتر از تحقیق و حقیقت جویی نیست.
... [مشاهده متن کامل]
🔵بهشهر
🖊بِهْشَهْر، از شهرهای استان مازندران، یکی از کهن ترین شهرهای ایران و مرکز شهرستان بهشهر است. این شهر در ۵۴ کیلومتری شرق ساری مرکز استان و ۳۲ کیلومتری جنوب شرقی بندر امیرآباد قرار دارد. پیش از دورهٔ پهلوی یکم، بهشهر را �اشرف� یا �اشرف البلاد� می نامیدند.
کشور ایران
استان مازندران
شهرستان بهشهر
بخش مرکزی
نام ( های ) دیگر: اشرف یا اشرف البلاد[۱]
نام ( های ) پیشین: تَمیشَه، کبودجامه، نامیه، قره طغان، آسیابسر، کلباد، پنج هزاره، خرگوران و اشرف یا اشرف البلاد[۲][۳][۴][۵][۶][۷]
سال شهرشدن: عهد شاه عباس یکم ( دورهٔ صفوی )
مردم
جمعیت۹۴٬۷۰۲ نفر ( ۱۳۹۵ )
رشد جمعیت۶٫۱۱٪ ( ۱۳۹۵ )
تراکم جمعیت۱۱٫۹۱۶ نفر بر کیلومتر مربع
جغرافیای طبیعی
مساحت۱۴٫۱۶۳ کیلومتر مربع
ارتفاع۲۰ متر از سطح دریا به شهرستان نِکا منتهی می شود.
میانگین دمای سالانه۱۷٫۷ درجهٔ سانتی گراد
میانگین بارش سالانه۶۲۱٫۵ میلی متر
روزهای یخبندان سالانه۱۳ روز
اطلاعات شهری
شهرداریاسر احمدی[۸]
تأسیس شهرداری۱۳۱۲
ره آوردانار، مرکبات، دوغیله، حلوای گردویی، نصیری و شالی، پشت زیک
پیش شمارهٔ تلفن۰۱۱
وبگاه
http://behshahr. ir
شناسهٔ ملی خودرو ایران۷۲ ق ، ۸۲ ه
کد آماری۱۱۵۸
بهشهر
روی نقشه ایران
۳۶�۴۱′۳۲″ شمالی ۵۳�۳۳′۹″ شرقی
مردم بهشهر به زبان مازندرانی[۹] سخن می گویند و از قومیت تبری و ایرانی تبار هستند[۱۰] دین مردم بهشهر اسلام ( شیعه دوازده امامی و سنی شافعی ) است، اقلیت های بهائی، مسیحی و یهودی هم در گذشته ( دورهٔ پهلوی ) در بهشهر زندگی می کردند. بهشهر پنجمین شهر پرجمعیت استان مازندران است. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ خ. جمعیت این شهر برابر با ۹۴٫۷۰۲ نفر جمعیت بوده است. [۱۱] بهشهر در عهد شاه عباس بزرگ، پایتخت تابستانی ایران بود. در بهمن ۱۴۰۱، بهشهر به عنوان شهر ملی گلیچ معرفی شد. [۱۲]
📒نام
نام بهشهر در دورهٔ ساسانی �تَمیشَه� بود و واژهٔ تَمیشَه برگرفته از نام دانه و بوته تمشک است؛ پیش از دورهٔ تیموری، �کبودجامه� بود؛ پیش از شاه عباس بزرگ، �خرگوران� بود و در عهد شاه عباس بزرگ، چون خیرالنساء بیگم اشرف الملوک، مادر شاه عباس بزرگ، از اهالی �خرگوران� بوده و نام او نیز �اشرف� بود، شاه عباس بزرگ نام �خرگوران� را به نام مادرش �اشرف� تغییر داد و از عهد شاه عباس بزرگ تا پایان دورهٔ قاجاری به این شهر �اشرف� یا �اشرف البلاد� می گفتند و در دورهٔ پهلوی یکم، چون �اشرف البلاد� واژه ای از ریشه زبان عربی است و به فارسی �اشرف� معنای �بِهْ� و �بهترین� و �بِلاد� معنای �شهر� را می داد، نام آن به �بهشهر� دگرگون شد و �بهشهر� نیز معنای �بهترین شهر� می دهد. [۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۷]
📜تاریخ
🔵پیشدادیان و کیانیان
در اسطوره های ایرانی، تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) اقامتگاه فریدون پادشاه ایرانیان خوانده شده است. در شاهنامه گفته شده که شهر تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) دومین پایتخت فریدون، پس از آمل، بوده است. بنای تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را به فریدون نسبت داده اند. فردوسی تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را تختگاه دوم فریدون خوانده است. ابن اسفندیار به نقل از شاهنامه آورده است: �فریدون پس از پیروزی بر ضحاک تمیشه را پایتخت کرد�. ظهیرالدین مرعشی آورده است: �چون آفریدون پیر شد، مقام خود در تمیشه بساخت و این تمیشه … اکنون خرابه است و تمیشه کوتی می خوانند و هنوز اطلال و دمن آن در موضعی که بانصران می خوانند، ظاهر است. � واژه �کوت� در زبان مازنی منطقه به معنی انباشته، انباشته شده و روی هم قرار گرفته می باشد. منظور ظهیرالدین مرعشی از تمیشه کوتی به نظر می رسد که خرابه های انباشته شده شهر بوده است. پژوهشگران در ارتباط با نام �بانصران� ( یا بانسرا یا بانو سرا ) که امروزه مکانی مشتمل بر زمین های مسطح و کشاورزی است، باور دارند که این واژه شکل بومی واژه �بانو سرای� است که احتمالاً باید نام یکی از کاخ هایی باشد که اسپهبد خورشید برای یکی از زنان خود ساخته بود. [۱۸] ابن اسفندیار آورده است: �گرشاسف ایرانی در حمله ای به سرزمین های شرقی، فغفور چین ( پادشاه چین ) را با هشتاد پادشاه دیگر توسط نریمان به تمیشه نزد فریدون فرستاده بود�. [۱۹] در مجمل التواریخ و القصص نیز دربارهٔ پایتخت فریدون آمده است: �پس به گرگان ببود، اول به زمین بابل بنشست، پس دارالملک به تمیشه بساخت و طبرستان�. [۲۰]
بنا بر گواهی افسانه ای، قریه ای که اکنون به �کوسان� ( به پارسی: کوهستان ) مشهور است زمانی �طوسان� نام داشت که به دست توس پسر نوذر که از خاندان کیانیان بوده بنیاد شده است و سبب بنایش را آن دانند که توس پسر نوذر فرمانده لشکر کیخسرو بود که در امور پادشاهی همواره کار شکنی می نموده و با فریبرز پسر کی کاووس هم آهنگی نشان می داد، از این رو هنگامی که کیخسرو بر حریفان خود غالب شد با جمعی از خاندان نوذر به جانب تپورستان روانه شد و مدتی را در بیشه �ناروَن�، که یکی از نواحی تپورستان بود، پناه گرفت و چندی بعد قصبه ای در �پنج هزاره� ( بهشهر کنونی ) در مکانی که مشهور به کوسان بود، ساخت و آن را �طوسان� نامید.
🔵سلوکیان و اشکانیان
در زمان لشکرکشی آنتیوخوس سوم سلوکی به سرزمین هیرکانی برای رویارویی با اشکانیان، پس از گذر او از کوه البرز از بخشی به نام �تامبراکس� نام برده شده که ممکن است همان تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) باشد. [۲۱]
🔵ساسانیان
آتشکده کاووس که در دورهٔ ساسانی به دست کاووس ساخته شد.
تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) دوران ساسانیان نیز شهری آباد بوده و با ساری شانزده فرسنگ دوری داشت. آنچه مسلم است فرمانروایی شرقی پتشخوارگر با خانواده کشنسف بوده است این خاندان تا سال ۵۲۸م در پتشخوارگر فرمانروایی داشته اند و در این سال چون فرمانروایی پتشخوارگر به فرمان قباد یکم به پسر بزرگش کاووس که یکی از سرسپردگان و هواداران سرسخت دین مزدک بود آشکاراً برچیده شد و کاووس رسماً شاه پتشخوارگر گردید و پایتخت او هزارجریب و کیاسر بود. در منابع آمده است انوشه روان دادگر به آن شهر رفته و زمانی را در آنجا گذرانده و دستور گستره شهر و ساخت بارو و دیوار دفاعی تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را به جهت جلوگیری از یورش های تُرکان و قبایل شرقی داده است، انوشه روان دادگر در شرق تمیشه دیوار آجری مار سرخ را ساخت تا از تازشات قبایل تُرک به تپورستان جلوگیری کند. تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) شرقی ترین شهر تپورستان و در مرز تپورستان و گرگان بوده است. ابن رسته تمیشه را نخستین شهر تپورستان از مشرق معرفی کرده و انوشه روان دادگر را بنا کننده شهر خوانده و از دیوار تمیشه که میان تپورستان و گرگان کشیده شده و مسجد جامع و جمعیت فراوان شهر یاد کرده است. از کاووس پسر قباد یکم فرزندی ماند به نام شاپور که در نزد عمویش انوشه روان دادگر بسیار گرامی بود و در دربار می زیست و پس از مرگ انوشه روان دادگر به تپورستان رفته و در آتشکده کاووس پیرامون کیاسر و هزارجریب به سر برده و مردم تپورستان دلبستگی و گرایش زیادی به او پیدا کردند. هنگام یورش اعراب به ایران و فرار یزدگرد سوم، وی ( یزدگرد سوم ) از خراسان به تپورستان آمد و مانند پدرش شهریار ( پسر خسرو پرویز و شیرین ) ، در آتشکده کاووس ( غرب بهشهر ) گوشه نشین شد و به نیایش مشغول گردید. پس از یورش اعراب به ایران، باو نوه کاووس از یزدگرد سوم در ری جدا شد و به کوسان رفت و آشکاراً انگیزه داشت پس از جمع آوری سپاهی به یزدگرد سوم بپیوندد و با تازیان به نبرد برود ولی به این خواسته خود نرسید زیرا که یزدگرد سوم به سرزمین خراسان رسید و در همان جا کشته شد. آنگاه که جریان مرگ یزدگرد سوم به گوش وی رسید در آتشکده کاووس گوشه نشین شد و با سر تراشیده به نیایش و ستایش مشغول شد. [۲۲][منبع بهتری نیاز است]
🖊پس از اسلام
( بخشی از مقاله یورش تازیان به تبرستان ) پژوهشگران بر این باورند که به دلیل وجود رشته کوه های البرز ورود نیروهای تازنده به سرزمین تپورستان و گیلان تقریبان میسر نبوده، لذا تنها راه دسترسی و مدخل ورود تازیان و دیگر نیروهای تازنده تنها از روش بود که از سرزمین قومس به گرگان می رسیده که امروزه به گردنه �خوش ییلاق� مشهور است. بدین جهت نخستین شهری که مورد یورش نیروهای تازنده قرار داشته گرگان بوده و سرداران خلفا هرگاه که به انگیزه چیرگی تپورستان می آمده اند پس از گذشت راه قومس به گرگان بناچار در آغاز با گرگانیان رو در رو شده و سپس به تمیشه و درون تپورستان یورش می بردند. بدین سان تمیشه نخستین شهر تپورستان از سمت شرق و مدخل تپورستان و بنوعی پرچمدار نبرد با تازندگان تازی، تُرک و مغول و… بوده است.
بسال سی اُم هجرت به خلیفه سوم عثمان بن عفان خبر رسید که مردم خراسان به دین پیشین مزدیسنا برگشته اند. عثمان، سعید بن عاص بن امیه را با سپاه مدینه به خراسان فرستاد و به عبدالله بن عامر والی بصره نامه کرد که با سپاه بصره به خراسان شود. عثمان بن عفان در نامه خود به این دو وعده داده بود هر یک از اینها پیروزی یابد، بر خراسان فرمانروا شود. عبدالله پیش از سعید بن عاص به خراسان شد و تا نیشابور بگشاد. سعید بن عاص از کوفه درآمد و چون چنان دید به گرگان شد. مردم گرگان در حصار شدند و با او صلح کردند. دویست هزار درخم بازستاند و ایشان را به مسلمانی آورد. سپس آهنگ تبرستان نمود. طبری آورده است �بعد نخستین، شهریست تمیشه خوانند با ایشان حرب کردند، چنان که نماز خوف ( نماز وحشت ) کرد به حرب اندر، پس از مردمان صلح خواستند بر آنکه از ایشان یک تن را نکُشد. او شرط را پذیرفت و چون از حصار بیرون آمدند همه را بکشت و یک تن را دست بازداشت و گفت چنین شرط کردم که یک تن را نکُشم گفتند که ما بدین سخن چنان خواستیم که هیچ کس را نکُشی. وی گفت من یک تن را خواستم که نکُشم و از آنجا به تبرستان شد و همه را بگشاد و با سپاه بازآمد و به مدینه باز شد و مردمان تبرستان بگاه عمر بن خطاب، سوید بن مقرن مسلمان کرده بود تا گرگان، باز مرتد شده بودند تا سعید بن عاص بیامد بگاه عثمان بن عفان و باز چون سعید بن عاص بازگشت دیگر باره بازایستادند� به هرحال در اینجا نیز گشودن طبرستان به حقیقت مقرون نیست و پیداست که پیشرفت تازیان از حد تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) که در مرز گرگان و طبرستان بوده فراتر نرفته و از حواشی طبرستان به درون آن راه نیافته و به قلمرو اسپهبد نرسیده اند[۲۳]
تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) شهری بود در جوار غربی خندقی که به امر فرخان بزرگ برای بازداشتن تُرکان از هجوم به قلمرو او حفر شده بود. ابن فقیه همدانی در گفتن تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) و دربند آن در البلدان نوشته است �نخستین شهر طبرستان از سوی گرگان طمیش است و آن در مرز گرگان افتاده است و دروازه ای کلان دارد که هیچ یک از طبرستانیان نتوانند از آن جای بیرون آیند و به گرگان شوند جز از همین دروازه زیرا دیواری از آجر و آهک از کوه تا دل دریا کشیده شده است آن دیوار را خسرو انوشیروان ساخت تا تُرک را از تاراج طبرستان بازدارد. در طمیش خلق بسیار هستند …� و هم در بلدان آمده است که بلاذری گفته تبرستان را هشت خوره است. از آنها خوره ساری، آمل و… ارم خواست بالا و ارم خواست پائین و مهروان و اسپهبدان و نامیه و طمیش و… میان نامیه و ساریه و طمیش بیست فرسنگ است. به گفته ابن اسفندیار تمیشه در دوران دابویگان، نشستگاه جانشین تبرستان بود و پس از مرگ اسپهبد دادمهر، فرزندش خورشید که کودکی خردسال و جانشین وی بود به تمیشه رفت و عموی وی فرخان کوچک که فرمانروایی تپورستان به وی تفویض شده بود تا رسیدن خورشید به سن بلوغ در کاخ اسپهبدان در ساری بر تپورستان شهریاری کرد.
تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) پس از اسلام در یورش های مکرر لشکریان خلفا، بارها مورد تاخت وتاز قرار گرفت و ایستادگی کرد و مردم آن کشتار همگانی گردیدند. تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) در جریان شورش مازیار و درآینده کشاکش خاندان های محلی تپورستان نیز بارها مکان درگیری بوده.
پژوهش های بکار آمده از نوشتارهای تاریخی نشان می دهد که در سده سوم قمری دین اسلام درشکل علویان تبرستان در این بخش رهیافت. [نیازمند منبع]
مغولان و تیموریان
ویرایش
کبودجامه ( بهشهر کنونی ) دوران یورش مغول به ایران و زمان چنگیزخان، امیران این شهر با والیان مغول همکاری داشتند و از همدست هایشان بشمار می رفتند. [نیازمند منبع]
تَمیشَه و کبودجامه ( بهشهر کنونی ) دوران یورش تیمور لنگ به این شهر، ویران شد. همچنین شهری به نام روغد در نزدیکی آن برای همیشه از برگ روزگار ستردن شد. [۲۴]
🔵صفویان، افشاریان و قاجاریان
کاخ چهل ستون بهشهر اثر ژول لورانس ( پیش از ۱۸۹۴م ) ، کاخی که شاه عباس بزرگ در آن درگذشت. [۲۵]
کاخ صفی آباد اثر ژان شاردن، کاخی که به دستور شاه عباس بزرگ بنا شد و در دوران شاه صفی یکم گسترش پیدا کرد.
تندیس شاه عباس بزرگ در بهشهر
شاه عباس بزرگ بناهایی را در اشرف البلاد ( بهشهر کنونی ) بنا نهاد که می شود از آن ها به باغ عباس آباد، چشمه عمارت، کاخ چهل ستون و کاخ صفی آباد اشاره کرد. شاه عباس بزرگ هرگاه به تبرستان می آمد، اشرف البلاد را به دیگر نقاط آن ترجیح می داد. باشندگان این شهر از تیره های گوناگون تشکیل شده بود، از جمله چندین هزار گرجی ( ساکن گرجی محله ) نیز در دوران تازش های شاه عباس بزرگ به گرجستان، گرجی ها از قفقاز به اشرف کوچانده شده اند، همچنین گروهی از خانواده های تالشی لنکران که از کرانه های دریای کاسپین آمده بودند و گروهی از تات ها که یکی از قبایل ایرانی بود. احتمالاً نخستین گروه نمایندگان سیاسی پادشاهی انگلستان در اشرف به حضور شاه عباس بزرگ رسیدند. سرانجام شاه عباس بزرگ پیش از برآمدن آفتاب روز جمعه ۲۴ جمادی الاول سال ۱۰۳۸ق در کاخ چهل ستون بهشهر درگذشت. عالم آرای عباسی دربارهٔ علت مرگ او می نویسد: �چند روز قبل از آن در شکارگاه، پادشاه در خوردن و آشامیدن طعام افراط کرد و در بازگشت، به سبب سنگینی بار معده دچار تب شد و در اندک مدتی از اوج کمال به حضیض وبال رسید. �[۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰][۳۱]
دوران شاه صفی یکم نیز کاخ صفی آباد گسترش پیدا کرد. [نیازمند منبع]
اشرف در اثر جنگ های داخلی و تازش های ترکمن ها، افغان ها و سپاهیان زند صدمات فراوان دید و به طور پی درپی ویران شد. نادرشاه در دوران شاهنشاهی خود هنگامی که اعزام نبرد با لزگی ها بود زمانی را در این شهر سپری کرد و در آبادانی اشرف البلاد بسیار کوشید. از جمله کاخ چهل ستون بهشهر را که هنگام نابسامانی های دوران شورش افغان ها ویران شدهٔ بود، بازسازی کرد. [نیازمند منبع]
در دورهٔ قاجاری، محمدحسن خان قاجار ( پدر آقامحمدخان ) گرایش زیادی نسبت به اشرف البلاد داشت و در دوران فرمانروایی خود بیشتر در این شهر ماندگاری می کرد. [۳۲]
در آغاز قدرت یافتن آقامحمدخان، ناوگان جنگی روسیه برای احداث پایگاه نظامی در کناره های جنوبی دریای مازندران، اشرف البلاد ( بهشهر کنونی ) را اشغال کردند.
جهانگردان اروپایی که در دورهٔ قاجاری از اشرف البلاد دیدن کرده اند، آن جا را شهری نیمه ویران وصف نموده اند ( مانند ژول لورانس و یاسنت لویی رابینو ) .
رکن الاسفار، از درباریان دورهٔ ناصری، در سفرنامه خود وجه تسمیه دیگری را برای اشرف ذکر می کند. او باور داشت زمانی که شاه عباس بزرگ این شهر را به صورت مدرن و امروزی بنا نهاد، پاره ای از درباریان گفتند �هذا اشرف من فرح آباد� و همین کلمه به مذاق شاه خوش آمد.
ناصرالدین شاه در سفر نخست خود به مازندران ( ۱۲۸۳ق ) چند روزی در باغ عباس آباد اقامت کرد و دستور داد تا کاخ های ویران شده ( از جمله کاخ صفی آباد ) را بازسازی نمایند که در سفر دوم خود در ۱۲۹۲ق هنوز بازسازی آن به اتمام نرسیده بود. در سفر دوم هم، ناصرالدین شاه به همراه اردوی شاهی، یک شب در باغ عباس آباد چادر زدند. [۳۳]
به گفته یاسنت لویی رابینو، بهشهر در زمان قاجار هفت کوی به نام های نقاش محله، بازارمحله، گرجی محله، فراش محله، چشمه سر، باغ شاه و گالش محله بود. [۲۶]
📸کاوش های تاریخی
بررسی و کاوش هایی که در سواحل دریای خزر در مکان هایی مانند سابقه غارهای هوتو و کمربند در ۲ کیلومتری شهرستان بهشهر در روستای شهید آباد ( تروجن ) و همچنین در گوهر تپه واقع در ۱۰ کیلومتری شهرستان بهشهر ودر منطقه رستمکلا انجام گرفته است، قدمت این ناحیه را به دوره غارنشینی و تقریباً ۱۰۰۰۰ سال پیش به ثبت رسانده است. تحقیقات دیگر موید آن است که در ادوار باستانی این منطقه یکی از حوزه های مهم تمدن گذشته بوده است. براساس کاوش های باستان شناسی که از تپه های شمال غرب بهشهر ( نزدیک رستمکلا ) به عمل آمد یک قطعه هاون سنگ سفید را کشف نموده و که به ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد بر می گردد، یا اینکه غارهای هوتو و کمربند آثار حیات در دوران های فرو لیتیک ( میانه سنگی ) ۶۰۰۰ تا ۸۰۰۰ سال قبل از میلاد و نئولیتیک ( پارینه ) سنگی را در محدوده بهشهر بیان دارد. گوهرتپه رستم کلا یکی از جایگاه های بزرگ کهن نگاری شمال ایران بوده که در خاور استان مازندران و در گستره شهرستان بهشهر جای دارد. گستره پژوهش باستان شناسی و دانش های پیوسته که گوهرتپه در کانون آن جا دارد. گوهرتپه بهشهر یک دانشگاه باستان شناسی و انسان شناسی است که همواره موردتوجه محافل باستان شناسی داخلی و بین المللی قرار دارد.
محققان از طریق کتاب هایی چون اشرف البلاد و از آستارا تا استرآباد و گزارش های مردمی متوجه شدند این منطقه دارای آثار باستانی می باشد و گروهی باستان شناس در سال ۱۳۷۹ به سرپرستی علی ماهفروزی منطقه گوهرتپه را مورد کاوش اولیه قرار دادند. گوهرتپه در اسفند ماه سال ۱۳۸۰ ثبت ملی شد و تاکنون ۵ فصل کاوش باستان شناسی را سپری کرده است. نخستین فصل مطالعات پروژه بزرگ مطالعات باستان شناسی حاشیه جنوب و جنوب شرق دریای کاسپین ( از آغاز تا اواسط هزاره اول قبل از میلاد ) با موضوع از �غار تا شهر� بود که توسط هیئت های ایرانی و آلمانی و لهستانی انجام شد. این پروژه به بررسی چگونگی خروج انسان از غار و شکل گیری نخستین شهرها در استان مازندران پرداخت. [۳۴]
گروه لهستانی به سرپرستی آرکادیوش سولتیشیاک انسان شناس از دانشگاه ورشو، �اکانیسکا چستیکا� گیاه باستان شناس و �مارزنا آرزاک� جانور باستان شناس در سال های ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ با پروژه همکاری نمودند. گروه آلمانی نیز به سرپرستی �کریستین کرنل پیلر� از دانشگاه مونیخ آلمان به مدت یک ماه در سال ۱۳۸۷ با پروژه همکاری داشتند.
لایه نگاری به صورت طبقه ای و پلکانی صورت گرفته و هرچه به طبقات پایین تر می رویم قدمت مکان بیش تر می شود و هر طبقه نشانه یک دوره از زمان است. [۳۵]
💕کهن ترین ساکنان مازندران
قدمت بقایای باستانی به دست آمده از غار شوپری رستمکلا به بیش از یکصدهزار سال گذشته بازمی گردد. قدمت بقایای باستانی به دست آمده از غار شوپری به بیش از یکصدهزار سال گذشته بازمی گردد؛ این بقایا شامل دست افزاهای سنگی و فسیل استخوان های جانورانی است که توسط انسان های عصر پارینه سنگی شکار شدند. غار شوپری که در ۱۰ کیلومتری جنوب شهر رستمکلا در شرق مازندران و دره مهربان رود واقع شده، از بزرگ ترین غارهای شناخته شده در مازندران است که بیش از ۷۵ متر طول و بیش از ۷۰۰ متر مربع مساحت دارد. غار شوپری در سال ۱۳۹۹ توسط نگارنده شناسایی و به دلیل اهمیت بالای این اثر بلافاصله فرایند تعیین عرصه و حریم آن با مجوز پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، در سال ۱۴۰۰ انجام شد و با شماره ۳۳۶۹۶ در فهرست میراث فرهنگی کشور به ثبت رسید. کاوش باستان شناسی به منظور لایه نگاری این غار در سال های ۱۴۰۱ و تابستان ۱۴۰۲ با مجوز پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری توسط نگارنده از سوی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران انجام شد. بقایای بسیار فراوان استخوان های جانوری به دست آمده که اثر قصابی با ابزارهای سنگی بر روی آنها برجای مانده، همچنین بقایایی از دوره نوسنگی با قدمت بیش از هفت هزار سال از لایه های سطحی غار شوپری به دست آمده که نشان از ارتباطات پیش از تاریخ ساکنان مازندران با نواحی شرقی و شمال شرقی ایران و نواحی جنوبی آسیای میانه دارد. [۳۶]
غار کمربند
غار هوتو
نمایی از گورستان سفیدچاه
نمایی از گوهرتپه
مردم
ویرایش
گرجی های بهشهر ( گرجی محله ) هنگام برگزاری جشن رنگ
🔵زبان و قومیت
مردم بهشهر به گویش تات بهشهری از زبان تاتهای طبری[۹] سخن می گویند و از قومیت تات هستند و ریشه در قوم باستانی تات تپوری ( به یونانی: Τάπυροι، تَپیری ) دارند. [۳۷][۳۸][۳۹] شهر بهشهر، جزئی از سرزمین قوم تات یا باصطلاح تپوری بود. [۴۰] همچنین گروهی از مردمان با نام گالش که به گویشی از زبان تاتی یا باصطلاح مازنی موسوم به گالشی گفتگو می کنند در این منطقه سکونت دارند. همچنین گروهی از گرجی ها نیز در بهشهر سکونت دارند که در زمان شاه عباس بزرگ از قفقاز به بهشهر کوچانده شدند. رابینو به گروهی از مردمان به نام گودار در شهر بهشهر اشاره می کند. یاسنت لویی رابینو به گروهی از مردمان به نام تات در بهشهر اشاره می کند. به گفته پژوهشگران تات های مازندران گروهی از مردمان کوه نشین در منطقه غرب گرگان، سدن رستاق، کردکوی، گلوگاه و بهشهر می باشند که به گویشی از زبان تبری موسوم به تاتی سخن می گویند. به گفته محمدصالح ذاکری تات در زبان اهالی مازندران به معنی بومی، روستایی و یکجانشین می باشد و منظور از زبان تاتی همان زبان مازندرانی می باشد. [۴۱][۴۲][۴۳]
🏠جمعیت
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر برابر با ۹۴٫۷۰۲ نفر جمعیت بوده است. [۴۴]
🔴بیم انقراض قوم تبری
به گفته پژوهشگران آمار بالای طلاق، باروری کم، سالمندی و ازدواج پایین از مشکلات حوزه جمعیت در میان قومیت تبری به ویژه تبری های مازندران شمرده می شود. پژوهشگران بروند پیری جمعیت قومیت تبری اشاره نموده و بر لزوم توجه به سیاست جوانی جمعیت تأکید دارند. پژوهشگران بیم انقراض قومیت تبری را در کشور بیم جدی می دانند. براساس غربالگری از ۴۳۰ هزار زوج مازنی در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۰ هزار زوج نابارور در مازندران شناسایی شدند. [۴۵]
📘منابع
https://mohsendadashpourbaker2012. blogfa. com/post/899
Also spelt Ashraff in some sources
خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام :0 وارد نشده است. ( صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید. ) .
https://iranicaonline. org/articles/behsahr
�پای گاهِ اطّلاع رسانیِ شهرداریِ بهشهر�. بایگانی شده از اصلی در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۲. دریافت شده در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۲.
�مقاله نگاهی به تاریخ سیاسی - نظامی شهر تمیشه ( از ورود اسلام تا هجوم مغولان ) عنوان نشریه: مسکویه: زمستان ۱۳۸۷ - بهار ۱۳۸۸ , دوره ۳ , شماره ۱۰ ; صفحهٔ ۱۷۶�. پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی. [پیوند مرده]
زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، ۱۳۴۳ش
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۷۸.
https://behshahr. ir/اخبار_و_اطلاعیه_ها/اخبار/نمایش_مطلب/ArticleID/2650/ملاقات - و - اعلام - ارادت - یاسر - فیروزی - شهردار - بهشهر، - علی - شکوهی - عضو - شورای - اسلامی - و - هییت - همراه - محضر - معلمان - پیشکسوت، - اساتید - ارجمند - نادری - و - دژکام - به - مناسبت - روز - معلم
نصری اشرافی، جهانگیر ( ١٣٧٧ ) . واژه نامه بزرگ تبری. به کوشش حسین صمدی و سید کاظم مداح و کریم الله قائمی و علی اصغر یوسفی نیا و محمود داوودی درزی و محمد حسن شکوری و عسکری آقاجانیان میری و ابوالحسن واعظی و ناصر یداللهی و جمشید قائمی و فرهاد صابر و ناعمه پازوکی. تهران: اندیشه پرداز و خانه سبز. ص. صفحه ۳۱ جلد اول. شابک ۹۶۴۹۱۱۳۱۵۰.
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۷۸.
�تعداد جمعیت و خانوار به تفکیک تقسیمات کشوری براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵�. مرکز آمار ایران.
توریسم، صنعت و ( ۲۰۲۳ - ۰۱ - ۲۲ ) . �بهشهر شهر ملی گلیچ شد�. سایت صنعت و توریسم. دریافت شده در ۲۰۲۵ - ۱۰ - ۰۲.
�BEHŠAHR�. Encyclopaedia Iranica ( به انگلیسی ) . دریافت شده در ۲۰۲۵ - ۱۰ - ۰۲.
�پای گاهِ اطّلاع رسانیِ شهرداریِ بهشهر�. بایگانی شده از اصلی در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۲. دریافت شده در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۲.
�مقاله نگاهی به تاریخ سیاسی - نظامی شهر تمیشه ( از ورود اسلام تا هجوم مغولان ) عنوان نشریه: مسکویه: زمستان ۱۳۸۷ - بهار ۱۳۸۸ , دوره ۳ , شماره ۱۰ ; صفحهٔ ۱۷۶�. پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی. [پیوند مرده]
زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، ۱۳۴۳ش
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۷۸.
�مقاله نگاهی به تاریخ سیاسی - نظامی شهر تمیشه ( از ورود اسلام تا هجوم مغولان ) عنوان نشریه: مسکویه: زمستان ۱۳۸۷ - بهار ۱۳۸۸ , دوره ۳ , شماره ۱۰ ; صفحات ۱۷۵ و ۱۷۶�. پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی. [پیوند مرده]
�مقاله نگاهی به تاریخ سیاسی - نظامی شهر تمیشه ( از ورود اسلام تا هجوم مغولان ) عنوان نشریه: مسکویه: زمستان ۱۳۸۷ - بهار ۱۳۸۸ , دوره ۳ , شماره ۱۰ ; صفحهٔ ۱۷۴�. پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی. [پیوند مرده]
کیا، صادق ( ۱۳۵۳ ) . شاهنامه و مازندران. تهران چاپخانه تمدن بزرگ: انتشارات وزارت فرهنگ و هنر. ص. صفحهٔ ۱۹.
Foundation، Encyclopaedia Iranica. �Welcome to Encyclopaedia Iranica�. iranicaonline. org ( به انگلیسی ) . دریافت شده در ۲۰۲۳ - ۰۹ - ۰۹.
عصر زرین فرهنگ ایرن، ۸۲
�گیل، فرشواذگرشاه و گاوبارگان دابویهی ( اسپهبدان بزرگ طبرستان ) از ٢٢ تا ١٤٤ هجری، بررسی های تاریخی شماره ٣ سال دوازدهم، صفحات ۵۰ و ۵۱، چراغعلی اعظمی سنگسری� ( PDF ) . پرتال جامع علوم انسانی.
�مقاله نگاهی به تاریخ سیاسی - نظامی شهر تمیشه ( از ورود اسلام تا هجوم مغولان ) عنوان نشریه: مسکویه: زمستان ۱۳۸۷ - بهار ۱۳۸۸ , دوره ۳ , شماره ۱۰ ; صفحات ۱۷۳ و ۱۷۴ و ۱۷۵ و ۱۷۸ و ۱۸۷�. پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی. [پیوند مرده]
شاه عباس کبیر؛ همان؛ صفحهٔ ۱۹۹
رابینو، ه. ل ( ۱۳۳۶ ) . مازندران و استرآباد. ترجمهٔ غلامعلی وحید مازندرانی. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. ص. ۱۰۶.
منصوریان سارو، نورعلی: سارو. نشر جباری، قم: ۱۳۸۹. ص۴۱.
�نگاهی به نمایشگاه 'شاه عباس' در موزه بریتانیا�. بی بی سی فازسی. ۹ فوریه ۲۰۰۹. دریافت شده در ۱۳ نوامبر ۲۰۲۲.
شاه عباس کبیر؛ همان؛ صفحهٔ ۱۹۹
پناهی سمنانی، شاه سلطان حسین صفوی، تراژدی ناتوانی حکومت، ۱۱.
میرمحمدی، جغرافیای تاریخی فریدن.
تاریخ گیتی گشا، محمدصادق نامی اصفهانی، تصحیح سعید نفیسی، ص ۸۷
سفرنامه ناصرالدین شاه به مازندران. ابریشمی. ص. ۷۴.
مجموعه ی باغ های تاریخی بهشهر و ششمین فصل کاوش های باستان شناسی
غار تاریخی جدید در نزدیکی غار هوتو در بهشهر کشف شد
رمضانی، حسین. �کهن ترین ساکنان مازندران شناسایی شدند�. ایرنا. دریافت شده در ۱ سپتامبر ۲۰۲۳.
عمادی، اسدالله ( ۱۳۷۲ ) . بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۷۲.
مارکوارت، یوزف ( ۱۳۷۳ ) . ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. ترجمهٔ مریم میر احمدی. تهران انتشارات اطلاعات. ص. ۲۴۵.
BORJIAN, HABIB ( 2004 ) . "Mazandaran: Language and People ( The State of Research ) ". Yerevan State University ( به انگلیسی ) : 289. doi:10. 1163/1573384043076045.
محمدپور، صفرعلی ( ۱۳۸۶ ) . چالوس در آیینه تاریخ. انتشارات کلام مسعود. ص. ۳۷۰.
رابینو، ه. ل ( ۱۳۳۶ ) . مازندران و استرآباد. ترجمهٔ غلامعلی وحید مازندرانی. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. ص. ۱۰۶.
ذاکری، محمد صالح ( ۱۳۹۸ ) . گوهر هاکوپیان، پرستو مروستی، ویراستار. پژوهش های زبانی - ادبی قفقاز و کاسپین. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ( مرکز پژوهش های ایرانی و اسلامی ) . ص. ۵۶.
یوسفی، سعیدرضا ( ۱۴۰۰ ) . �نقد و بررسی فصل پنجم از کتاب جامع زبان ها و زبان شناسی آسیای غربی: رویکردی منطقه ای با عنوان �منطقهٔ کاسپین و جنوب آذربایجان: کاسپین و تاتی�� ( PDF ) . پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی. ۲۱ ( ۱ ) : ۳۹۷.
�تعداد جمعیت و خانوار به تفکیک تقسیمات کشوری براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵�. مرکز آمار ایران.
�لزوم توجه به سیاست جوانی جمعیت در مازندران�. ایسنا. دریافت شده در ۲۰۲۳ - ۰۲ - ۱۰.
�دانشنامهٔ تاریخ معماری و شهرسازی ایران شهر�. وزارت راه و شهرسازی. بایگانی شده از روی نسخه اصلی در ۶ اکتبر ۲۰۱۹. دریافت شده در ۶ اکتبر ۲۰۱۹.
جمشیدی، مژگان، عباس آباد بهشهر، آماده ثبت جهانی، در: روزنامه ایران> شماره ۳۸۱۲ ۲۴/۹/۸۶> صفحه ۱۱ ( ایران زمین ) .
�سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری�. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران. بایگانی شده از اصلی در ۱۹ ژوئن ۲۰۰۸. دریافت شده در ۲۰۱۱ - ۰۵ - ۱۹.
�دانشنامهٔ تاریخ معماری و شهرسازی ایران شهر�. وزارت راه و شهرسازی. بایگانی شده از روی نسخه اصلی در ۶ اکتبر ۲۰۱۹. دریافت شده در ۶ اکتبر ۲۰۱۹.
نیمی از پرندگان، اینجا هستند[پیوند مرده] محسن کاظم پور، روزنامه جام جم
"ḠĀR" ( به انگلیسی ) . Encyclop�dia Iranica. Retrieved 12 December 2010.
�پایگاه پژوهشی غارهای باستانی در مازندران راه اندازی می شود�. خبرگزاری میراث فرهنگی. بایگانی شده از اصلی در ۴ مه ۲۰۰۸. دریافت شده در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۰.
احمد امیراحمدی ( ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ) . �قبرستان تاریخی سفیدچاه�. خبرگزاری صدا و سیما. دریافت شده در ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰. [پیوند مرده]
�آمار سالیانه آب و هوای استان مازندران�. بایگانی شده از اصلی در ۱۰ اوت ۲۰۱۵. دریافت شده در ۳۰ مارس ۲۰۱۹.
�نسخه آرشیو شده�. بایگانی شده از اصلی در ۲ مه ۲۰۱۸. دریافت شده در ۲ مه ۲۰۱۸.
باباگلی درونکلا, محسن. "لوچو آزاد نیست ( بررسی وضعیت کشتی لوچو در بابل ) ". Retrieved 2010 - 06 - 20. [پیوند مرده]
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد چهارم. نشرنی = ۳۴۲.
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد چهارم. نشرنی = ۳۴۸.
�www. mazust. ac. ir�. بایگانی شده از اصلی در ۳۰ مارس ۲۰۱۹. دریافت شده در ۳۰ مارس ۲۰۱۹.
�نسخه آرشیو شده�. بایگانی شده از اصلی در ۱۱ اوت ۲۰۲۰. دریافت شده در ۸ آوریل ۲۰۱۹.
[۱][پیوند مرده]
[۲]
�آیت الله محمد اسماعیل کوهستانی دارفانی را وداع گفت - اخبار مازندران - اخبار استانها تسنیم | Tasnim�. خبرگزاری تسنیم | Tasnim. دریافت شده در ۲۰۲۲ - ۰۸ - ۲۷.
�مرکز پژوهشها - سیدرسول حسینی کوهستانی�. rc. majlis. ir. بایگانی شده از اصلی در ۵ آوریل ۲۰۱۶. دریافت شده در ۲۰۲۲ - ۰۸ - ۲۷.
کتاب اشرف البلاد.
آثار و بناهای تاریخی ایران ( ۳ ) ، فرهنگ اصفهان ۱۳۳۹ - شماره ۳۰ ( ۱ صفحه - از ۶۶ تا ۶۶ )
"بهشهر - ویکی پدیا، دانشنامهٔ آزاد" https://fa. wikipedia. org/wiki/بهشهر
🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.
📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.
🔴 به منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.
⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
𒇹𒂹𒄁𒇺 𒃀𒀀𒃀𒀀𒄹 𒁁𒈀𒃹 𒁀𒀀𒆺𒃹
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦ ࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
بسم الله الرحمن الرحیم
📜امام علی علیه السلام:
هیچ راهی برتر از تحقیق و حقیقت جویی نیست.
... [مشاهده متن کامل]
🔵بهشهر
🖊بِهْشَهْر، از شهرهای استان مازندران، یکی از کهن ترین شهرهای ایران و مرکز شهرستان بهشهر است. این شهر در ۵۴ کیلومتری شرق ساری مرکز استان و ۳۲ کیلومتری جنوب شرقی بندر امیرآباد قرار دارد. پیش از دورهٔ پهلوی یکم، بهشهر را �اشرف� یا �اشرف البلاد� می نامیدند.
کشور ایران
استان مازندران
شهرستان بهشهر
بخش مرکزی
نام ( های ) دیگر: اشرف یا اشرف البلاد[۱]
نام ( های ) پیشین: تَمیشَه، کبودجامه، نامیه، قره طغان، آسیابسر، کلباد، پنج هزاره، خرگوران و اشرف یا اشرف البلاد[۲][۳][۴][۵][۶][۷]
سال شهرشدن: عهد شاه عباس یکم ( دورهٔ صفوی )
مردم
جمعیت۹۴٬۷۰۲ نفر ( ۱۳۹۵ )
رشد جمعیت۶٫۱۱٪ ( ۱۳۹۵ )
تراکم جمعیت۱۱٫۹۱۶ نفر بر کیلومتر مربع
جغرافیای طبیعی
مساحت۱۴٫۱۶۳ کیلومتر مربع
ارتفاع۲۰ متر از سطح دریا به شهرستان نِکا منتهی می شود.
میانگین دمای سالانه۱۷٫۷ درجهٔ سانتی گراد
میانگین بارش سالانه۶۲۱٫۵ میلی متر
روزهای یخبندان سالانه۱۳ روز
اطلاعات شهری
شهرداریاسر احمدی[۸]
تأسیس شهرداری۱۳۱۲
ره آوردانار، مرکبات، دوغیله، حلوای گردویی، نصیری و شالی، پشت زیک
پیش شمارهٔ تلفن۰۱۱
وبگاه
شناسهٔ ملی خودرو ایران۷۲ ق ، ۸۲ ه
کد آماری۱۱۵۸
بهشهر
روی نقشه ایران
۳۶�۴۱′۳۲″ شمالی ۵۳�۳۳′۹″ شرقی
مردم بهشهر به زبان مازندرانی[۹] سخن می گویند و از قومیت تبری و ایرانی تبار هستند[۱۰] دین مردم بهشهر اسلام ( شیعه دوازده امامی و سنی شافعی ) است، اقلیت های بهائی، مسیحی و یهودی هم در گذشته ( دورهٔ پهلوی ) در بهشهر زندگی می کردند. بهشهر پنجمین شهر پرجمعیت استان مازندران است. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ خ. جمعیت این شهر برابر با ۹۴٫۷۰۲ نفر جمعیت بوده است. [۱۱] بهشهر در عهد شاه عباس بزرگ، پایتخت تابستانی ایران بود. در بهمن ۱۴۰۱، بهشهر به عنوان شهر ملی گلیچ معرفی شد. [۱۲]
📒نام
نام بهشهر در دورهٔ ساسانی �تَمیشَه� بود و واژهٔ تَمیشَه برگرفته از نام دانه و بوته تمشک است؛ پیش از دورهٔ تیموری، �کبودجامه� بود؛ پیش از شاه عباس بزرگ، �خرگوران� بود و در عهد شاه عباس بزرگ، چون خیرالنساء بیگم اشرف الملوک، مادر شاه عباس بزرگ، از اهالی �خرگوران� بوده و نام او نیز �اشرف� بود، شاه عباس بزرگ نام �خرگوران� را به نام مادرش �اشرف� تغییر داد و از عهد شاه عباس بزرگ تا پایان دورهٔ قاجاری به این شهر �اشرف� یا �اشرف البلاد� می گفتند و در دورهٔ پهلوی یکم، چون �اشرف البلاد� واژه ای از ریشه زبان عربی است و به فارسی �اشرف� معنای �بِهْ� و �بهترین� و �بِلاد� معنای �شهر� را می داد، نام آن به �بهشهر� دگرگون شد و �بهشهر� نیز معنای �بهترین شهر� می دهد. [۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۷]
📜تاریخ
🔵پیشدادیان و کیانیان
در اسطوره های ایرانی، تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) اقامتگاه فریدون پادشاه ایرانیان خوانده شده است. در شاهنامه گفته شده که شهر تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) دومین پایتخت فریدون، پس از آمل، بوده است. بنای تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را به فریدون نسبت داده اند. فردوسی تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را تختگاه دوم فریدون خوانده است. ابن اسفندیار به نقل از شاهنامه آورده است: �فریدون پس از پیروزی بر ضحاک تمیشه را پایتخت کرد�. ظهیرالدین مرعشی آورده است: �چون آفریدون پیر شد، مقام خود در تمیشه بساخت و این تمیشه … اکنون خرابه است و تمیشه کوتی می خوانند و هنوز اطلال و دمن آن در موضعی که بانصران می خوانند، ظاهر است. � واژه �کوت� در زبان مازنی منطقه به معنی انباشته، انباشته شده و روی هم قرار گرفته می باشد. منظور ظهیرالدین مرعشی از تمیشه کوتی به نظر می رسد که خرابه های انباشته شده شهر بوده است. پژوهشگران در ارتباط با نام �بانصران� ( یا بانسرا یا بانو سرا ) که امروزه مکانی مشتمل بر زمین های مسطح و کشاورزی است، باور دارند که این واژه شکل بومی واژه �بانو سرای� است که احتمالاً باید نام یکی از کاخ هایی باشد که اسپهبد خورشید برای یکی از زنان خود ساخته بود. [۱۸] ابن اسفندیار آورده است: �گرشاسف ایرانی در حمله ای به سرزمین های شرقی، فغفور چین ( پادشاه چین ) را با هشتاد پادشاه دیگر توسط نریمان به تمیشه نزد فریدون فرستاده بود�. [۱۹] در مجمل التواریخ و القصص نیز دربارهٔ پایتخت فریدون آمده است: �پس به گرگان ببود، اول به زمین بابل بنشست، پس دارالملک به تمیشه بساخت و طبرستان�. [۲۰]
بنا بر گواهی افسانه ای، قریه ای که اکنون به �کوسان� ( به پارسی: کوهستان ) مشهور است زمانی �طوسان� نام داشت که به دست توس پسر نوذر که از خاندان کیانیان بوده بنیاد شده است و سبب بنایش را آن دانند که توس پسر نوذر فرمانده لشکر کیخسرو بود که در امور پادشاهی همواره کار شکنی می نموده و با فریبرز پسر کی کاووس هم آهنگی نشان می داد، از این رو هنگامی که کیخسرو بر حریفان خود غالب شد با جمعی از خاندان نوذر به جانب تپورستان روانه شد و مدتی را در بیشه �ناروَن�، که یکی از نواحی تپورستان بود، پناه گرفت و چندی بعد قصبه ای در �پنج هزاره� ( بهشهر کنونی ) در مکانی که مشهور به کوسان بود، ساخت و آن را �طوسان� نامید.
🔵سلوکیان و اشکانیان
در زمان لشکرکشی آنتیوخوس سوم سلوکی به سرزمین هیرکانی برای رویارویی با اشکانیان، پس از گذر او از کوه البرز از بخشی به نام �تامبراکس� نام برده شده که ممکن است همان تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) باشد. [۲۱]
🔵ساسانیان
آتشکده کاووس که در دورهٔ ساسانی به دست کاووس ساخته شد.
تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) دوران ساسانیان نیز شهری آباد بوده و با ساری شانزده فرسنگ دوری داشت. آنچه مسلم است فرمانروایی شرقی پتشخوارگر با خانواده کشنسف بوده است این خاندان تا سال ۵۲۸م در پتشخوارگر فرمانروایی داشته اند و در این سال چون فرمانروایی پتشخوارگر به فرمان قباد یکم به پسر بزرگش کاووس که یکی از سرسپردگان و هواداران سرسخت دین مزدک بود آشکاراً برچیده شد و کاووس رسماً شاه پتشخوارگر گردید و پایتخت او هزارجریب و کیاسر بود. در منابع آمده است انوشه روان دادگر به آن شهر رفته و زمانی را در آنجا گذرانده و دستور گستره شهر و ساخت بارو و دیوار دفاعی تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را به جهت جلوگیری از یورش های تُرکان و قبایل شرقی داده است، انوشه روان دادگر در شرق تمیشه دیوار آجری مار سرخ را ساخت تا از تازشات قبایل تُرک به تپورستان جلوگیری کند. تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) شرقی ترین شهر تپورستان و در مرز تپورستان و گرگان بوده است. ابن رسته تمیشه را نخستین شهر تپورستان از مشرق معرفی کرده و انوشه روان دادگر را بنا کننده شهر خوانده و از دیوار تمیشه که میان تپورستان و گرگان کشیده شده و مسجد جامع و جمعیت فراوان شهر یاد کرده است. از کاووس پسر قباد یکم فرزندی ماند به نام شاپور که در نزد عمویش انوشه روان دادگر بسیار گرامی بود و در دربار می زیست و پس از مرگ انوشه روان دادگر به تپورستان رفته و در آتشکده کاووس پیرامون کیاسر و هزارجریب به سر برده و مردم تپورستان دلبستگی و گرایش زیادی به او پیدا کردند. هنگام یورش اعراب به ایران و فرار یزدگرد سوم، وی ( یزدگرد سوم ) از خراسان به تپورستان آمد و مانند پدرش شهریار ( پسر خسرو پرویز و شیرین ) ، در آتشکده کاووس ( غرب بهشهر ) گوشه نشین شد و به نیایش مشغول گردید. پس از یورش اعراب به ایران، باو نوه کاووس از یزدگرد سوم در ری جدا شد و به کوسان رفت و آشکاراً انگیزه داشت پس از جمع آوری سپاهی به یزدگرد سوم بپیوندد و با تازیان به نبرد برود ولی به این خواسته خود نرسید زیرا که یزدگرد سوم به سرزمین خراسان رسید و در همان جا کشته شد. آنگاه که جریان مرگ یزدگرد سوم به گوش وی رسید در آتشکده کاووس گوشه نشین شد و با سر تراشیده به نیایش و ستایش مشغول شد. [۲۲][منبع بهتری نیاز است]
🖊پس از اسلام
( بخشی از مقاله یورش تازیان به تبرستان ) پژوهشگران بر این باورند که به دلیل وجود رشته کوه های البرز ورود نیروهای تازنده به سرزمین تپورستان و گیلان تقریبان میسر نبوده، لذا تنها راه دسترسی و مدخل ورود تازیان و دیگر نیروهای تازنده تنها از روش بود که از سرزمین قومس به گرگان می رسیده که امروزه به گردنه �خوش ییلاق� مشهور است. بدین جهت نخستین شهری که مورد یورش نیروهای تازنده قرار داشته گرگان بوده و سرداران خلفا هرگاه که به انگیزه چیرگی تپورستان می آمده اند پس از گذشت راه قومس به گرگان بناچار در آغاز با گرگانیان رو در رو شده و سپس به تمیشه و درون تپورستان یورش می بردند. بدین سان تمیشه نخستین شهر تپورستان از سمت شرق و مدخل تپورستان و بنوعی پرچمدار نبرد با تازندگان تازی، تُرک و مغول و… بوده است.
بسال سی اُم هجرت به خلیفه سوم عثمان بن عفان خبر رسید که مردم خراسان به دین پیشین مزدیسنا برگشته اند. عثمان، سعید بن عاص بن امیه را با سپاه مدینه به خراسان فرستاد و به عبدالله بن عامر والی بصره نامه کرد که با سپاه بصره به خراسان شود. عثمان بن عفان در نامه خود به این دو وعده داده بود هر یک از اینها پیروزی یابد، بر خراسان فرمانروا شود. عبدالله پیش از سعید بن عاص به خراسان شد و تا نیشابور بگشاد. سعید بن عاص از کوفه درآمد و چون چنان دید به گرگان شد. مردم گرگان در حصار شدند و با او صلح کردند. دویست هزار درخم بازستاند و ایشان را به مسلمانی آورد. سپس آهنگ تبرستان نمود. طبری آورده است �بعد نخستین، شهریست تمیشه خوانند با ایشان حرب کردند، چنان که نماز خوف ( نماز وحشت ) کرد به حرب اندر، پس از مردمان صلح خواستند بر آنکه از ایشان یک تن را نکُشد. او شرط را پذیرفت و چون از حصار بیرون آمدند همه را بکشت و یک تن را دست بازداشت و گفت چنین شرط کردم که یک تن را نکُشم گفتند که ما بدین سخن چنان خواستیم که هیچ کس را نکُشی. وی گفت من یک تن را خواستم که نکُشم و از آنجا به تبرستان شد و همه را بگشاد و با سپاه بازآمد و به مدینه باز شد و مردمان تبرستان بگاه عمر بن خطاب، سوید بن مقرن مسلمان کرده بود تا گرگان، باز مرتد شده بودند تا سعید بن عاص بیامد بگاه عثمان بن عفان و باز چون سعید بن عاص بازگشت دیگر باره بازایستادند� به هرحال در اینجا نیز گشودن طبرستان به حقیقت مقرون نیست و پیداست که پیشرفت تازیان از حد تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) که در مرز گرگان و طبرستان بوده فراتر نرفته و از حواشی طبرستان به درون آن راه نیافته و به قلمرو اسپهبد نرسیده اند[۲۳]
تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) شهری بود در جوار غربی خندقی که به امر فرخان بزرگ برای بازداشتن تُرکان از هجوم به قلمرو او حفر شده بود. ابن فقیه همدانی در گفتن تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) و دربند آن در البلدان نوشته است �نخستین شهر طبرستان از سوی گرگان طمیش است و آن در مرز گرگان افتاده است و دروازه ای کلان دارد که هیچ یک از طبرستانیان نتوانند از آن جای بیرون آیند و به گرگان شوند جز از همین دروازه زیرا دیواری از آجر و آهک از کوه تا دل دریا کشیده شده است آن دیوار را خسرو انوشیروان ساخت تا تُرک را از تاراج طبرستان بازدارد. در طمیش خلق بسیار هستند …� و هم در بلدان آمده است که بلاذری گفته تبرستان را هشت خوره است. از آنها خوره ساری، آمل و… ارم خواست بالا و ارم خواست پائین و مهروان و اسپهبدان و نامیه و طمیش و… میان نامیه و ساریه و طمیش بیست فرسنگ است. به گفته ابن اسفندیار تمیشه در دوران دابویگان، نشستگاه جانشین تبرستان بود و پس از مرگ اسپهبد دادمهر، فرزندش خورشید که کودکی خردسال و جانشین وی بود به تمیشه رفت و عموی وی فرخان کوچک که فرمانروایی تپورستان به وی تفویض شده بود تا رسیدن خورشید به سن بلوغ در کاخ اسپهبدان در ساری بر تپورستان شهریاری کرد.
تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) پس از اسلام در یورش های مکرر لشکریان خلفا، بارها مورد تاخت وتاز قرار گرفت و ایستادگی کرد و مردم آن کشتار همگانی گردیدند. تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) در جریان شورش مازیار و درآینده کشاکش خاندان های محلی تپورستان نیز بارها مکان درگیری بوده.
پژوهش های بکار آمده از نوشتارهای تاریخی نشان می دهد که در سده سوم قمری دین اسلام درشکل علویان تبرستان در این بخش رهیافت. [نیازمند منبع]
مغولان و تیموریان
ویرایش
کبودجامه ( بهشهر کنونی ) دوران یورش مغول به ایران و زمان چنگیزخان، امیران این شهر با والیان مغول همکاری داشتند و از همدست هایشان بشمار می رفتند. [نیازمند منبع]
تَمیشَه و کبودجامه ( بهشهر کنونی ) دوران یورش تیمور لنگ به این شهر، ویران شد. همچنین شهری به نام روغد در نزدیکی آن برای همیشه از برگ روزگار ستردن شد. [۲۴]
🔵صفویان، افشاریان و قاجاریان
کاخ چهل ستون بهشهر اثر ژول لورانس ( پیش از ۱۸۹۴م ) ، کاخی که شاه عباس بزرگ در آن درگذشت. [۲۵]
کاخ صفی آباد اثر ژان شاردن، کاخی که به دستور شاه عباس بزرگ بنا شد و در دوران شاه صفی یکم گسترش پیدا کرد.
تندیس شاه عباس بزرگ در بهشهر
شاه عباس بزرگ بناهایی را در اشرف البلاد ( بهشهر کنونی ) بنا نهاد که می شود از آن ها به باغ عباس آباد، چشمه عمارت، کاخ چهل ستون و کاخ صفی آباد اشاره کرد. شاه عباس بزرگ هرگاه به تبرستان می آمد، اشرف البلاد را به دیگر نقاط آن ترجیح می داد. باشندگان این شهر از تیره های گوناگون تشکیل شده بود، از جمله چندین هزار گرجی ( ساکن گرجی محله ) نیز در دوران تازش های شاه عباس بزرگ به گرجستان، گرجی ها از قفقاز به اشرف کوچانده شده اند، همچنین گروهی از خانواده های تالشی لنکران که از کرانه های دریای کاسپین آمده بودند و گروهی از تات ها که یکی از قبایل ایرانی بود. احتمالاً نخستین گروه نمایندگان سیاسی پادشاهی انگلستان در اشرف به حضور شاه عباس بزرگ رسیدند. سرانجام شاه عباس بزرگ پیش از برآمدن آفتاب روز جمعه ۲۴ جمادی الاول سال ۱۰۳۸ق در کاخ چهل ستون بهشهر درگذشت. عالم آرای عباسی دربارهٔ علت مرگ او می نویسد: �چند روز قبل از آن در شکارگاه، پادشاه در خوردن و آشامیدن طعام افراط کرد و در بازگشت، به سبب سنگینی بار معده دچار تب شد و در اندک مدتی از اوج کمال به حضیض وبال رسید. �[۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰][۳۱]
دوران شاه صفی یکم نیز کاخ صفی آباد گسترش پیدا کرد. [نیازمند منبع]
اشرف در اثر جنگ های داخلی و تازش های ترکمن ها، افغان ها و سپاهیان زند صدمات فراوان دید و به طور پی درپی ویران شد. نادرشاه در دوران شاهنشاهی خود هنگامی که اعزام نبرد با لزگی ها بود زمانی را در این شهر سپری کرد و در آبادانی اشرف البلاد بسیار کوشید. از جمله کاخ چهل ستون بهشهر را که هنگام نابسامانی های دوران شورش افغان ها ویران شدهٔ بود، بازسازی کرد. [نیازمند منبع]
در دورهٔ قاجاری، محمدحسن خان قاجار ( پدر آقامحمدخان ) گرایش زیادی نسبت به اشرف البلاد داشت و در دوران فرمانروایی خود بیشتر در این شهر ماندگاری می کرد. [۳۲]
در آغاز قدرت یافتن آقامحمدخان، ناوگان جنگی روسیه برای احداث پایگاه نظامی در کناره های جنوبی دریای مازندران، اشرف البلاد ( بهشهر کنونی ) را اشغال کردند.
جهانگردان اروپایی که در دورهٔ قاجاری از اشرف البلاد دیدن کرده اند، آن جا را شهری نیمه ویران وصف نموده اند ( مانند ژول لورانس و یاسنت لویی رابینو ) .
رکن الاسفار، از درباریان دورهٔ ناصری، در سفرنامه خود وجه تسمیه دیگری را برای اشرف ذکر می کند. او باور داشت زمانی که شاه عباس بزرگ این شهر را به صورت مدرن و امروزی بنا نهاد، پاره ای از درباریان گفتند �هذا اشرف من فرح آباد� و همین کلمه به مذاق شاه خوش آمد.
ناصرالدین شاه در سفر نخست خود به مازندران ( ۱۲۸۳ق ) چند روزی در باغ عباس آباد اقامت کرد و دستور داد تا کاخ های ویران شده ( از جمله کاخ صفی آباد ) را بازسازی نمایند که در سفر دوم خود در ۱۲۹۲ق هنوز بازسازی آن به اتمام نرسیده بود. در سفر دوم هم، ناصرالدین شاه به همراه اردوی شاهی، یک شب در باغ عباس آباد چادر زدند. [۳۳]
به گفته یاسنت لویی رابینو، بهشهر در زمان قاجار هفت کوی به نام های نقاش محله، بازارمحله، گرجی محله، فراش محله، چشمه سر، باغ شاه و گالش محله بود. [۲۶]
📸کاوش های تاریخی
بررسی و کاوش هایی که در سواحل دریای خزر در مکان هایی مانند سابقه غارهای هوتو و کمربند در ۲ کیلومتری شهرستان بهشهر در روستای شهید آباد ( تروجن ) و همچنین در گوهر تپه واقع در ۱۰ کیلومتری شهرستان بهشهر ودر منطقه رستمکلا انجام گرفته است، قدمت این ناحیه را به دوره غارنشینی و تقریباً ۱۰۰۰۰ سال پیش به ثبت رسانده است. تحقیقات دیگر موید آن است که در ادوار باستانی این منطقه یکی از حوزه های مهم تمدن گذشته بوده است. براساس کاوش های باستان شناسی که از تپه های شمال غرب بهشهر ( نزدیک رستمکلا ) به عمل آمد یک قطعه هاون سنگ سفید را کشف نموده و که به ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد بر می گردد، یا اینکه غارهای هوتو و کمربند آثار حیات در دوران های فرو لیتیک ( میانه سنگی ) ۶۰۰۰ تا ۸۰۰۰ سال قبل از میلاد و نئولیتیک ( پارینه ) سنگی را در محدوده بهشهر بیان دارد. گوهرتپه رستم کلا یکی از جایگاه های بزرگ کهن نگاری شمال ایران بوده که در خاور استان مازندران و در گستره شهرستان بهشهر جای دارد. گستره پژوهش باستان شناسی و دانش های پیوسته که گوهرتپه در کانون آن جا دارد. گوهرتپه بهشهر یک دانشگاه باستان شناسی و انسان شناسی است که همواره موردتوجه محافل باستان شناسی داخلی و بین المللی قرار دارد.
محققان از طریق کتاب هایی چون اشرف البلاد و از آستارا تا استرآباد و گزارش های مردمی متوجه شدند این منطقه دارای آثار باستانی می باشد و گروهی باستان شناس در سال ۱۳۷۹ به سرپرستی علی ماهفروزی منطقه گوهرتپه را مورد کاوش اولیه قرار دادند. گوهرتپه در اسفند ماه سال ۱۳۸۰ ثبت ملی شد و تاکنون ۵ فصل کاوش باستان شناسی را سپری کرده است. نخستین فصل مطالعات پروژه بزرگ مطالعات باستان شناسی حاشیه جنوب و جنوب شرق دریای کاسپین ( از آغاز تا اواسط هزاره اول قبل از میلاد ) با موضوع از �غار تا شهر� بود که توسط هیئت های ایرانی و آلمانی و لهستانی انجام شد. این پروژه به بررسی چگونگی خروج انسان از غار و شکل گیری نخستین شهرها در استان مازندران پرداخت. [۳۴]
گروه لهستانی به سرپرستی آرکادیوش سولتیشیاک انسان شناس از دانشگاه ورشو، �اکانیسکا چستیکا� گیاه باستان شناس و �مارزنا آرزاک� جانور باستان شناس در سال های ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ با پروژه همکاری نمودند. گروه آلمانی نیز به سرپرستی �کریستین کرنل پیلر� از دانشگاه مونیخ آلمان به مدت یک ماه در سال ۱۳۸۷ با پروژه همکاری داشتند.
لایه نگاری به صورت طبقه ای و پلکانی صورت گرفته و هرچه به طبقات پایین تر می رویم قدمت مکان بیش تر می شود و هر طبقه نشانه یک دوره از زمان است. [۳۵]
💕کهن ترین ساکنان مازندران
قدمت بقایای باستانی به دست آمده از غار شوپری رستمکلا به بیش از یکصدهزار سال گذشته بازمی گردد. قدمت بقایای باستانی به دست آمده از غار شوپری به بیش از یکصدهزار سال گذشته بازمی گردد؛ این بقایا شامل دست افزاهای سنگی و فسیل استخوان های جانورانی است که توسط انسان های عصر پارینه سنگی شکار شدند. غار شوپری که در ۱۰ کیلومتری جنوب شهر رستمکلا در شرق مازندران و دره مهربان رود واقع شده، از بزرگ ترین غارهای شناخته شده در مازندران است که بیش از ۷۵ متر طول و بیش از ۷۰۰ متر مربع مساحت دارد. غار شوپری در سال ۱۳۹۹ توسط نگارنده شناسایی و به دلیل اهمیت بالای این اثر بلافاصله فرایند تعیین عرصه و حریم آن با مجوز پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، در سال ۱۴۰۰ انجام شد و با شماره ۳۳۶۹۶ در فهرست میراث فرهنگی کشور به ثبت رسید. کاوش باستان شناسی به منظور لایه نگاری این غار در سال های ۱۴۰۱ و تابستان ۱۴۰۲ با مجوز پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری توسط نگارنده از سوی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران انجام شد. بقایای بسیار فراوان استخوان های جانوری به دست آمده که اثر قصابی با ابزارهای سنگی بر روی آنها برجای مانده، همچنین بقایایی از دوره نوسنگی با قدمت بیش از هفت هزار سال از لایه های سطحی غار شوپری به دست آمده که نشان از ارتباطات پیش از تاریخ ساکنان مازندران با نواحی شرقی و شمال شرقی ایران و نواحی جنوبی آسیای میانه دارد. [۳۶]
غار کمربند
غار هوتو
نمایی از گورستان سفیدچاه
نمایی از گوهرتپه
مردم
ویرایش
گرجی های بهشهر ( گرجی محله ) هنگام برگزاری جشن رنگ
🔵زبان و قومیت
مردم بهشهر به گویش تات بهشهری از زبان تاتهای طبری[۹] سخن می گویند و از قومیت تات هستند و ریشه در قوم باستانی تات تپوری ( به یونانی: Τάπυροι، تَپیری ) دارند. [۳۷][۳۸][۳۹] شهر بهشهر، جزئی از سرزمین قوم تات یا باصطلاح تپوری بود. [۴۰] همچنین گروهی از مردمان با نام گالش که به گویشی از زبان تاتی یا باصطلاح مازنی موسوم به گالشی گفتگو می کنند در این منطقه سکونت دارند. همچنین گروهی از گرجی ها نیز در بهشهر سکونت دارند که در زمان شاه عباس بزرگ از قفقاز به بهشهر کوچانده شدند. رابینو به گروهی از مردمان به نام گودار در شهر بهشهر اشاره می کند. یاسنت لویی رابینو به گروهی از مردمان به نام تات در بهشهر اشاره می کند. به گفته پژوهشگران تات های مازندران گروهی از مردمان کوه نشین در منطقه غرب گرگان، سدن رستاق، کردکوی، گلوگاه و بهشهر می باشند که به گویشی از زبان تبری موسوم به تاتی سخن می گویند. به گفته محمدصالح ذاکری تات در زبان اهالی مازندران به معنی بومی، روستایی و یکجانشین می باشد و منظور از زبان تاتی همان زبان مازندرانی می باشد. [۴۱][۴۲][۴۳]
🏠جمعیت
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر برابر با ۹۴٫۷۰۲ نفر جمعیت بوده است. [۴۴]
🔴بیم انقراض قوم تبری
به گفته پژوهشگران آمار بالای طلاق، باروری کم، سالمندی و ازدواج پایین از مشکلات حوزه جمعیت در میان قومیت تبری به ویژه تبری های مازندران شمرده می شود. پژوهشگران بروند پیری جمعیت قومیت تبری اشاره نموده و بر لزوم توجه به سیاست جوانی جمعیت تأکید دارند. پژوهشگران بیم انقراض قومیت تبری را در کشور بیم جدی می دانند. براساس غربالگری از ۴۳۰ هزار زوج مازنی در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۰ هزار زوج نابارور در مازندران شناسایی شدند. [۴۵]
📘منابع
خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام :0 وارد نشده است. ( صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید. ) .
�پای گاهِ اطّلاع رسانیِ شهرداریِ بهشهر�. بایگانی شده از اصلی در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۲. دریافت شده در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۲.
�مقاله نگاهی به تاریخ سیاسی - نظامی شهر تمیشه ( از ورود اسلام تا هجوم مغولان ) عنوان نشریه: مسکویه: زمستان ۱۳۸۷ - بهار ۱۳۸۸ , دوره ۳ , شماره ۱۰ ; صفحهٔ ۱۷۶�. پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی. [پیوند مرده]
زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، ۱۳۴۳ش
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۷۸.
https://behshahr. ir/اخبار_و_اطلاعیه_ها/اخبار/نمایش_مطلب/ArticleID/2650/ملاقات - و - اعلام - ارادت - یاسر - فیروزی - شهردار - بهشهر، - علی - شکوهی - عضو - شورای - اسلامی - و - هییت - همراه - محضر - معلمان - پیشکسوت، - اساتید - ارجمند - نادری - و - دژکام - به - مناسبت - روز - معلم
نصری اشرافی، جهانگیر ( ١٣٧٧ ) . واژه نامه بزرگ تبری. به کوشش حسین صمدی و سید کاظم مداح و کریم الله قائمی و علی اصغر یوسفی نیا و محمود داوودی درزی و محمد حسن شکوری و عسکری آقاجانیان میری و ابوالحسن واعظی و ناصر یداللهی و جمشید قائمی و فرهاد صابر و ناعمه پازوکی. تهران: اندیشه پرداز و خانه سبز. ص. صفحه ۳۱ جلد اول. شابک ۹۶۴۹۱۱۳۱۵۰.
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۷۸.
�تعداد جمعیت و خانوار به تفکیک تقسیمات کشوری براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵�. مرکز آمار ایران.
توریسم، صنعت و ( ۲۰۲۳ - ۰۱ - ۲۲ ) . �بهشهر شهر ملی گلیچ شد�. سایت صنعت و توریسم. دریافت شده در ۲۰۲۵ - ۱۰ - ۰۲.
�BEHŠAHR�. Encyclopaedia Iranica ( به انگلیسی ) . دریافت شده در ۲۰۲۵ - ۱۰ - ۰۲.
�پای گاهِ اطّلاع رسانیِ شهرداریِ بهشهر�. بایگانی شده از اصلی در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۲. دریافت شده در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۲.
�مقاله نگاهی به تاریخ سیاسی - نظامی شهر تمیشه ( از ورود اسلام تا هجوم مغولان ) عنوان نشریه: مسکویه: زمستان ۱۳۸۷ - بهار ۱۳۸۸ , دوره ۳ , شماره ۱۰ ; صفحهٔ ۱۷۶�. پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی. [پیوند مرده]
زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، ۱۳۴۳ش
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۷۸.
�مقاله نگاهی به تاریخ سیاسی - نظامی شهر تمیشه ( از ورود اسلام تا هجوم مغولان ) عنوان نشریه: مسکویه: زمستان ۱۳۸۷ - بهار ۱۳۸۸ , دوره ۳ , شماره ۱۰ ; صفحات ۱۷۵ و ۱۷۶�. پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی. [پیوند مرده]
�مقاله نگاهی به تاریخ سیاسی - نظامی شهر تمیشه ( از ورود اسلام تا هجوم مغولان ) عنوان نشریه: مسکویه: زمستان ۱۳۸۷ - بهار ۱۳۸۸ , دوره ۳ , شماره ۱۰ ; صفحهٔ ۱۷۴�. پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی. [پیوند مرده]
کیا، صادق ( ۱۳۵۳ ) . شاهنامه و مازندران. تهران چاپخانه تمدن بزرگ: انتشارات وزارت فرهنگ و هنر. ص. صفحهٔ ۱۹.
Foundation، Encyclopaedia Iranica. �Welcome to Encyclopaedia Iranica�. iranicaonline. org ( به انگلیسی ) . دریافت شده در ۲۰۲۳ - ۰۹ - ۰۹.
عصر زرین فرهنگ ایرن، ۸۲
�گیل، فرشواذگرشاه و گاوبارگان دابویهی ( اسپهبدان بزرگ طبرستان ) از ٢٢ تا ١٤٤ هجری، بررسی های تاریخی شماره ٣ سال دوازدهم، صفحات ۵۰ و ۵۱، چراغعلی اعظمی سنگسری� ( PDF ) . پرتال جامع علوم انسانی.
�مقاله نگاهی به تاریخ سیاسی - نظامی شهر تمیشه ( از ورود اسلام تا هجوم مغولان ) عنوان نشریه: مسکویه: زمستان ۱۳۸۷ - بهار ۱۳۸۸ , دوره ۳ , شماره ۱۰ ; صفحات ۱۷۳ و ۱۷۴ و ۱۷۵ و ۱۷۸ و ۱۸۷�. پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی. [پیوند مرده]
شاه عباس کبیر؛ همان؛ صفحهٔ ۱۹۹
رابینو، ه. ل ( ۱۳۳۶ ) . مازندران و استرآباد. ترجمهٔ غلامعلی وحید مازندرانی. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. ص. ۱۰۶.
منصوریان سارو، نورعلی: سارو. نشر جباری، قم: ۱۳۸۹. ص۴۱.
�نگاهی به نمایشگاه 'شاه عباس' در موزه بریتانیا�. بی بی سی فازسی. ۹ فوریه ۲۰۰۹. دریافت شده در ۱۳ نوامبر ۲۰۲۲.
شاه عباس کبیر؛ همان؛ صفحهٔ ۱۹۹
پناهی سمنانی، شاه سلطان حسین صفوی، تراژدی ناتوانی حکومت، ۱۱.
میرمحمدی، جغرافیای تاریخی فریدن.
تاریخ گیتی گشا، محمدصادق نامی اصفهانی، تصحیح سعید نفیسی، ص ۸۷
سفرنامه ناصرالدین شاه به مازندران. ابریشمی. ص. ۷۴.
مجموعه ی باغ های تاریخی بهشهر و ششمین فصل کاوش های باستان شناسی
غار تاریخی جدید در نزدیکی غار هوتو در بهشهر کشف شد
رمضانی، حسین. �کهن ترین ساکنان مازندران شناسایی شدند�. ایرنا. دریافت شده در ۱ سپتامبر ۲۰۲۳.
عمادی، اسدالله ( ۱۳۷۲ ) . بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۷۲.
مارکوارت، یوزف ( ۱۳۷۳ ) . ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. ترجمهٔ مریم میر احمدی. تهران انتشارات اطلاعات. ص. ۲۴۵.
BORJIAN, HABIB ( 2004 ) . "Mazandaran: Language and People ( The State of Research ) ". Yerevan State University ( به انگلیسی ) : 289. doi:10. 1163/1573384043076045.
محمدپور، صفرعلی ( ۱۳۸۶ ) . چالوس در آیینه تاریخ. انتشارات کلام مسعود. ص. ۳۷۰.
رابینو، ه. ل ( ۱۳۳۶ ) . مازندران و استرآباد. ترجمهٔ غلامعلی وحید مازندرانی. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. ص. ۱۰۶.
ذاکری، محمد صالح ( ۱۳۹۸ ) . گوهر هاکوپیان، پرستو مروستی، ویراستار. پژوهش های زبانی - ادبی قفقاز و کاسپین. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ( مرکز پژوهش های ایرانی و اسلامی ) . ص. ۵۶.
یوسفی، سعیدرضا ( ۱۴۰۰ ) . �نقد و بررسی فصل پنجم از کتاب جامع زبان ها و زبان شناسی آسیای غربی: رویکردی منطقه ای با عنوان �منطقهٔ کاسپین و جنوب آذربایجان: کاسپین و تاتی�� ( PDF ) . پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی. ۲۱ ( ۱ ) : ۳۹۷.
�تعداد جمعیت و خانوار به تفکیک تقسیمات کشوری براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵�. مرکز آمار ایران.
�لزوم توجه به سیاست جوانی جمعیت در مازندران�. ایسنا. دریافت شده در ۲۰۲۳ - ۰۲ - ۱۰.
�دانشنامهٔ تاریخ معماری و شهرسازی ایران شهر�. وزارت راه و شهرسازی. بایگانی شده از روی نسخه اصلی در ۶ اکتبر ۲۰۱۹. دریافت شده در ۶ اکتبر ۲۰۱۹.
جمشیدی، مژگان، عباس آباد بهشهر، آماده ثبت جهانی، در: روزنامه ایران> شماره ۳۸۱۲ ۲۴/۹/۸۶> صفحه ۱۱ ( ایران زمین ) .
�سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری�. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران. بایگانی شده از اصلی در ۱۹ ژوئن ۲۰۰۸. دریافت شده در ۲۰۱۱ - ۰۵ - ۱۹.
�دانشنامهٔ تاریخ معماری و شهرسازی ایران شهر�. وزارت راه و شهرسازی. بایگانی شده از روی نسخه اصلی در ۶ اکتبر ۲۰۱۹. دریافت شده در ۶ اکتبر ۲۰۱۹.
نیمی از پرندگان، اینجا هستند[پیوند مرده] محسن کاظم پور، روزنامه جام جم
"ḠĀR" ( به انگلیسی ) . Encyclop�dia Iranica. Retrieved 12 December 2010.
�پایگاه پژوهشی غارهای باستانی در مازندران راه اندازی می شود�. خبرگزاری میراث فرهنگی. بایگانی شده از اصلی در ۴ مه ۲۰۰۸. دریافت شده در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۰.
احمد امیراحمدی ( ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ) . �قبرستان تاریخی سفیدچاه�. خبرگزاری صدا و سیما. دریافت شده در ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰. [پیوند مرده]
�آمار سالیانه آب و هوای استان مازندران�. بایگانی شده از اصلی در ۱۰ اوت ۲۰۱۵. دریافت شده در ۳۰ مارس ۲۰۱۹.
�نسخه آرشیو شده�. بایگانی شده از اصلی در ۲ مه ۲۰۱۸. دریافت شده در ۲ مه ۲۰۱۸.
باباگلی درونکلا, محسن. "لوچو آزاد نیست ( بررسی وضعیت کشتی لوچو در بابل ) ". Retrieved 2010 - 06 - 20. [پیوند مرده]
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد چهارم. نشرنی = ۳۴۲.
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد چهارم. نشرنی = ۳۴۸.
�www. mazust. ac. ir�. بایگانی شده از اصلی در ۳۰ مارس ۲۰۱۹. دریافت شده در ۳۰ مارس ۲۰۱۹.
�نسخه آرشیو شده�. بایگانی شده از اصلی در ۱۱ اوت ۲۰۲۰. دریافت شده در ۸ آوریل ۲۰۱۹.
[۱][پیوند مرده]
[۲]
�آیت الله محمد اسماعیل کوهستانی دارفانی را وداع گفت - اخبار مازندران - اخبار استانها تسنیم | Tasnim�. خبرگزاری تسنیم | Tasnim. دریافت شده در ۲۰۲۲ - ۰۸ - ۲۷.
�مرکز پژوهشها - سیدرسول حسینی کوهستانی�. rc. majlis. ir. بایگانی شده از اصلی در ۵ آوریل ۲۰۱۶. دریافت شده در ۲۰۲۲ - ۰۸ - ۲۷.
کتاب اشرف البلاد.
آثار و بناهای تاریخی ایران ( ۳ ) ، فرهنگ اصفهان ۱۳۳۹ - شماره ۳۰ ( ۱ صفحه - از ۶۶ تا ۶۶ )
"بهشهر - ویکی پدیا، دانشنامهٔ آزاد" https://fa. wikipedia. org/wiki/بهشهر
🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.
📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.
🔴 به منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.
⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
𒇹𒂹𒄁𒇺 𒃀𒀀𒃀𒀀𒄹 𒁁𒈀𒃹 𒁀𒀀𒆺𒃹
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦ ࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
بِهْشَهْر، از شهرهای استان مازندران، یکی از کهن ترین شهرهای ایران و مرکز شهرستان بهشهر است. در گذشته ( پیش از دورهٔ پهلوی یکم ) آن را «اشرف یا اشرف البلاد» می نامیدند.
مردم بهشهر به زبان مازنی سخن می گویند و از قومیت تبری و ایرانی تبار هستند ( اقلیت های آذری، ارمنی، بلوچی، تالشی، کردی، گالشی و گرجی هم در بهشهر زندگی می کنند ) دین مردم بهشهر اسلام ( اکثراً: شیعه دوازده امامی اقلیتاً: سنی شافعی ) است، اقلیت های بهائی، مسیحی و یهودی هم در گذشته ( دورهٔ پهلوی ) در بهشهر زندگی می کردند.
... [مشاهده متن کامل]
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ خ. جمعیت این شهر برابر با ۹۴٫۷۰۲ نفر جمعیت بوده است.
بهشهر در عهد شاه عباس بزرگ، پایتخت تابستانی ایران بود.
بهشهر در بهمن ۱۴۰۱ خ. شهر ملی گلیچ معرفی شد.
نام بهشهر در دورهٔ ساسانی «تَمیشَه» بود و واژه تَمیشَه برگرفته از نام دانه و بوته تمشک است؛ پیش از دورهٔ تیموری، «کبودجامه» بود؛ پیش از شاه عباس بزرگ، «خرگوران» بود و در عهد شاه عباس بزرگ، چون خیرالنساء بیگم اشرف الملوک، مادر شاه عباس بزرگ، از اهالی «خرگوران» بوده و نام او نیز «اشرف» بود، شاه عباس بزرگ نام «خرگوران» را به نام مادرش «اشرف» تغییر داد و از عهد شاه عباس بزرگ تا پایان دورهٔ قاجاری به این شهر «اشرف» یا «اشرف البلاد» می گفتند و در دورهٔ پهلوی یکم، چون «اشرف البلاد» واژه ای از ریشه زبان عربی است و به فارسی «اشرف» معنای «بِهْ» و «بهترین» و «بِلاد» معنای «شهر» را می داد، نام آن به «بهشهر» دگرگون شد و «بهشهر» نیز معنای «بهترین شهر» می دهد.
در اسطوره های ایرانی، تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) اقامتگاه فریدون پادشاه ایرانیان خوانده شده است. در شاهنامه گفته شده که شهر تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) دومین پایتخت فریدون، پس از آمل، بوده است. بنای تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را به فریدون نسبت داده اند. فردوسی تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را تختگاه دوم فریدون خوانده است. ابن اسفندیار به نقل از شاهنامه آورده است: «فریدون پس از پیروزی بر ضحاک تمیشه را پایتخت کرد». ظهیرالدین مرعشی آورده است: «چون آفریدون پیر شد، مقام خود در تمیشه بساخت و این تمیشه… اکنون خرابه است و تمیشه کوتی می خوانند و هنوز اطلال و دمن آن در موضعی که بانصران می خوانند، ظاهر است. » واژه «کوت» در زبان مازنی منطقه به معنی انباشته، انباشته شده و روی هم قرار گرفته می باشد. منظور ظهیرالدین مرعشی از تمیشه کوتی به نظر می رسد که خرابه های انباشته شده شهر بوده است. پژوهشگران در ارتباط با نام «بانصران» ( یا بانسرا یا بانوسرا ) که امروزه مکانی مشتمل بر زمین های مسطح و کشاورزی است، باور دارند که این واژه شکل بومی واژه «بانوسرای» است که احتمالاً باید نام یکی از کاخ هایی باشد که اسپهبد خورشید برای یکی از زنان خود ساخته بود. ابن اسفندیار آورده است: «گرشاسف ایرانی در حمله ای به سرزمین های شرقی، فغفور چین ( پادشاه چین ) را با هشتاد پادشاه دیگر توسط نریمان به تمیشه نزد فریدون فرستاده بود». در مجمل التواریخ و القصص نیز دربارهٔ پایتخت فریدون آمده است: «پس به گرگان ببود، اول به زمین بابل بنشست، پس دارالملک به تمیشه بساخت و طبرستان».






مردم بهشهر به زبان مازنی سخن می گویند و از قومیت تبری و ایرانی تبار هستند ( اقلیت های آذری، ارمنی، بلوچی، تالشی، کردی، گالشی و گرجی هم در بهشهر زندگی می کنند ) دین مردم بهشهر اسلام ( اکثراً: شیعه دوازده امامی اقلیتاً: سنی شافعی ) است، اقلیت های بهائی، مسیحی و یهودی هم در گذشته ( دورهٔ پهلوی ) در بهشهر زندگی می کردند.
... [مشاهده متن کامل]
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ خ. جمعیت این شهر برابر با ۹۴٫۷۰۲ نفر جمعیت بوده است.
بهشهر در عهد شاه عباس بزرگ، پایتخت تابستانی ایران بود.
بهشهر در بهمن ۱۴۰۱ خ. شهر ملی گلیچ معرفی شد.
نام بهشهر در دورهٔ ساسانی «تَمیشَه» بود و واژه تَمیشَه برگرفته از نام دانه و بوته تمشک است؛ پیش از دورهٔ تیموری، «کبودجامه» بود؛ پیش از شاه عباس بزرگ، «خرگوران» بود و در عهد شاه عباس بزرگ، چون خیرالنساء بیگم اشرف الملوک، مادر شاه عباس بزرگ، از اهالی «خرگوران» بوده و نام او نیز «اشرف» بود، شاه عباس بزرگ نام «خرگوران» را به نام مادرش «اشرف» تغییر داد و از عهد شاه عباس بزرگ تا پایان دورهٔ قاجاری به این شهر «اشرف» یا «اشرف البلاد» می گفتند و در دورهٔ پهلوی یکم، چون «اشرف البلاد» واژه ای از ریشه زبان عربی است و به فارسی «اشرف» معنای «بِهْ» و «بهترین» و «بِلاد» معنای «شهر» را می داد، نام آن به «بهشهر» دگرگون شد و «بهشهر» نیز معنای «بهترین شهر» می دهد.
در اسطوره های ایرانی، تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) اقامتگاه فریدون پادشاه ایرانیان خوانده شده است. در شاهنامه گفته شده که شهر تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) دومین پایتخت فریدون، پس از آمل، بوده است. بنای تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را به فریدون نسبت داده اند. فردوسی تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را تختگاه دوم فریدون خوانده است. ابن اسفندیار به نقل از شاهنامه آورده است: «فریدون پس از پیروزی بر ضحاک تمیشه را پایتخت کرد». ظهیرالدین مرعشی آورده است: «چون آفریدون پیر شد، مقام خود در تمیشه بساخت و این تمیشه… اکنون خرابه است و تمیشه کوتی می خوانند و هنوز اطلال و دمن آن در موضعی که بانصران می خوانند، ظاهر است. » واژه «کوت» در زبان مازنی منطقه به معنی انباشته، انباشته شده و روی هم قرار گرفته می باشد. منظور ظهیرالدین مرعشی از تمیشه کوتی به نظر می رسد که خرابه های انباشته شده شهر بوده است. پژوهشگران در ارتباط با نام «بانصران» ( یا بانسرا یا بانوسرا ) که امروزه مکانی مشتمل بر زمین های مسطح و کشاورزی است، باور دارند که این واژه شکل بومی واژه «بانوسرای» است که احتمالاً باید نام یکی از کاخ هایی باشد که اسپهبد خورشید برای یکی از زنان خود ساخته بود. ابن اسفندیار آورده است: «گرشاسف ایرانی در حمله ای به سرزمین های شرقی، فغفور چین ( پادشاه چین ) را با هشتاد پادشاه دیگر توسط نریمان به تمیشه نزد فریدون فرستاده بود». در مجمل التواریخ و القصص نیز دربارهٔ پایتخت فریدون آمده است: «پس به گرگان ببود، اول به زمین بابل بنشست، پس دارالملک به تمیشه بساخت و طبرستان».





