بهداشت محیط زیست

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قرآن از دو زاویه به مسئله بهداشت زیست محیطی توجه کرده است: پاره ای آیات با ترسیم جهانبینی قرآنی، گونه ای خاص از روابط را میان انسان و طبیعت تنظیم می کنند و دسته ای دیگر از آیات با بیان مجموعه ای از گزاره های اخلاقی، رفتارهای زیست محیطی بشر را به کنترل درمی آورند.
«لِلَّهِ ما فِی السَّمـوتِ و ما فِی الاَرض» و بشر را جانشین او در زمین معرفی کرده: «هُوَ الَّذی جَعَلَکُم خَلـئِفَ فِی الاَرض...» و اختیار تصرف و بهره برداری از آن را به او سپرده: «اَلَم تَرَوا اَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُم ما فِی السَّمـوتِ وما فِی الاَرضِ واَسبَغَ عَلَیکُم نِعَمَه...» و او را آبادگر زمین می شناساند: «هُوَ اَنشَاَکُم مِنَ الاَرضِ واستَعمَرَکُم فیها ...» و همه این اختیارات را امانتی الهی می شمرد: «اِنّا عَرَضنَا الاَمانَة... و حَمَلَهَا الاِنسـن...».

هدفمند بودن آفرینش
خداوند آفرینش جهان را حکیمانه و هدفمند وصف کرده: «و ما خَلَقنَا السَّمـوتِ والاَرضَ و ما بَینَهُما اِلاّ بِالحَقِّ...» و هر پدیده را در جهان به اندازه و شایسته شمرده: «... و خَلَقَ کُلَّ شَیء فَقَدَّرَهُ تَقدیرا»، هر عبث و خللی را از آن نفی می کند: «و ما خَلَقنَا السَّماءَ والاَرضَ وما بَینَهُما بـطِلاً». همه پدیده های این جهان ، مدلول و معنایی نشانه شناختی داشته، گیاهان و باد و خاک و آب و... پدیده هایی مفید برای حیات معرفی می شوند: «اِنَّ فی خَلقِ السَّمـوتِ والاَرضِ واختِلـفِ الَّیلِ والنَّهارِ والفُلکِ الَّتی تَجری فِی البَحرِ بِما یَنفَعُ النّاسَ و ما اَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن ماء فَاَحیا بِهِ الاَرضَ بَعدَ مَوتِها وبَثَّ فیها مِن کُلِّ دابَّة و تَصریفِ الرِّیـح... لاَیـت لِقَوم یَعقِلون». حیوانات نیز امتهایی همانند آدمیان شمرده شده: «و ما مِن دابَّة فِی الاَرضِ ولا طئِر یَطیرُ بِجَناحَیهِ اِلاّ اُمَمٌ اَمثالُکُم» و حتی نوح نیز در کنار نجات مؤمنان ، موظف به حفظ نسل گونه های مختلف حیوانات می شود: «قُلنَا احمِل فیها مِن کُلّ زَوجَینِ اثنَین». خداوند، زمین را برای زندگی انسان مهیا ساخته: «ولَکُم فِی الاَرضِ مُستَقَرٌّ ومَتـعٌ اِلی حین» و همه نیازمندیهایش را از خوراک و پوشاک و آب و... برای او در زمین نهاده است: «والاَرضَ مَدَدنـها واَلقَینا فیها رَوسِیَ واَنبَتنا فیها مِن کُلِّ شَیء مَوزون • و جَعَلنا لَکُم فیها مَعـیِش». این جهانبینی به انسان اجازه هرگونه تصرف و ایجاد خلل در نظام آفرینش را نداده، به جای تغییر روند آن ـ که زندگی خود او را نیز به خطر می اندازد ـ به همراهی با آن و آبادانی و حفظ و بقای آن برای بهره برداری بیش تر دعوت می کند.

چاره جویی اخلاقی
قرآن در ادامه این نگاه جهان شمول، چاره جویی اخلاقی را برای زندگی دنیوی انسان ترسیم می کند. او باید شکرگزار نعمت های خدا باشد و دست به اسراف و تبذیر نزده، به نابودی و خرابی زمین اقدام نورزد، با این حال گاه انسان در برابر این نعمت ها از در ناسپاسی درآمده، به تخریب محیط زیست خود و نابود ساختن جانداران می پردازد: «سَعی فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها و یُهلِکَ الحَرثَ والنَّسلَ واللّهُ لایُحِبُّ الفَساد». این آیه بر این نکته دلالت دارد که یکی از مصادیق مفهوم قرآنی فساد که در آیات فراوانی به عنوان مفهوم جامع ارزش های منفی از آن یاد شده، تخریب محیط زیست است : «ظَهَرَ الفَسادُ فِی البَرِّ والبَحرِ بِما کَسَبَت اَیدِی النّاس...». از سوی دیگر این شیطان است که به دخل و تصرف در آفرینش و برهم زدن نظام طبیعی آن دعوت می کند: «ولاَُضِلَّنَّهُم و لاَُمَنِّیَنَّهُم ولاََمُرَنَّهُم فَلَیُبَتِّکُنَّ ءاذانَ الاَنعـمِ ولاََمُرَنَّهُم فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلقَ اللّهِ و مَن یَتَّخِذِ الشَّیطـنَ ولِیـًّا مِن دونِ اللّهِ فَقَد خَسِرَ خُسرانـًا مُبینـا». مفسران یکی از مصادیق تغییر آفرینش الهی را اَخْته کردن حیوانات دانسته، آن را قابل تعمیم بر هرگونه تغییر در آفرینش طبیعی حیوانات و انسان ها و هرگونه شکنجه و آزار جانوران شمرده اند همچنین نهی از کشتن هر جانداری در منطقه حرم مکه و نیز در دوره حج در کنار مقاصد تعبدی می تواند ناظر به آموزش بشر برای همزیستی با حیات پیرامون خود در قالب ایجاد نوعی منطقه حفاظت شده باشد.

نتیجه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس