[ویکی فقه] بَهْجَةُالرّوح، رساله ای در علم موسیقی به زبان فارسی منسوب به عبدالمؤمن فرزند صفی الدین گرگانی است.
مؤلف خود را عبدالمؤمن بن صفی الدین بن عزالدین بن محیی الدین بن نعمت بن قابوس بن وشمگیر می نامد. یعنی خلف پنجم شمس المعالی قابوس بن وشمگیر (د ۴۰۳ق/۱۰۱۲م) امیر گرگان از سلسلۀ آل زیار (۳۱۶-۴۳۴ق/۹۲۸-۱۰۴۳م). بدین ترتیب، زمان حیات وی بایستی تقریباً در اواسط قرن ۶ق/۱۲م بوده است، ولی شیوۀ نگارشش از آن دوره نیست و شواهدی هم در داخل متن وجود دارد که ما را در صحت گفتۀ او مردد می دارد.
تاریخ نگارش
مؤلف در مقدمۀ رساله می گوید که این اثر را برای سلطان محمود غزنوی (د ۴۲۱ق/۱۰۳۰م) و به دلیل رغبت وی به این «فن شریف» مدون ساخته است و در عین حال از سلطان ملکشاه سلجوقی (سل ۴۶۵-۴۸۵ق/۱۰۷۳-۱۰۹۲م) نیز نام می برد. همچنین در این رساله سخنانی از خاقانی (د ۵۹۵ق/۱۱۹۹م)، فریدالدین عطار (۵۴۰-۶۱۸ق/۱۱۴۵-۱۲۲۱م)، سعدی (د ۶۹۱یا۶۹۴ق/۱۲۹۲یا۱۲۹۵م) و آثاری از عبدالقادر مراغی (د ۸۳۸ق/۱۴۳۵م) نقل شده است. رابینو این احتمال را مطرح می کند که شاید غزنوی اشتباه کاتب به جای غوری باشد که در این صورت حاکمی که مؤلف نام وی را ذکر کرده است، باید سلطان محمود غوری (د ۶۰۷ق/۱۲۱۰م) حاکم فیروزکوه در غور بوده باشد. البته اگر اشتباه کتابت نباشد، او را نیز به نحوی می توان غزنوی محسوب کرد، زیرا وی سال ها حکمرانی غزنه را برعهده داشته است. (زاخاو، ۱۰۵۶) شاید به گونه ای نمادین، این تناقضات را بتوان چنین تعبیر کرد که نویسنده آگاهانه و با طنزی قابل توجه خود را در اعصار گوناگون گسترده، و حیات ۴۰۰ ساله ای را برای خود قائل شده است. اما در هرحال، با توجه به زمان زندگی اشخاص نامبرده شده در متن رساله مسلماً تاریخ نگارش این اثر باید پس از قرن ۹ق/۱۵م بوده باشد. تاریخ نگارش کهن ترین نسخی که تاکنون از این رساله به دست آمده است نیز درحدود اواسط قرن ۱۱ق/۱۷م است. فارمر در مقدمه ای که براین رساله نگاشته است، تاریخ نگارش آن را به ظن غالب در آغاز قرن ۱۱ق/۱۷م می داند. همچنین به اعتقاد محمدقزوینی رساله متعلق به زمان نسبتاً جدیدی است، ولی نه بعدتر از اوایل قرن ۱۱ق، و مؤلف هویت خود را زیر نام ساختگی عبدالمؤمن بن صفی الدین پنهان کرده است. این نکته چندان روشن نیست که چرا مؤلف هویت خود را پنهان ساخته است و سعی در گمراه کردن خوانندگان دارد، اگرچه این طریقۀ گمراه ساختن در ادبیات باخترزمین معمول بوده، و در خاور زمین نیز بی سابقه نبوده است. با توجه به محتوای فنی متن رساله و مفاهیم و اصطلاحات موسیقایی به کار رفته در آن، چنین به نظر می رسد که زمان نگارش آن در دوران صفوی بوده باشد، زیرا رسالات موسیقایی دوران صفوی معمولاً گمنام اند، در بیش تر موارد مؤلف رساله مشخص نیست و در بعضی موارد هم که نام مؤلف ذکر شده، تعیین هویت او کار بسیار دشواری است. بدین ترتیب، می توان احتمال داد که رسالۀ بهجةالروح در اوایل دوران صفوی، و شاید در دوران شاه طهماسب (۹۳۰-۹۸۴ق/۱۵۲۴-۱۵۷۶م) نگاشته شده است و مؤلف به دلیل اوضاع و احوال خاص آن دوران و مشکلاتی که برای موسیقی دانان از نظر مذهبی و اجتماعی وجود داشته، و آنان را ناچار به مهاجرت یا ادامۀ فعالیت به صورت پنهانی می کرده، خواسته است هویت خود را پوشیده دارد و حتی با ایجاد ابهامات در تاریخ های درون متن این تصور را پدید آورد که رساله مربوط به ادوار پیشین بوده است.همچنین احتمال دارد که صورت درست نام نویسنده محمدمؤمن، پسر خواجه عبدالله مروارید باشد که معلم سام میرزا، برادر شاه طهماسب، و دوران فعالیتش مقارن با توبۀ شاه طهماسب در ۹۳۹ق بوده است.
محتوای رساله
رسالۀ موسیقی بهجةالروح مشتمل بر یک مقدمه، ۱۰باب و یک خاتمه است. ظاهراً مؤلفِ آن شیعی مذهب بوده، زیرا در مقدمه از حضرت امیر المؤمنین و ائمه (علیهم السلام) یاد کرده است. وی می نویسد: رساله برگرفته از زبان تازی و یونانی و درآمده به لفظ مسلسل فارسی است.
← باب اول
...
مؤلف خود را عبدالمؤمن بن صفی الدین بن عزالدین بن محیی الدین بن نعمت بن قابوس بن وشمگیر می نامد. یعنی خلف پنجم شمس المعالی قابوس بن وشمگیر (د ۴۰۳ق/۱۰۱۲م) امیر گرگان از سلسلۀ آل زیار (۳۱۶-۴۳۴ق/۹۲۸-۱۰۴۳م). بدین ترتیب، زمان حیات وی بایستی تقریباً در اواسط قرن ۶ق/۱۲م بوده است، ولی شیوۀ نگارشش از آن دوره نیست و شواهدی هم در داخل متن وجود دارد که ما را در صحت گفتۀ او مردد می دارد.
تاریخ نگارش
مؤلف در مقدمۀ رساله می گوید که این اثر را برای سلطان محمود غزنوی (د ۴۲۱ق/۱۰۳۰م) و به دلیل رغبت وی به این «فن شریف» مدون ساخته است و در عین حال از سلطان ملکشاه سلجوقی (سل ۴۶۵-۴۸۵ق/۱۰۷۳-۱۰۹۲م) نیز نام می برد. همچنین در این رساله سخنانی از خاقانی (د ۵۹۵ق/۱۱۹۹م)، فریدالدین عطار (۵۴۰-۶۱۸ق/۱۱۴۵-۱۲۲۱م)، سعدی (د ۶۹۱یا۶۹۴ق/۱۲۹۲یا۱۲۹۵م) و آثاری از عبدالقادر مراغی (د ۸۳۸ق/۱۴۳۵م) نقل شده است. رابینو این احتمال را مطرح می کند که شاید غزنوی اشتباه کاتب به جای غوری باشد که در این صورت حاکمی که مؤلف نام وی را ذکر کرده است، باید سلطان محمود غوری (د ۶۰۷ق/۱۲۱۰م) حاکم فیروزکوه در غور بوده باشد. البته اگر اشتباه کتابت نباشد، او را نیز به نحوی می توان غزنوی محسوب کرد، زیرا وی سال ها حکمرانی غزنه را برعهده داشته است. (زاخاو، ۱۰۵۶) شاید به گونه ای نمادین، این تناقضات را بتوان چنین تعبیر کرد که نویسنده آگاهانه و با طنزی قابل توجه خود را در اعصار گوناگون گسترده، و حیات ۴۰۰ ساله ای را برای خود قائل شده است. اما در هرحال، با توجه به زمان زندگی اشخاص نامبرده شده در متن رساله مسلماً تاریخ نگارش این اثر باید پس از قرن ۹ق/۱۵م بوده باشد. تاریخ نگارش کهن ترین نسخی که تاکنون از این رساله به دست آمده است نیز درحدود اواسط قرن ۱۱ق/۱۷م است. فارمر در مقدمه ای که براین رساله نگاشته است، تاریخ نگارش آن را به ظن غالب در آغاز قرن ۱۱ق/۱۷م می داند. همچنین به اعتقاد محمدقزوینی رساله متعلق به زمان نسبتاً جدیدی است، ولی نه بعدتر از اوایل قرن ۱۱ق، و مؤلف هویت خود را زیر نام ساختگی عبدالمؤمن بن صفی الدین پنهان کرده است. این نکته چندان روشن نیست که چرا مؤلف هویت خود را پنهان ساخته است و سعی در گمراه کردن خوانندگان دارد، اگرچه این طریقۀ گمراه ساختن در ادبیات باخترزمین معمول بوده، و در خاور زمین نیز بی سابقه نبوده است. با توجه به محتوای فنی متن رساله و مفاهیم و اصطلاحات موسیقایی به کار رفته در آن، چنین به نظر می رسد که زمان نگارش آن در دوران صفوی بوده باشد، زیرا رسالات موسیقایی دوران صفوی معمولاً گمنام اند، در بیش تر موارد مؤلف رساله مشخص نیست و در بعضی موارد هم که نام مؤلف ذکر شده، تعیین هویت او کار بسیار دشواری است. بدین ترتیب، می توان احتمال داد که رسالۀ بهجةالروح در اوایل دوران صفوی، و شاید در دوران شاه طهماسب (۹۳۰-۹۸۴ق/۱۵۲۴-۱۵۷۶م) نگاشته شده است و مؤلف به دلیل اوضاع و احوال خاص آن دوران و مشکلاتی که برای موسیقی دانان از نظر مذهبی و اجتماعی وجود داشته، و آنان را ناچار به مهاجرت یا ادامۀ فعالیت به صورت پنهانی می کرده، خواسته است هویت خود را پوشیده دارد و حتی با ایجاد ابهامات در تاریخ های درون متن این تصور را پدید آورد که رساله مربوط به ادوار پیشین بوده است.همچنین احتمال دارد که صورت درست نام نویسنده محمدمؤمن، پسر خواجه عبدالله مروارید باشد که معلم سام میرزا، برادر شاه طهماسب، و دوران فعالیتش مقارن با توبۀ شاه طهماسب در ۹۳۹ق بوده است.
محتوای رساله
رسالۀ موسیقی بهجةالروح مشتمل بر یک مقدمه، ۱۰باب و یک خاتمه است. ظاهراً مؤلفِ آن شیعی مذهب بوده، زیرا در مقدمه از حضرت امیر المؤمنین و ائمه (علیهم السلام) یاد کرده است. وی می نویسد: رساله برگرفته از زبان تازی و یونانی و درآمده به لفظ مسلسل فارسی است.
← باب اول
...
wikifeqh: بهجةالروح