بهار اوردن

لغت نامه دهخدا

( بهار آوردن ) بهار آوردن. [ ب َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) گل دادن. شکوفه کردن :
کجا روز کشتنْش بار آورد
بسالی دو بارش بهار آورد.
فردوسی.

فرهنگ فارسی

( بهار آوردن ) گل دادن . شکوفه کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس