بهاراب

لغت نامه دهخدا

( بهارآب ) بهارآب. [ ب َ] ( اِ مرکب ) آبها که در بهار در مسیل ها و آبراهه ها از باران و سیل پدید آید و در دیگر فصول کم یا خشک شود. آب که تنها از بارانهای بهاری روان شود. آبی که دایم نباشد و تنهاگاه آب شدن برفها پیدا آید در رودی یا خشک رودی. ( یادداشت بخط مؤلف ). || آبی که در بهار به زراعت دهند. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( بهار آب ) آبها که در بهار در مسیل ها و آبراهه ها از باران و سیل پدید آید و در دیگر فصول کم یا خشک شود .

پیشنهاد کاربران

بپرس