بنی تمیم

لغت نامه دهخدا

بنی تمیم. [ ب َ ت َ ] ( اِخ ) نام قوم و قبیله ای از قبایل عرب. ( غیاث ) ( آنندراج ) : یکی از ملوک عرب از قبیله بنی تمیم که به بی انصافی موصوف و به ظلم و تعدی معروف بود به زیارت آمد. ( گلستان سعدی ).

فرهنگ فارسی

نام قوم و قبیل. از قبایل عرب ٠ یکی از ملوک عرب از قبیل. بنی تمیم که به بی انصافی موصوف و به ظلم و تعدی معروف بود به زیارت آمد ٠

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَمیم، یکی از بزرگترین قبایل اعراب عدنانی (شمالی)می باشد.
در میان قبایل متعدد عرب، بنی تمیم از جهات گوناگون اهمیت پیدا کرده است، از جمله: کثرت جمعیت، تعدد تیره ها، فزونی جنگ ها، شگردهای جنگی، گستره جغرافیایی، ویژگی های زبانی و گرایش های مذهبی. به همین سبب تاریخ نویسان و مصنفان عرب اهتمام ویژه ای به ضبط و نقل اخبار این قبیله نشان داده اند.
آثار نوشته شده در مورد تمیم
چنانکه از آغاز قرن دوم و با رواج کتابت در میان مسلمانان، تک نگاری های متعددی درباره این قبیله پدید آمد، مانند کتاب اخبار تمیم، و کتاب حلق تمیم بعض ها بعضاً، هر دو تألیف ابوالیَقْظان سُحَیم (عامر) بن حفص (متوفی ۱۹۰) (متوفی ۱۷۰)؛ کتاب ایام بنی مازن و اخبارهم تألیف ابوعبیده مَعْمَر بن مثنّی تیمی (متوفی ۲۱۰ یا ۲۱۱) و کتاب حلف کلب وتمیم، از هشام بن محمد بن سائب کلبی (متوفی ۲۰۶). چند کتاب دیگر کلبی از جملة الایام، ایام فزاره و وقایع بنی شیبان، و کتاب النوافل را نیز می توان از منابع مهم شناختِ جنگ ها و وقایع بنی تمیم به شمار آورد. اگرچه هیچ یک از این منابع باقی نماند، احتمالاً مورخان و مؤلفان بعدی، که بتفصیل به شرح سرگذشت این قبیله پرداخته اند، به چنین کتاب هایی دسترسی داشته و برخی از آن ها، شماری از صاحبان این آثار از دست رفته را در زمره راویان اخبار کتاب های خود ذکر کرده اند. در میان متون تاریخی موجود، کتاب های انساب الاشراف بلاذری، الاغانی ابوالفرج اصفهانی، تاریخ طبری و الکامل ابن اثیر از قدیمترین و اصیل ترین مآخذ تاریخ بنی تمیم به شمار می روند. در کتاب های نسب شناسی حجم مطالب متعلق به قبیله تمیم، به دلیل اهمیت و گستردگی این قبیله، بسیار بیش تر از مباحث مرتبط با سایر قبایل است. در کتاب جَمْهَرة النسب ابن کلبی جمعاً ۵۳ تیره فرعیِ قبیله بنی تمیم معرفی و شمارش شده است.
نسب شناسی و پراکندگی
تمیم بن مُرّ بن اُدّ بن طابخة بن الیاس بن مُضَر، نیای قبیله بزرگ تمیم، سه پسر به نام های زید مناة، عمرو و حارث داشت. در میان فرزندانِ زید مناة، سعد و مالک اهمیت بیشتری یافتند. سعد ده فرزند داشت که از میان آنان عمرو و کعب را، بطون و بقیه را ابنا خوانده اند. اهمیت کعب از آنروست که نسب بنی سعد بن زید مناة ــ که جمعیت بسیار گسترده ای را تشکیل می دادند ــ به او می رسد و شاید علت نام گذاری کعب به بطون (جمع بطن) ــ که در تقسیم بندی واحدهای قبیله در مرتبه ای فروتر از قبیله قرار می گیرد ــ همین کثرت جمعیت باشد. لقب مزروعان هم که به دو تن از پسران سعد (عوف و کعب یا مالک و کعب یا مالک و عمرو) داده اند، نشانه بهره مندی ایشان از اموال و افراد بسیار است. بجز مالک و عمرو، به سایر فرزندان کعب بن سعد، اجارِب می گفتند، زیرا آنان، بنا به نوشته نسب شناسان، بدکار بودند و مردمان را رسوا و بدنام می کردند. عمرو بن کعب دو پسر به نام های ودیعه و حارث (مُقاعِس) داشت. عُبَید، یکی از پسران مقاعس، هشت فرزند داشت که بجز بنی مِنْقَر، بقیه را لُبَد (لِبَد، لِبْد) می خواندند زیرا علیه بنومُرّة بن عبید هم پیمان شدند. منقر بن عبید، نیای قیس بن عاصم، از رؤسای وفد بنی تمیم در عام الوفود بود که پیامبر او را «سیّد اهل الوَبَر» (آقای چادرنشینان/ بادیه نشینان) خواند. از میان بنی صُریم (صَریم) بن مقاعس، عبداللّه بن اباض که اباضی ها به او منسوب اند، و عبداللّه بن صَفّار که صُفری ها بدو منسوب اند، و بُرَک یا بَرْک بن عبداللّه، ضارب معاویه در شب نوزدهم رمضان سال ۴۰)، به خارجی گری شهرت بسیار داشتند. دیگر فرزند مهم کعب، عوف بود که چهار تن از فرزندان او، عُطارِد، بَهْدَلَه، جُشَم و بَرنیقا (بَرنیق)، ملقب به جِذاع (اجداع) بودند. گروهی از اینان برخی از منصب های حج را تا زمان ظهور اسلام در اختیار داشتند. این امر بعدها از مفاخر بنی تمیم به شمار آمد. ربیعة بن کعب بن سعد یکی دیگر از فرزندان کعب، نیای قاتلِ زبیر بن عوام، عمرو بن جُرْموز، بوده است.
بنی حنظله
...

[ویکی اهل البیت] از بزرگترین قبایل مشهور عرب و از اعراب عدنانی می باشند. شاخه های زیادی از قبایل عرب را از قدیم تا عصر حاضر، شامل می شود که از مشهورترین آنها «بنی هجیم، بنی مازن، بنی عنبر، بنی اسد و بنی حارث» که شاخه هائی از بنی حارث شامل «بنی امرء القیس» و «بنی سعد بن زید» هستند که مناطق زندگی آنها در منطقه نجد، یمامه و شرق عربستان تا بحرین و بصره و فرات و غدیب از منطقه کوفه در عراق می باشد. آنها از ذریه «تمیم» و از نوادگان معد بن عدنان هستند که در اکثر بلاد اسلامی منتشر و به گروههای شیعه و سنی تقسیم و از صدر اسلام تاکنون درگیری های خونینی بین آنها بوده است.
قبیله تمیم اصولاً چادرنشین و قبل از اسلام بت پرست بودند. «مناة» و «عزی» که از خدایان بنام اعراب بود بت مخصوص این قبیله بود. در برخی منابع آمده که آئین زرتشت نیز بین آنها انتشار یافته بود. از میان این قبیله مشاهیری از صحابه و شعرا و بزرگانی در قبل از اسلام و بعد از پیدایش اسلام نیز برخاسته و ظهور کردند که نامشان خواهد آمد.
زمانی که حضرت رسول برای گرفتن زکات افرادی را به قبائل مسلمانان فرستاد تا زکات اموال خودشان را بپردازند، قبیله تمیم زکوة ندادند. پنجاه نفر از جنگجویان مسلمانان، شبانه به آنها حمله کرده، عده ای فرار کردند و یازده مرد و یازده زن و سی کودک از آنها اسیر شده که آنها را به مدینه خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آوردند.
سپس هیئتی از اشراف این قبیله مانند عطارد بن حاجب، زبرقان بن بد، اقرع بن حابس و عمرو بن اهتم با خطیب و شاعر خود نزد پیامبر آمده و در حجرات پیغمبر عبور می کردند و می گفتند: ای محمد، بیرون آی و آن حضرت را از خواب قیلوله بیدار کردند که این آیه در این باب نازل شد: «إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ...»؛ بی تردید کسانی که تو را از پشت اتاق ها صدا می زنند، بیشترشان نمی اندیشند. (سوره حجرات، 4)
آنها گفتند: ما آمده ایم تا با تو مفاخره کرده و امتیازات خود را نمایش دهیم. آنگاه حضرت اجازه داد تا شعرا و خطبای آنها، سروده های خود را عرضه کردند و بعد از طرف پیغمبر ثابت بن قیس (خطیب انصار) و بعد حسان بن ثابت (شاعر پیغمبر)، سخنان و اشعار خود را ارائه دادند. بعد از پایان ماجرا، اقرع بن حابس که از بزرگان آنها بود. گفت: به خدای محمد سوگند، خطیب و شاعر او از خطیب و شاعر ما نیکوتر است و همگی اسلام خود را استوار نموده و اظهار کردند. حضرت نیز، اسیران آنها را برگرداند و به شایستگی، آنها را مورد اکرام قرار داد و بر هر یک عطائی در خور او عنایت کرد.
بعد از وفات پیغمبر ارتداد در بین بنی تمیم شیوع پیدا کرد و "سجاح" ادعای پیغمبری کرده و الخ... اما در نتیجه جنگ ها و پیکارهای مسلمانان با مرتدین اسلام در بین آنها نیز رونق پیدا کرد و جنگجویان آنها در لشکر اسلام مخصوصاً در توابع کوفه و بصره خدماتی کردند، هیئتی از نمایندگان «بنی تمیم» در بصره نزد امیرالمومنین علی علیه السلام رفته و با آن حضرت ملاقات داشته و در کنار حضرت جنگیدند.
افراد این قبیله در جنگ جمل، جزو یاران عایشه و در صف مخالفین علی بن ابیطالب بودند و 500 نفر از آنها در این جنگ کشته شدند که بعداً عبدالله بن عباس، استاندار بصره به آنها انتقاد کرده و به تندی برخورد کرد. در این رابطه امیرالمومنین علی علیه السلام نامه تندی به او نوشت و او را از بدرفتاری با این قبیله نهی و سفارش مخصوص بر آنها کرد و نوشت که: بنی تمیم همانها هستند که در نبرد و مبارزه در جاهلیت و خونخواهی و اسلام کسی بر آنها سبقت نگرفت، آنها با ما خویشاوندی ویژه دارند که اگر ما این پیوند را برقرار کنیم نزد خدا مأجور و اگر بگسلیم گناه کرده و مسئول هستیم. حضرت علی علیه السلام وی را به مدارا با آنها سفارش می کند. (نهج البلاغه/18)
افراد این قبیله در سال 61 هجری در عاشورای حسینی با ابن سعد به جنگ با "ابا عبدالله الحسین علیه السلام" برخاسته و بعضی از آنها در رکاب حضرت حسین بن علی و از اصحاب خاص و بزرگان این قیام خونین بودند که نامشان در آخر ذکر خواهد شد. سال 65 هجری قمری، بنی تمیم در کنار "مهلب بن ابی صفره" با خوارج جنگیدند و آنها را متفرق کردند و در همین سال در جنگهای خراسان شرکت داشتند.

[ویکی حج] بنی تمیم از قبایل ساکن نجد و اثرگذار در تحولات مکه و اسلام بودند.
بنی تمیم قبیله ای بزرگ و پرجمعیت و از بزرگ ترین بنیان های قوم عرب محسوب می شوند که قبل از اسلام، تولیت مکه را به عهده داشته اند. و به خاطر اهمیت این قوم، نگاشته های جداگانه ای درباره این قوم به نگارش در آمده است.
تمیمی ها در جد شانزدهم پیامبر(ص) با قریش هم نسب هستند و محل سکونت شان جزیرة العرب، صحرای نجد، عراق، ایران و بحرین و مناطق دیگر است و با توجه به متفاوت بودند سکونت، دارای مذاهب مختلفی، از جمله بت پرستی، مسیحیت، زرتشت بودند که با ظهور اسلام عده ای به اسلام گرویدند ولی اکثر آنها در سال نهم مسلمان شدند.

پیشنهاد کاربران

بپرس