[ویکی فقه] این نوشتار در مورد رفتار، اعمال و نقش بنی امیه، در حکومت بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم یعنی در دوره خلافت ابوبکر و عمر و عثمان می باشد.
بنی امیه در آغاز با جانشینی ابوبکر مخالفت کردند، از این رو ابوسفیان از امیر مؤمنان، امام علی علیه السّلام خواست قیام کرده، از هواداری بنی امیه و قریش برخوردار شود؛ اما امام که از نیّت شوم او با خبر بود به سخن وی وقعی ننهاد. در گزارشی دیگر آمده است که آنان پس از رحلت رسول خدا بر عثمان اجتماع کرده، چون از بیعت مردم با ابوبکر اطلاع یافتند، با او بیعت کردند. گویند: عمر که از نفوذ ابوسفیان می ترسید، خطر او را به ابوبکر گوشزد کرد. ابوبکر نیز با بخشش زکات جمع آوری شده به دست خود ابوسفیان به وی، دل بنی امیه را به دست آورد. نیز بعدها احتمالا به کارگیری یزید بن ابی سفیان به عنوان فرمانده بخشی از سپاه مسلمانان در شامات، در سکوت بنی امیه بی تاثیر نبوده و آنان مصلحت را در همکاری با دستگاه خلافت تشخیص داده، به همکاری پرداختند. عثمان از دیگر بزرگان اموی است که در خلافت ابوبکر، به عنوان کاتب خلیفه، پس از عمر، مقام دوم را در تشکیلات خلافت دارا بود.
موقعیت بنی امیه در دوره عمر
موقعیت بنی امیه در دوره عمر نخست با امارت یزید بن ابی سفیان بر ولایت شام و پس از مرگ او در طاعون عمواس با امارت معاویه در شام، فلسطین و اجناد شام تثبیت شد. ابوسفیان نیز نزد عمر منزلتی خاص داشت و از معدود کسانی بود که می توانست بر فرش ویژه ای که برای خواص پهن می شد بنشیند. به کارگیری و توجه خاص عمر به معاویه موجب شد تا معاویه بعدها تسلط خود بر مردم را ناشی از منزلتش نزد عمر و عثمان معرفی کند. بنا به نوشته طه حسین، عمر در دوران خلافتش نتوانست یا نخواست با استبداد و فزونخواهی معاویه مقابله کند، از این رو زمینه را برای حکومت امویان فراهم ساخت.
موقعیت بنی امیه در دوره عثمان
در شورای عمر برای انتخاب خلیفه بعد از خویش، بنی امیه با جمع شدن دور عثمان و رقابت با بنی هاشم با افرادی چون عمار که از علی علیه السّلام حمایت می کرد به بحث پرداخته، وی را دشنام دادند عبدالرحمن بن عوف زهری که به سببخویشاوندی با عثمان (همسر خواهر وی بود) نقش زیادی در دستیابی وی به خلافت داشت، می گفت: عثمان عمید بنی امیه است. با روی کار آمدن عثمان، زمینه های انتقال قدرت به بنی امیه فراهم آمد. ابوسفیان نیز در همان نخستین روزهای خلافت عثمان به وی توصیه کرد که خلافت را همچون گوی به افراد بنی امیه پاس داده، نگذارد از این خاندان بیرون رود. گفته شده که خلیفه دوم از تمایلات قبیله ای عثمان در هراس بود؛ اما عثمان بر خلاف شرط عمر در شورا، نزدیکان اموی خود را بر مناطق حساس و ثروتمند چون مصر و عراق به کار گمارد. جرج جرداق در تعبیری کوتاه و کار آمد می گوید: در زمان عثمان، بنی امیه هم کلید بیت المال را در دست گرفتند و هم شمشیر سلطان را. عثمان به پشتوانه بنی امیه برخی صحابه گرانقدر چون ابوذر، عمار و ابن مسعود را آزرد. در نتیجه، عملکرد نامناسب آنان، موجی از نارضایتی را در میان مسلمانان فراهم آورده و موجب قیام در برابر عثمان شد.برخلاف معاویه که در ماجرای محاصره عثمان هیچ اقدام مؤثری در حمایت از وی نکرد، امویان ساکن در مدینه از عثمان حمایت کردند و با طولانی شدن محاصره، امویان تصمیم گرفتند عثمان را شبانه به مکه بفرستند؛ اما نقشه آنان با آگاهی قیام کنندگان خنثا شد. امویان مدینه پس از قتل عثمان، از ترس به ام حبیبه دختر ابوسفیان و همسر رسول خدا پناه برده، نزد او پنهان شدند و پس از آن به شام یا مکه گریختند.
بنی امیه در آغاز با جانشینی ابوبکر مخالفت کردند، از این رو ابوسفیان از امیر مؤمنان، امام علی علیه السّلام خواست قیام کرده، از هواداری بنی امیه و قریش برخوردار شود؛ اما امام که از نیّت شوم او با خبر بود به سخن وی وقعی ننهاد. در گزارشی دیگر آمده است که آنان پس از رحلت رسول خدا بر عثمان اجتماع کرده، چون از بیعت مردم با ابوبکر اطلاع یافتند، با او بیعت کردند. گویند: عمر که از نفوذ ابوسفیان می ترسید، خطر او را به ابوبکر گوشزد کرد. ابوبکر نیز با بخشش زکات جمع آوری شده به دست خود ابوسفیان به وی، دل بنی امیه را به دست آورد. نیز بعدها احتمالا به کارگیری یزید بن ابی سفیان به عنوان فرمانده بخشی از سپاه مسلمانان در شامات، در سکوت بنی امیه بی تاثیر نبوده و آنان مصلحت را در همکاری با دستگاه خلافت تشخیص داده، به همکاری پرداختند. عثمان از دیگر بزرگان اموی است که در خلافت ابوبکر، به عنوان کاتب خلیفه، پس از عمر، مقام دوم را در تشکیلات خلافت دارا بود.
موقعیت بنی امیه در دوره عمر
موقعیت بنی امیه در دوره عمر نخست با امارت یزید بن ابی سفیان بر ولایت شام و پس از مرگ او در طاعون عمواس با امارت معاویه در شام، فلسطین و اجناد شام تثبیت شد. ابوسفیان نیز نزد عمر منزلتی خاص داشت و از معدود کسانی بود که می توانست بر فرش ویژه ای که برای خواص پهن می شد بنشیند. به کارگیری و توجه خاص عمر به معاویه موجب شد تا معاویه بعدها تسلط خود بر مردم را ناشی از منزلتش نزد عمر و عثمان معرفی کند. بنا به نوشته طه حسین، عمر در دوران خلافتش نتوانست یا نخواست با استبداد و فزونخواهی معاویه مقابله کند، از این رو زمینه را برای حکومت امویان فراهم ساخت.
موقعیت بنی امیه در دوره عثمان
در شورای عمر برای انتخاب خلیفه بعد از خویش، بنی امیه با جمع شدن دور عثمان و رقابت با بنی هاشم با افرادی چون عمار که از علی علیه السّلام حمایت می کرد به بحث پرداخته، وی را دشنام دادند عبدالرحمن بن عوف زهری که به سببخویشاوندی با عثمان (همسر خواهر وی بود) نقش زیادی در دستیابی وی به خلافت داشت، می گفت: عثمان عمید بنی امیه است. با روی کار آمدن عثمان، زمینه های انتقال قدرت به بنی امیه فراهم آمد. ابوسفیان نیز در همان نخستین روزهای خلافت عثمان به وی توصیه کرد که خلافت را همچون گوی به افراد بنی امیه پاس داده، نگذارد از این خاندان بیرون رود. گفته شده که خلیفه دوم از تمایلات قبیله ای عثمان در هراس بود؛ اما عثمان بر خلاف شرط عمر در شورا، نزدیکان اموی خود را بر مناطق حساس و ثروتمند چون مصر و عراق به کار گمارد. جرج جرداق در تعبیری کوتاه و کار آمد می گوید: در زمان عثمان، بنی امیه هم کلید بیت المال را در دست گرفتند و هم شمشیر سلطان را. عثمان به پشتوانه بنی امیه برخی صحابه گرانقدر چون ابوذر، عمار و ابن مسعود را آزرد. در نتیجه، عملکرد نامناسب آنان، موجی از نارضایتی را در میان مسلمانان فراهم آورده و موجب قیام در برابر عثمان شد.برخلاف معاویه که در ماجرای محاصره عثمان هیچ اقدام مؤثری در حمایت از وی نکرد، امویان ساکن در مدینه از عثمان حمایت کردند و با طولانی شدن محاصره، امویان تصمیم گرفتند عثمان را شبانه به مکه بفرستند؛ اما نقشه آنان با آگاهی قیام کنندگان خنثا شد. امویان مدینه پس از قتل عثمان، از ترس به ام حبیبه دختر ابوسفیان و همسر رسول خدا پناه برده، نزد او پنهان شدند و پس از آن به شام یا مکه گریختند.
wikifeqh: بنی امیه_پس_از_پیامبر