بنی امیه
/bani~omayye/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] بنی امیه، شاخه ای مشهور از قریش و یکی از دو تیره بنام بنی عبد مناف است.
نسب آنان به امیة بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصی می رسد و با بنی هاشم در جد سوم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم؛ عبد مناف مشترک اند. عبد شمس برادر هاشم فرزندانی به نامهای امیه اصغر، نوفل، عبد امیه، حبیب، ربیعه، عبد العزی، عبدالله و امیه اکبر داشت. نسل عبد شمس به عبشمی شهرت دارند.
از تبار امیه اکبر
از میان فرزندان وی نوفل، عبد امیه، و امیه اصغر به نام مادرشان عبله دختر عبید به «عبلات» شناخته می شوند و بنی امیه معروف، از تبار امیه اکبرند. به نظر می رسد که فرزندان امیه اکبر به مرور جمعیت قابل توجهی به خود اختصاص داده، از بنی عبد شمس جدا شده و به بنی امیه شهرت یافته باشند.البته فرزندان ربیعة بن عبد شمس نیز از موقعیت برجسته ای برخوردار بودند؛ اما همچنان عبشمی باقی ماندند و شاخه ای جداگانه تاسیس نکردند. عتبه و شیبه فرزندان ربیعه، فرزندان عتبه از جمله هند (همسر ابوسفیان) و برادرانش ولید و ابوحذیفه از افراد مشهور نسل ربیعة بن عبد شمس بودند.
دو گروه فرزندان امیه
فرزندان امیه نیز که این مقاله به آنان می پردازد به دو گروه «اعیاص» و «عنابس» تقسیم شدند.
← اعیاص
...
نسب آنان به امیة بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصی می رسد و با بنی هاشم در جد سوم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم؛ عبد مناف مشترک اند. عبد شمس برادر هاشم فرزندانی به نامهای امیه اصغر، نوفل، عبد امیه، حبیب، ربیعه، عبد العزی، عبدالله و امیه اکبر داشت. نسل عبد شمس به عبشمی شهرت دارند.
از تبار امیه اکبر
از میان فرزندان وی نوفل، عبد امیه، و امیه اصغر به نام مادرشان عبله دختر عبید به «عبلات» شناخته می شوند و بنی امیه معروف، از تبار امیه اکبرند. به نظر می رسد که فرزندان امیه اکبر به مرور جمعیت قابل توجهی به خود اختصاص داده، از بنی عبد شمس جدا شده و به بنی امیه شهرت یافته باشند.البته فرزندان ربیعة بن عبد شمس نیز از موقعیت برجسته ای برخوردار بودند؛ اما همچنان عبشمی باقی ماندند و شاخه ای جداگانه تاسیس نکردند. عتبه و شیبه فرزندان ربیعه، فرزندان عتبه از جمله هند (همسر ابوسفیان) و برادرانش ولید و ابوحذیفه از افراد مشهور نسل ربیعة بن عبد شمس بودند.
دو گروه فرزندان امیه
فرزندان امیه نیز که این مقاله به آنان می پردازد به دو گروه «اعیاص» و «عنابس» تقسیم شدند.
← اعیاص
...
wikifeqh: دولت_اموی
[ویکی شیعه] بَنی اُمیه یکی از تیره های بزرگ قبیله قریش که شماری از ایشان نزدیک یک سده بر سرزمین های اسلامی حکومت کردند.
تاریخ سده نخست هجری و حتی مدتی پیش از آن، با نام و کارنامه سیاسی اعضای خاندان اموی، به عنوان خلیفه یا هر عنوان دیگری سخت پیوند یافته است. سلسله بنی امیه با آغاز خلافت معاویه در ۴۱ق آغاز شد و در ۱۳۲ق با شکست مروان بن محمد به پایان رسید. در این سال ها ۱۴ پادشاه بر ممالک اسلامی حکم راندند. پس از معاویه بن یزید، خلافت امویان به شاخه مروانی انتقال یافت. امویان با نبرد در مرزهای شرقی و مرزهای روم، گستره حکومت اسلامی را هر روز وسیع تر می کردند. سرکوب خوارج و شیعیان از سیاست های مستمر امویان بود. بنی امیه بارها حرمت مقدسات اسلامی را شکستند.
بنی امیه دشمنی دیرینه خود با بنی هاشم را ادامه دادند. پنج امام شیعه در زمان خلافت بنی امیه بودند. پس از واقعه عاشورا، امامان شیعه سیاست سکوت و تقیه را در برابر امویان به کار گرفتند. قیام های: عاشورا، زید، مختار از جمله قیام های شیعیان علیه ستم بنی امیه بود.
بزرگ خاندان بنی امیه، امیه بن عبدشمس است.درباره نسب وی دو قول وجود دارد.
بنی امیه دشمنی دیرینه خود با بنی هاشم را ادامه دادند. پنج امام شیعه در زمان خلافت بنی امیه بودند. پس از واقعه عاشورا، امامان شیعه سیاست سکوت و تقیه را در برابر امویان به کار گرفتند. قیام های: عاشورا، زید، مختار از جمله قیام های شیعیان علیه ستم بنی امیه بود.
بزرگ خاندان بنی امیه، امیه بن عبدشمس است.درباره نسب وی دو قول وجود دارد.
wikishia: بنی امیه
[ویکی اهل البیت] «بنی امیه» یا «امویان» عنوان کلی طایفه ای از خاندان بزرگ قریش است که از سال 41 هجری قمری تا 132 هـ.ق، به مدت هزار ماه حدود 91 سال بر سراسر جهان اسلام حکومت کردند. نسب آنها به "امیه بن عبد شمس بن عبدمناف" برادرزاده "هاشم بن عبدمناف" می رسد. مرکز حکومت عربی محض آنها «شام» و پایه گذار حکومت آن ها "معاویة بن ابی سفیان" بود.
امویان در عصر جاهلی از توانگران قریش بشمار می آمدند و تجارت پیشه بودند و با قبائل دیگر برای کسب تصدی منصب های کعبه و به رخ کشیدن برتری شان، درگیری داشتند. حرب پسر امیه از بزرگان مکه بشمار می رفت و به خاطر مقام و منزلت عبدالمطلب ( بزرگ خاندان بنی هاشم ) به وی حسادت می ورزید. این مخالفت ها در زمان پیغمبر میان آن حضرت و ابوسفیان پسر حرب و بعد میان امام علی علیه السلام و معاویه و یزید بن معاویه و حسین بن علی علیه السلام ادامه داشت.
ابوسفیان با وقوع نبرد بدر که در آن افزون بر شمار بسیاری از مشرکان، یکی از او کشته و دیگری به اسارت رفت در راس مشرکان قرار گرفت و در بسیج مکیان در نبرد احد نقش اصلی را ایفا کرد. او پس از آن با یاری یهودیان مدینه، جنگ خندق را بر ضد پیامبر اسلام ترتیب داد؛ اما با تدبیر پیامبر سپاه ابوسفیان و متحدان او ناکام ماندند. به هنگام فتح مکه ابوسفیان با وساطت عباس بن عبدالمطلب، نزد پیامبر رفت و اسلام آورد.
خاندان ابوسفیان در جریان فتح مکه در عهد ابوبکر و عمر فعالانه شرکت جستند و فرزندان او یزید و معاویه در فتح برخی از مناطق شام امیر سپاه بودند. اما ورود بنی امیه در دستگاه خلافت از زمان عمر بن خطاب آغاز می گردد که معاویه را والی شام نمود. با گزینش عثمان بن عفان به مقام خلافت که از بنی امیه بود، امویان توانستند قدرت و نفوذ خود را بیش از گذشته افزایش دهند. در این دوره مروان بن حکم که خود و پدرش از رانده شدگان حضرت رسول صلی الله علیه و آله بودند بر امور خلافت تسلط بی اندازه یافتند.
بعد از کشته شدن عثمان (خلیفه سوم) و خلافت امیرالمومنین امام علی علیه السلام معاویه به بهانه خونخواهی عثمان با آن حضرت بیعت نکرد و مخالفت نمود. علی علیه السلام بعد از جنگ جمل، رهسپار شام شد تا معاویه را دفع کند. دو سپاه در «صفین» روبرو گشتند و بین آن دو جنگی فرسایشی رخ داد و در زمانی که پیروزی علی و یارانش در جنگ مسجل شده بود با حیله های عمروعاص مشاور معاویه یاران علی بر او شوریدند و کار به «حکمیت» انجامید که در نهایت به نفع علی علیه السلام تمام نشد و چندی بعد در حالی که علی علیه السلام در حال تدارک جنگی دوباره با معاویه بود در مسجد کوفه ترور و به شهادت رسید. پس از شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام به موجب وصیت آن حضرت و بیعت مردم، حضرت حسن بن علی علیهماالسلام امام دوم شیعیان متصدی خلافت شد ولی معاویه آرام ننشسته به سوی عراق - که مقر خلافت بود - لشکر کشیده با حسن بن علی به جنگ پرداخت.
وی با دسیسه های مختلف و دادن پول های گزاف، تدریجا یاران و سرداران امام حسن علیه السلام را فاسد کرده، بالاخره حسن بن علی را مجبور نمود که به عنوان صلح، خلافت را به وی واگذار کند و امام نیز خلافت را به این شرط که پس از درگذشت معاویه به وی برگردد و به شیعیان تعرض نشود به معاویه واگذار نمود.
در سال چهل هجری، معاویه بر خلافت اسلامی استیلا یافت و بلافاصله به عراق آمده در سخنرانی که کرد به مردم اخطار نموده و گفت: «من با شما سر نماز و روزه نمی جنگیدم بلکه می خواستم بر شما حکومت کنم و به مقصود خود رسیدم!!!».
و نیز گفت: «پیمانی که با حسن بستم لغو و زیر پای من است!!!» معاویه با این سخن اشاره می کرد که سیاست را از دیانت جدا خواهد کرد و نسبت به مقررات دینی، ضمانتی نخواهد داشت و همه نیروی خود را در زنده نگهداشتن حکومت خود بکار خواهد بست و البته روشن است که چنین حکومتی سلطنت و پادشاهی است نه خلافت و جانشینی پیغمبر خدا و از اینجا بود که بعضی از کسانی که به حضور وی بار یافتند به عنوان پادشاهی سلامش دادند و خودش نیز در برخی از مجالس خصوصی، از حکومت خود با ملک و پادشاهی تعبیر می کرد اگرچه در ملا عام خود را خلیفه معرفی می نمود.
امویان در عصر جاهلی از توانگران قریش بشمار می آمدند و تجارت پیشه بودند و با قبائل دیگر برای کسب تصدی منصب های کعبه و به رخ کشیدن برتری شان، درگیری داشتند. حرب پسر امیه از بزرگان مکه بشمار می رفت و به خاطر مقام و منزلت عبدالمطلب ( بزرگ خاندان بنی هاشم ) به وی حسادت می ورزید. این مخالفت ها در زمان پیغمبر میان آن حضرت و ابوسفیان پسر حرب و بعد میان امام علی علیه السلام و معاویه و یزید بن معاویه و حسین بن علی علیه السلام ادامه داشت.
ابوسفیان با وقوع نبرد بدر که در آن افزون بر شمار بسیاری از مشرکان، یکی از او کشته و دیگری به اسارت رفت در راس مشرکان قرار گرفت و در بسیج مکیان در نبرد احد نقش اصلی را ایفا کرد. او پس از آن با یاری یهودیان مدینه، جنگ خندق را بر ضد پیامبر اسلام ترتیب داد؛ اما با تدبیر پیامبر سپاه ابوسفیان و متحدان او ناکام ماندند. به هنگام فتح مکه ابوسفیان با وساطت عباس بن عبدالمطلب، نزد پیامبر رفت و اسلام آورد.
خاندان ابوسفیان در جریان فتح مکه در عهد ابوبکر و عمر فعالانه شرکت جستند و فرزندان او یزید و معاویه در فتح برخی از مناطق شام امیر سپاه بودند. اما ورود بنی امیه در دستگاه خلافت از زمان عمر بن خطاب آغاز می گردد که معاویه را والی شام نمود. با گزینش عثمان بن عفان به مقام خلافت که از بنی امیه بود، امویان توانستند قدرت و نفوذ خود را بیش از گذشته افزایش دهند. در این دوره مروان بن حکم که خود و پدرش از رانده شدگان حضرت رسول صلی الله علیه و آله بودند بر امور خلافت تسلط بی اندازه یافتند.
بعد از کشته شدن عثمان (خلیفه سوم) و خلافت امیرالمومنین امام علی علیه السلام معاویه به بهانه خونخواهی عثمان با آن حضرت بیعت نکرد و مخالفت نمود. علی علیه السلام بعد از جنگ جمل، رهسپار شام شد تا معاویه را دفع کند. دو سپاه در «صفین» روبرو گشتند و بین آن دو جنگی فرسایشی رخ داد و در زمانی که پیروزی علی و یارانش در جنگ مسجل شده بود با حیله های عمروعاص مشاور معاویه یاران علی بر او شوریدند و کار به «حکمیت» انجامید که در نهایت به نفع علی علیه السلام تمام نشد و چندی بعد در حالی که علی علیه السلام در حال تدارک جنگی دوباره با معاویه بود در مسجد کوفه ترور و به شهادت رسید. پس از شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام به موجب وصیت آن حضرت و بیعت مردم، حضرت حسن بن علی علیهماالسلام امام دوم شیعیان متصدی خلافت شد ولی معاویه آرام ننشسته به سوی عراق - که مقر خلافت بود - لشکر کشیده با حسن بن علی به جنگ پرداخت.
وی با دسیسه های مختلف و دادن پول های گزاف، تدریجا یاران و سرداران امام حسن علیه السلام را فاسد کرده، بالاخره حسن بن علی را مجبور نمود که به عنوان صلح، خلافت را به وی واگذار کند و امام نیز خلافت را به این شرط که پس از درگذشت معاویه به وی برگردد و به شیعیان تعرض نشود به معاویه واگذار نمود.
در سال چهل هجری، معاویه بر خلافت اسلامی استیلا یافت و بلافاصله به عراق آمده در سخنرانی که کرد به مردم اخطار نموده و گفت: «من با شما سر نماز و روزه نمی جنگیدم بلکه می خواستم بر شما حکومت کنم و به مقصود خود رسیدم!!!».
و نیز گفت: «پیمانی که با حسن بستم لغو و زیر پای من است!!!» معاویه با این سخن اشاره می کرد که سیاست را از دیانت جدا خواهد کرد و نسبت به مقررات دینی، ضمانتی نخواهد داشت و همه نیروی خود را در زنده نگهداشتن حکومت خود بکار خواهد بست و البته روشن است که چنین حکومتی سلطنت و پادشاهی است نه خلافت و جانشینی پیغمبر خدا و از اینجا بود که بعضی از کسانی که به حضور وی بار یافتند به عنوان پادشاهی سلامش دادند و خودش نیز در برخی از مجالس خصوصی، از حکومت خود با ملک و پادشاهی تعبیر می کرد اگرچه در ملا عام خود را خلیفه معرفی می نمود.
wikiahlb: بنی_امیه
[ویکی حج] بنی امیه تیره ای مشهور از قریش که در حرمین شریفین صاحب مناصبی بودند.
بنی امیه از نسل امیة بن عبدشمس بن عبدمناف بن قصی بودند و نسبشان به عبدمناف جد سوم پیامبر(ص) می رسید. آنها ساکن پیرامون کعبه و در دوران جاهلی از تاجران قریش بودند. بنی امیه که از قدیم با بنی هاشم رقابت داشتند، پس از برخاستن پیامبر(ص) از میان بنی هاشم، در صف دشمنان آن حضرت قرار گرفتند و سرپرست مکیان در مبارزه با مسلمانان شدند، تا اینکه با فتح مکه به ناچار مسلمان شدند و در غزوات پیامبر(ص) شرکت داشتند و از جمله کارگزاران پیامبر(ص) در مناطق مختلف قرار گرفتند.
بنی امیه در زمان خلفای نخستین با حکومت همراه شدند و جایگاه و منزلتی یافتند و زمینه حکومتشان توسط خلفا ایجاد شد و با روی کار آمدن عثمان که اموی بود عملا حکومت را در دست گرفتند و تا قیام عباسیان پابرجا بودند.
بنی امیه از نسل امیة بن عبدشمس بن عبدمناف بن قصی بودند و نسبشان به عبدمناف جد سوم پیامبر(ص) می رسید. آنها ساکن پیرامون کعبه و در دوران جاهلی از تاجران قریش بودند. بنی امیه که از قدیم با بنی هاشم رقابت داشتند، پس از برخاستن پیامبر(ص) از میان بنی هاشم، در صف دشمنان آن حضرت قرار گرفتند و سرپرست مکیان در مبارزه با مسلمانان شدند، تا اینکه با فتح مکه به ناچار مسلمان شدند و در غزوات پیامبر(ص) شرکت داشتند و از جمله کارگزاران پیامبر(ص) در مناطق مختلف قرار گرفتند.
بنی امیه در زمان خلفای نخستین با حکومت همراه شدند و جایگاه و منزلتی یافتند و زمینه حکومتشان توسط خلفا ایجاد شد و با روی کار آمدن عثمان که اموی بود عملا حکومت را در دست گرفتند و تا قیام عباسیان پابرجا بودند.
wikihaj: بنی امیه
[ویکی فقه] بنی امیه (قرآن). بنی امیه ، شاخه ای مشهور از قریش و یکی از دو تیره بنام بنی عبد مناف است.
بنی امیة بن عبد شمس بن عبد مناف، از تیره های مهم قریش و از دشمنان سرسخت بنی هاشم و اهل بیت علیهم السّلام بودند.
بوزینگان روی منبر
برخی مفسران، نزول آیه ۶۰ اسراء را درباره بنی امیه دانسته اند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم در رؤیای صادقانه ای مشاهده کرد، آنان چون بوزینگانی از منبر او بالا می روند.
بدترین جنبندگان
طبق روایتی، آیه ۵۵ انفال در شان بنی امیه نازل شد و آنها را بدترین جنبندگان روی زمین خواند که به باطن قرآن کفر ورزیده، بدان ایمان نیاوردند.
شجره خبیثه
...
بنی امیة بن عبد شمس بن عبد مناف، از تیره های مهم قریش و از دشمنان سرسخت بنی هاشم و اهل بیت علیهم السّلام بودند.
بوزینگان روی منبر
برخی مفسران، نزول آیه ۶۰ اسراء را درباره بنی امیه دانسته اند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم در رؤیای صادقانه ای مشاهده کرد، آنان چون بوزینگانی از منبر او بالا می روند.
بدترین جنبندگان
طبق روایتی، آیه ۵۵ انفال در شان بنی امیه نازل شد و آنها را بدترین جنبندگان روی زمین خواند که به باطن قرآن کفر ورزیده، بدان ایمان نیاوردند.
شجره خبیثه
...
wikifeqh: بنی_امیه_(قرآن)
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:امویان
wikijoo: بنی_امیه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید