[ویکی فقه] بغیة المحتاج فی المجرب من العلاج (کتاب). «بغیة المحتاج فی المجرب من العلاج»، تالیف طبیب مشهور داوود بن عمر انطاکی است. این اثر ، نگاشته ای پیرامون درمان بیماری ها و امراض است.
مؤلف، بر اساس تجربیاتی که در درمان بیماری ها به مرور زمان کسب کرده و نیز بر اساس تتبع فراوانی که در کتب پزشکی داشته، این اثر را تالیف کرده است. ناگفته نماند که در میانه های کتاب گاه با این عبارت روبه رو می شویم: «قال الشیخ داود الانطاکی» و «قال الشیخ داود» که شاید این عبارت از تصرفات ناسخ کتاب باشد و ممکن است این کتاب، جمع آوری تحقیقات داود انطاکی به دست یکی از شاگردانش باشد و این شاگرد این اثر را- بدون آنکه نامی از خود ببرد- به انطاکی نسبت داده است. از جمله مؤیدات این احتمال، عبارتی است که در خاتمه کتاب هنگام توصیف «کینه» که از گیاهانی است که پزشکان پیشین ذکر نکرده اند، آمده است؛ عبارت مذکور چنین است: «هی قشر شجرة تجلب من ینکی دنیا من بلدة تسمی لوکسة و کان ظهورها فی سنة الف و اربعة و ستین این گزارش، مربوط به سال ۱۰۶۴ ق به بعد است؛ درحالی که داوود انطاکی بنا به قول مشهور، در سال ۱۰۰۸ ق- و حداکثر سال ۱۰۱۰ ق- درگذشته است. به هرحال، این اثر، از جمله آثار درخور توجه طب سنتی است.
مؤلف، بر اساس تجربیاتی که در درمان بیماری ها به مرور زمان کسب کرده و نیز بر اساس تتبع فراوانی که در کتب پزشکی داشته، این اثر را تالیف کرده است. ناگفته نماند که در میانه های کتاب گاه با این عبارت روبه رو می شویم: «قال الشیخ داود الانطاکی» و «قال الشیخ داود» که شاید این عبارت از تصرفات ناسخ کتاب باشد و ممکن است این کتاب، جمع آوری تحقیقات داود انطاکی به دست یکی از شاگردانش باشد و این شاگرد این اثر را- بدون آنکه نامی از خود ببرد- به انطاکی نسبت داده است. از جمله مؤیدات این احتمال، عبارتی است که در خاتمه کتاب هنگام توصیف «کینه» که از گیاهانی است که پزشکان پیشین ذکر نکرده اند، آمده است؛ عبارت مذکور چنین است: «هی قشر شجرة تجلب من ینکی دنیا من بلدة تسمی لوکسة و کان ظهورها فی سنة الف و اربعة و ستین این گزارش، مربوط به سال ۱۰۶۴ ق به بعد است؛ درحالی که داوود انطاکی بنا به قول مشهور، در سال ۱۰۰۸ ق- و حداکثر سال ۱۰۱۰ ق- درگذشته است. به هرحال، این اثر، از جمله آثار درخور توجه طب سنتی است.
[ویکی نور] «بغیة المحتاج فی المجرب من العلاج»، تألیف طبیب مشهور داوود بن عمر انطاکی است. این اثر، نگاشته ای پیرامون درمان بیماری ها و امراض است.
مؤلف، بر اساس تجربیاتی که در درمان بیماری ها به مرور زمان کسب کرده و نیز بر اساس تتبع فراوانی که در کتب پزشکی داشته، این اثر را تألیف کرده است.
ناگفته نماند که در میانه های کتاب گاه با این عبارت روبه رو می شویم: «قال الشیخ داود الانطاکی» (بغیة المحتاج، ص 15) و «قال الشیخ داود» (همان، ص 32) که شاید این عبارت از تصرفات ناسخ کتاب باشد و ممکن است این کتاب، جمع آوری تحقیقات داود انطاکی به دست یکی از شاگردانش باشد و این شاگرد این اثر را - بدون آنکه نامی از خود ببرد - به انطاکی نسبت داده است.
از جمله مؤیدات این احتمال، عبارتی است که در خاتمه کتاب هنگام توصیف «کینه» که از گیاهانی است که پزشکان پیشین ذکر نکرده اند، آمده است؛ عبارت مذکور چنین است: «هی قشر شجرة تجلب من ینکی دنیا من بلدة تسمی لوکسة و کان ظهورها فی سنة الف و اربعة و ستین (بغیة المحتاج، ص 413). این گزارش، مربوط به سال 1064ق به بعد است؛ درحالی که داوود انطاکی بنا به قول مشهور، در سال 1008ق - و حداکثر سال 1010ق - درگذشته است.
به هرحال، این اثر، از جمله آثار درخور توجه طب سنتی است.
مؤلف، بر اساس تجربیاتی که در درمان بیماری ها به مرور زمان کسب کرده و نیز بر اساس تتبع فراوانی که در کتب پزشکی داشته، این اثر را تألیف کرده است.
ناگفته نماند که در میانه های کتاب گاه با این عبارت روبه رو می شویم: «قال الشیخ داود الانطاکی» (بغیة المحتاج، ص 15) و «قال الشیخ داود» (همان، ص 32) که شاید این عبارت از تصرفات ناسخ کتاب باشد و ممکن است این کتاب، جمع آوری تحقیقات داود انطاکی به دست یکی از شاگردانش باشد و این شاگرد این اثر را - بدون آنکه نامی از خود ببرد - به انطاکی نسبت داده است.
از جمله مؤیدات این احتمال، عبارتی است که در خاتمه کتاب هنگام توصیف «کینه» که از گیاهانی است که پزشکان پیشین ذکر نکرده اند، آمده است؛ عبارت مذکور چنین است: «هی قشر شجرة تجلب من ینکی دنیا من بلدة تسمی لوکسة و کان ظهورها فی سنة الف و اربعة و ستین (بغیة المحتاج، ص 413). این گزارش، مربوط به سال 1064ق به بعد است؛ درحالی که داوود انطاکی بنا به قول مشهور، در سال 1008ق - و حداکثر سال 1010ق - درگذشته است.
به هرحال، این اثر، از جمله آثار درخور توجه طب سنتی است.
wikinoor: بغیة_المحتاج_فی_المجرب_من_العلاج
[ویکی فقه] بغیه المحتاج فی المجرب من العلاج (کتاب). «بغیة المحتاج فی المجرب من العلاج»، تالیف طبیب مشهور داوود بن عمر انطاکی است. این اثر ، نگاشته ای پیرامون درمان بیماری ها و امراض است.
مؤلف، بر اساس تجربیاتی که در درمان بیماری ها به مرور زمان کسب کرده و نیز بر اساس تتبع فراوانی که در کتب پزشکی داشته، این اثر را تالیف کرده است. ناگفته نماند که در میانه های کتاب گاه با این عبارت روبه رو می شویم: «قال الشیخ داود الانطاکی» و «قال الشیخ داود» که شاید این عبارت از تصرفات ناسخ کتاب باشد و ممکن است این کتاب، جمع آوری تحقیقات داود انطاکی به دست یکی از شاگردانش باشد و این شاگرد این اثر را- بدون آنکه نامی از خود ببرد- به انطاکی نسبت داده است. از جمله مؤیدات این احتمال، عبارتی است که در خاتمه کتاب هنگام توصیف «کینه» که از گیاهانی است که پزشکان پیشین ذکر نکرده اند، آمده است؛ عبارت مذکور چنین است: «هی قشر شجرة تجلب من ینکی دنیا من بلدة تسمی لوکسة و کان ظهورها فی سنة الف و اربعة و ستین این گزارش، مربوط به سال ۱۰۶۴ ق به بعد است؛ درحالی که داوود انطاکی بنا به قول مشهور، در سال ۱۰۰۸ ق- و حداکثر سال ۱۰۱۰ ق- درگذشته است. به هرحال، این اثر، از جمله آثار درخور توجه طب سنتی است.
ساختار
این کتاب، شامل یک مقدمه، ۲۰ باب و یک خاتمه است. هریک از ابواب و نیز خاتمه، خود، به چند فصل متعدد تقسیم می شوند. مؤلف، از منابعی همچون کتاب « قانون »، « کامل الصناعة »، کتاب هبة الله تونسی ، کتاب « کافی » و... بهره برده است.
گزارش محتوا
مقدمه این اثر، در تعریف طب است. مؤلف، در چهارده باب اول، امراض بدن را از سر تا مفاصل یک به یک بیان کرده و راه علاج آن ها را متذکر شده است. باب پانزدهم، در باره حمیات، باب شانزدهم در اورام و بثور، باب هفدهم پیرامون جراحت ها، شکستگی ها و قروح، باب هجدهم در باره زینت و آرایش ، باب نوزدهم پیرامون سموم و گزیدگی حیوانات سمی و باب بیستم درباره قرابادین (شیوه ساخت داروهای ترکیبی) است. در خاتمه نیز مؤلف به بیان بعضی از ادویه جدیده، شیوه اصلاح ادویه و ساخت بعضی از داروها اشاره می کند. مؤلف دربخش اصلی کتاب که به مبحث بیماری ها و درمان آن ها مربوط می شود، ابتدا بیماری را نام می برد و سپس آن را توصیف می کند، سپس در پی آن، علامت آن بیماری را بیان می نماید و در پایان، شیوه علاج بیماری مورد نظر را تحریر می کند. بخش علاج هر بیماری، مفصل ترین بخش است. در این بخش، مؤلف برای هر بیماری معمولا چند دارو و شیوه ساخت آن ها را ذکر می کند. کتاب «بغیة المحتاج» همانند بسیاری دیگر از کتاب هایی که پیرامون درمان بیماری ها نگاشته شده، به همان ترتیب و شیوه تدوین یافته است، البته یک فرق بین این اثر و مبحث بیماری در کتاب هایی مثل «قانون» و «کامل الصناعة» وجود دارد و آن این است که مؤلف، این کتاب را به صورت مستقل نگاشته تا کسی که به این اثر مراجعه می کند کمتر نیازی به مراجعه به آثار دیگر داشته باشد. تدوین قرابادین به عنوان باب آخر کتاب و نیز بیان ساختن بعضی از ادویه مرکبه (قرص و معجون و مرهم و شربت و...) در خاتمه کتاب، شاید به همین انگیزه باشد. ویژگی دیگر این اثر، ذکر تجربیات مؤلف در مداوای امراض است. مؤلف در بسیاری از مواضع، تصریح می کند که این شیوه درمان را خود تجربه نموده است. (بغیة المحتاج، ص۱۵ و ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ و...) و این باعث آرامش خاطر خواننده و اطمینان او در استفاده از مطالب کتاب می شود.
وضعیت کتاب
...
مؤلف، بر اساس تجربیاتی که در درمان بیماری ها به مرور زمان کسب کرده و نیز بر اساس تتبع فراوانی که در کتب پزشکی داشته، این اثر را تالیف کرده است. ناگفته نماند که در میانه های کتاب گاه با این عبارت روبه رو می شویم: «قال الشیخ داود الانطاکی» و «قال الشیخ داود» که شاید این عبارت از تصرفات ناسخ کتاب باشد و ممکن است این کتاب، جمع آوری تحقیقات داود انطاکی به دست یکی از شاگردانش باشد و این شاگرد این اثر را- بدون آنکه نامی از خود ببرد- به انطاکی نسبت داده است. از جمله مؤیدات این احتمال، عبارتی است که در خاتمه کتاب هنگام توصیف «کینه» که از گیاهانی است که پزشکان پیشین ذکر نکرده اند، آمده است؛ عبارت مذکور چنین است: «هی قشر شجرة تجلب من ینکی دنیا من بلدة تسمی لوکسة و کان ظهورها فی سنة الف و اربعة و ستین این گزارش، مربوط به سال ۱۰۶۴ ق به بعد است؛ درحالی که داوود انطاکی بنا به قول مشهور، در سال ۱۰۰۸ ق- و حداکثر سال ۱۰۱۰ ق- درگذشته است. به هرحال، این اثر، از جمله آثار درخور توجه طب سنتی است.
ساختار
این کتاب، شامل یک مقدمه، ۲۰ باب و یک خاتمه است. هریک از ابواب و نیز خاتمه، خود، به چند فصل متعدد تقسیم می شوند. مؤلف، از منابعی همچون کتاب « قانون »، « کامل الصناعة »، کتاب هبة الله تونسی ، کتاب « کافی » و... بهره برده است.
گزارش محتوا
مقدمه این اثر، در تعریف طب است. مؤلف، در چهارده باب اول، امراض بدن را از سر تا مفاصل یک به یک بیان کرده و راه علاج آن ها را متذکر شده است. باب پانزدهم، در باره حمیات، باب شانزدهم در اورام و بثور، باب هفدهم پیرامون جراحت ها، شکستگی ها و قروح، باب هجدهم در باره زینت و آرایش ، باب نوزدهم پیرامون سموم و گزیدگی حیوانات سمی و باب بیستم درباره قرابادین (شیوه ساخت داروهای ترکیبی) است. در خاتمه نیز مؤلف به بیان بعضی از ادویه جدیده، شیوه اصلاح ادویه و ساخت بعضی از داروها اشاره می کند. مؤلف دربخش اصلی کتاب که به مبحث بیماری ها و درمان آن ها مربوط می شود، ابتدا بیماری را نام می برد و سپس آن را توصیف می کند، سپس در پی آن، علامت آن بیماری را بیان می نماید و در پایان، شیوه علاج بیماری مورد نظر را تحریر می کند. بخش علاج هر بیماری، مفصل ترین بخش است. در این بخش، مؤلف برای هر بیماری معمولا چند دارو و شیوه ساخت آن ها را ذکر می کند. کتاب «بغیة المحتاج» همانند بسیاری دیگر از کتاب هایی که پیرامون درمان بیماری ها نگاشته شده، به همان ترتیب و شیوه تدوین یافته است، البته یک فرق بین این اثر و مبحث بیماری در کتاب هایی مثل «قانون» و «کامل الصناعة» وجود دارد و آن این است که مؤلف، این کتاب را به صورت مستقل نگاشته تا کسی که به این اثر مراجعه می کند کمتر نیازی به مراجعه به آثار دیگر داشته باشد. تدوین قرابادین به عنوان باب آخر کتاب و نیز بیان ساختن بعضی از ادویه مرکبه (قرص و معجون و مرهم و شربت و...) در خاتمه کتاب، شاید به همین انگیزه باشد. ویژگی دیگر این اثر، ذکر تجربیات مؤلف در مداوای امراض است. مؤلف در بسیاری از مواضع، تصریح می کند که این شیوه درمان را خود تجربه نموده است. (بغیة المحتاج، ص۱۵ و ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ و...) و این باعث آرامش خاطر خواننده و اطمینان او در استفاده از مطالب کتاب می شود.
وضعیت کتاب
...
wikifeqh: بغیة_المحتاج_فی_المجرب_من_العلاج _(کتاب)