بعثه

/be~se/

فرهنگ فارسی

اسم است از بعث ٠ جمع : بعثات

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بعثه، هیئت اعزامی جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای اسلامی به حج است.
بعثه به فتح باء و کسر آن، از ماده «ب ـ ع ـ ث» به معنای برانگیختن و فرستادن است و به گروه یا هیئت نظامی، سیاسی، یا فرهنگی اطلاق می شود که به مکان یا ماموریتی اعزام می گردد. بعثه حج به هیئت های نمایندگی یا ستادهای سیاسی، اجرایی و فرهنگی کشورها و شخصیت های مذهبی اعزام شده به موسم حج اطلاق می شود.
← سرپرستی حج
۱. ↑ العین، ج۲، ص۱۱۲.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «بعثه».
...

[ویکی الکتاب] معنی بَعَثَهُ: اورا برانگیخت - او را بر پا داشت
معنی بَأْسُهُ: سختگیری و عذابش
ریشه کلمه:
بعث (۶۷ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

[ویکی حج] بعثه: به هیئت اعزامی جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای اسلامی به حج اطلاق می شود. مسئولیت بعثه در دو حوزه مدیریت امور سفر و نظارت بر مناسک حج تعریف شده است. بعثه جمهوری اسلامی ایران حوزه نمایندگی ولی فقیه در حج و ستاد اجرایی امور حج را در برمی گیرد. بعثه ایران در مکه در محله معابده از موقوفات آل ابونمی متعلق به اشراف حسنی، و در مدینه در هتل قصر الدخیل واقع است. از برنامه های بعثه می توان به برگزاری همایش های گوناگون، اجرای برائت از مشرکان، مراسمات دعا، دعوت از حاجیان شاخص دیگر کشورها، نشست های شورای افتاء و ... اشاره کرد. بعد از سقوط صدام، بعثه ایران در شهرهای زیارتی کربلا و نجف و نیز دمشق نیز دفتر نمایندگی برای ساماندهی زائران عتبات عالیات، ایجاد کرد.
بعثه به فتح باء و کسر آن، از ماده «ب ـ ع ـ ث» به معنای برانگیختن و فرستادن است و به گروه یا هیئت نظامی، سیاسی، یا فرهنگی اطلاق می شود که به مکان یا ماموریتی اعزام می گردد بعثه حج به هیئت های نمایندگی یا ستادهای سیاسی، اجرایی و فرهنگی کشورها و شخصیت های مذهبی اعزام شده به موسم حج اطلاق می شود.
سرپرستی حج در دو بخش ساماندهی و مدیریت امور سفر و اقامت حاجیان و همچنین راهنمایی و نظارت بر مناسک عبادی حج صورت می گیرد. امیر الحاج با یاری همراهانش این دو مسؤولیت را بر عهده دارد. البته این دو مسؤولیت را دو سرپرست نیز می توانند بر عهده گیرند، چنان که شهید اول معتقد است که یک سرپرست می تواند متصدّی وظایف سفر و انجام مناسک شود و یا این دو وظیفه به دو سرپرست واگذار گردد.

پیشنهاد کاربران

بپرس