[ویکی فقه] بطن قرآن. بطن قرآن، معنای باطنی آیات قرآن است.
باطن یا بطن قرآن، مقابل ظاهر یا ظهر قرآن است. این دو اصطلاح هرچند در قرآن با صراحت نیامده و برخی آن را از ساخته های باطنیان دانسته اند، اما بسیاری از آیات بر آن دلالت دارند؛ مانند: (... وما یعلم تاویله الا الله والراسخون فی العلم...) . بر اساس این آیه، تاویل بخشی از آیات قرآن را فقط خدا و راسخان در علم می دانند؛ و این همان باطن قرآن است.
مستند اصلی وجود ظاهر و باطن
اما مستند اصلی وجود ظاهر و باطن در قرآن، روایات است؛ از جمله حدیثی که شیعه و سنی از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم نقل کرده اند: «ان للقرآن ظهرا و بطنا و لبطنه بطنا الی سبعة ابطن». و نیز از امام محمد باقر علیه السّلام نقل شده است که درباره این روایت از آن حضرت سؤال شد؛ امام علیه السّلام فرمود: «ظهره تنزیله و بطنه تاویله، منه ما قد مضی و منه ما لم یکن یجری کما تجری الشمس و القمر، کلما جاء منه شیء وقع. قال الله (وما یعلم تاویله الا الله والراسخون فی العلم) نحن نعلمه».
منظور از ظاهر قرآن
علامه طباطبایی می فرماید: منظور از ظاهر قرآن چیزی است که از مدلول مطابقی آیه استفاده می شود؛ به عبارت دیگر، ظاهر قرآن چیزی است که هر کس با لغت فصیح عرب آشنا باشد، همان ابتدا آن را از آیه می فهمد. به عقیده وی، ظاهر و باطن دو امر نسبی اند و هر دو هم به وسیله کلام، بیان شده اند؛ جز این که این دو معنا در طول هم مورد نظر قرار گرفته اند، نه در عرض هم؛ یعنی نه اراده ظاهر لفظ، اراده باطن را نفی می کند و نه اراده باطن، مزاحم اراده ظاهر است؛ مثلا از آیه کریمه (... ولا تشرکوا به شیئا...) نخست برداشت می شود که نباید بت ها را پرستید؛ ولی با یک دید بازتر، انسان نباید غیرخدا را بپرستد، و نیز با نگاهی دیگر، انسان نباید حتی از دل خود پیروی کند، و بالآخره نباید از خدا غافل شود و به غیر او التفات کند.همین ترتیب (یعنی ظهور معنای ساده ابتدایی از آیه، و ظهور معنای وسیع تری در پی آن و همچنین ظهور معنایی از دل معنای دیگری) در سراسر قرآن مجید جریان دارد.
نظر اسماعیلیه و باطنیه درباره ظاهر و باطن
...
باطن یا بطن قرآن، مقابل ظاهر یا ظهر قرآن است. این دو اصطلاح هرچند در قرآن با صراحت نیامده و برخی آن را از ساخته های باطنیان دانسته اند، اما بسیاری از آیات بر آن دلالت دارند؛ مانند: (... وما یعلم تاویله الا الله والراسخون فی العلم...) . بر اساس این آیه، تاویل بخشی از آیات قرآن را فقط خدا و راسخان در علم می دانند؛ و این همان باطن قرآن است.
مستند اصلی وجود ظاهر و باطن
اما مستند اصلی وجود ظاهر و باطن در قرآن، روایات است؛ از جمله حدیثی که شیعه و سنی از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم نقل کرده اند: «ان للقرآن ظهرا و بطنا و لبطنه بطنا الی سبعة ابطن». و نیز از امام محمد باقر علیه السّلام نقل شده است که درباره این روایت از آن حضرت سؤال شد؛ امام علیه السّلام فرمود: «ظهره تنزیله و بطنه تاویله، منه ما قد مضی و منه ما لم یکن یجری کما تجری الشمس و القمر، کلما جاء منه شیء وقع. قال الله (وما یعلم تاویله الا الله والراسخون فی العلم) نحن نعلمه».
منظور از ظاهر قرآن
علامه طباطبایی می فرماید: منظور از ظاهر قرآن چیزی است که از مدلول مطابقی آیه استفاده می شود؛ به عبارت دیگر، ظاهر قرآن چیزی است که هر کس با لغت فصیح عرب آشنا باشد، همان ابتدا آن را از آیه می فهمد. به عقیده وی، ظاهر و باطن دو امر نسبی اند و هر دو هم به وسیله کلام، بیان شده اند؛ جز این که این دو معنا در طول هم مورد نظر قرار گرفته اند، نه در عرض هم؛ یعنی نه اراده ظاهر لفظ، اراده باطن را نفی می کند و نه اراده باطن، مزاحم اراده ظاهر است؛ مثلا از آیه کریمه (... ولا تشرکوا به شیئا...) نخست برداشت می شود که نباید بت ها را پرستید؛ ولی با یک دید بازتر، انسان نباید غیرخدا را بپرستد، و نیز با نگاهی دیگر، انسان نباید حتی از دل خود پیروی کند، و بالآخره نباید از خدا غافل شود و به غیر او التفات کند.همین ترتیب (یعنی ظهور معنای ساده ابتدایی از آیه، و ظهور معنای وسیع تری در پی آن و همچنین ظهور معنایی از دل معنای دیگری) در سراسر قرآن مجید جریان دارد.
نظر اسماعیلیه و باطنیه درباره ظاهر و باطن
...
wikifeqh: بطن_قرآن