بصبصه

لغت نامه دهخدا

( بصبصة ) بصبصة. [ ب َ ب َ ص َ ] ( ع مص ) بصبص. دم جنبانیدن سگ و چاپلوسی کردن آن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). دم جنبانیدن سگ و آهو و شتر. ( از اقرب الموارد ). دنبال جنبانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). دم جنبانیدن سگ. ( دزی ج 1 ص 91 ). || تملق. تبصبص. || چشم باز کردن سگ بچه نوزاد. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بگوشه چشم نگریستن. زیر چشمی نگاه کردن. ( دزی ج 1 ص 91 ). || چشمک زدن به کسی. به او اشاره کردن. علامت دادن. ( دزی ج 1 ص 91 ). || شتافتن شتران. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || برآوردن زمین آنچه را که اول برمی آورد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] صبصه: بلند کردن انگشت سبّابه به طرف آسمان و حرکت دادن آن هنگام دعا.
عنوان یاد شده به مناسبت در باب صلاة به کار رفته است.

ماهیت بصبصه
در روایات برای دعا کننده، حالات مختلفی همچون حالت شوق، خوف، تضرع و ابتهال ذکر شده که متناسب با هر حالت برای دست و انگشتان، شکل و حالت خاصّی بیان شده که حالت «بصبصه» از جمله ی آنها است.

بصبصه در لغت
بصبصه در اصل به معنای حرکت دم سگ در حالت طمع یا خوف، به کار رفته است.

بصبصه در اصطلاح
...

پیشنهاد کاربران

بپرس