[ویکی فقه] یکی از بزرگترین شعائر اسلامی که برگزار می گردد و باید ادامه داشته باشد بزرگداشت حادثه عاشوراست.
گرچه عزاداری برای حسین بن علی (علیه السّلام) و خاندان و یاران او به شکل های مختلفی در طول تاریخ اسلام برگزار می شد، اما این مراسم، آن هم در حدی گسترده به صورت سازمان یافته و با دستور و حمایت حکومت، از زمان آل بویه در بغداد آغاز گردید. کامل شیبی می گوید: دسته های عزاداری در شکل جدید، نخستین بار در سال ۳۵۲ به وجود آمدند. به دستور معزالدوله، در عاشورای سال ۳۵۳ عزای عمومی اعلام شد و از مردم خواسته شد که با پوشیدن جامه سیاه، اندوه خود را نشان دهند. در عاشورای سال ۳۵۲ نیز گریه و ندبه برای امام حسین (علیه السّلام) و نوحه خوانی و برپایی ماتم برای آن امام برگزار گردید. در این روز با آویختن پلاس (پارچه های کهنه و سیاه)، اعلام عزا نمودند. در روز عاشورا مردم حتی برخی علمای حنفی مثل خواجه علی غزنوی و امام نجم الدین بلعمانی حنفی، سفیانیان را لعن میکردند، دستار از سر باز کرده نوحه میخواندند و خاک بر سر می افشاندند.
مصادف شدن عاشورا با عید
در سال ۳۹۸ که روز عاشورا مصادف با عید مهرگان بود، مراسم عید را به تاخیر انداختند. مورخین به برپائی این مراسم در تمام طول سلطه آل بویه اشاره دارند، اما در همان دوره، با گسترش برگزاری مراسم روز عید غدیر و روز عاشورا و حساسیت اهل سنت و وقوع درگیری های متعدد، اهالی محله کرخ از برگزاری این مراسم منع شدند. در سال ۳۹۳ هم شیعیان از برگزاری مراسم مذهبی خود منع شدند، هم اهل سنت. هر چه حکومت آل بویه به پایان عمر خود نزدیک می شد و ضعف آن بیش تر می گردید، نزاع میان شیعه و سنی نیز افزون تر می شد، لذا سلاطین آل بویه می کوشیدند به هر نحو ممکن، برگزاری مراسم عاشورا و عید غدیر را، که خود بانی آن بودند، ملغی کنند. اما پافشاری شیعیان برای برگزاری مراسم عاشورا ادامه یافت.
آزاد کردن مراسم عاشورا
در سال ۴۰۲ قمری فخرالملک، وزیر سلطان بهاءالدوله برگزاری مراسم عاشورا را آزاد اعلام کرد و برای جلوگیری از وقوع فتنه تدابیری اندیشید، ولی بار دیگر خودش در سال ۴۰۶ قمری برگزاری مراسم عاشورا را منع کند، که اصرار شیعیان به برگزاری آن، باعث نزاع آنها با ساکنان محله باب الشعیر شد و تعداد زیادی در این نزاع کشته شدند. سلاطین سلجوقی از دوستداران ائمه شیعه بودند. ملکشاه به همراه خواجه نظام در سال ۴۷۹ق به زیارت کاظمین، نجف و کربلا رفت. محمد بن عبدالله بلخی پس از سخنرانی و وعظ برای عالمان، مسئولان و طلاب نظامیه اهل سنت، روضه می خواند و از مظلومیت های اهل بیت پیامبر یاد می کرد. این رسم تا اوایل سلطنت طغرل سلجوقی در بغداد و شهرهای دیگر ایران معمول بوده است. در ابتدای قرن هفتم، چون محمد خوارزمشاه خواست علاء الملک ترمذی از سادات حسینی خراسان به عنوان خلیفه در برابر الناصر عباسی مطرح کند، تا حدود زیادی نفوذ معنوی خلفای عباسی ـ که حامی مذهب سنت بودند ـ رو به کاهش گذاشت و سرانجام در نیمه دوم قرن هفتم در سال ۶۵۶ق با سقوط بغداد و حاکمیت یافتن ایلخانان در ایران و عراق، مذهب اهل سنت با بحران جدی روبه رو شد. از این رو فرصت مناسبی برای توسعه تشیع و برگزاری شعائر و مراسم مذهبی آن فراهم گردید و با روی خوش نشان دادن غازان خان به شیعیان و سرانجام با رسمی شدن مذهب تشیع در مدت کوتاهی در زمان "اولجایتو"، مراسم عزاداری عمومیت یافت. مردم هرات پایتخت تیموریان، در نیمه دوم قرن نهم با فرا رسیدن ماه محرم به برگزاری مجالس سوگواری برای امام حسین (علیه السّلام) اهتمام می ورزیدند و حتی شاهزادگان و امرا نیز به برگزاری مجالس عزا همت می گماشتند.
دولت صفویه و عاشورا
...
گرچه عزاداری برای حسین بن علی (علیه السّلام) و خاندان و یاران او به شکل های مختلفی در طول تاریخ اسلام برگزار می شد، اما این مراسم، آن هم در حدی گسترده به صورت سازمان یافته و با دستور و حمایت حکومت، از زمان آل بویه در بغداد آغاز گردید. کامل شیبی می گوید: دسته های عزاداری در شکل جدید، نخستین بار در سال ۳۵۲ به وجود آمدند. به دستور معزالدوله، در عاشورای سال ۳۵۳ عزای عمومی اعلام شد و از مردم خواسته شد که با پوشیدن جامه سیاه، اندوه خود را نشان دهند. در عاشورای سال ۳۵۲ نیز گریه و ندبه برای امام حسین (علیه السّلام) و نوحه خوانی و برپایی ماتم برای آن امام برگزار گردید. در این روز با آویختن پلاس (پارچه های کهنه و سیاه)، اعلام عزا نمودند. در روز عاشورا مردم حتی برخی علمای حنفی مثل خواجه علی غزنوی و امام نجم الدین بلعمانی حنفی، سفیانیان را لعن میکردند، دستار از سر باز کرده نوحه میخواندند و خاک بر سر می افشاندند.
مصادف شدن عاشورا با عید
در سال ۳۹۸ که روز عاشورا مصادف با عید مهرگان بود، مراسم عید را به تاخیر انداختند. مورخین به برپائی این مراسم در تمام طول سلطه آل بویه اشاره دارند، اما در همان دوره، با گسترش برگزاری مراسم روز عید غدیر و روز عاشورا و حساسیت اهل سنت و وقوع درگیری های متعدد، اهالی محله کرخ از برگزاری این مراسم منع شدند. در سال ۳۹۳ هم شیعیان از برگزاری مراسم مذهبی خود منع شدند، هم اهل سنت. هر چه حکومت آل بویه به پایان عمر خود نزدیک می شد و ضعف آن بیش تر می گردید، نزاع میان شیعه و سنی نیز افزون تر می شد، لذا سلاطین آل بویه می کوشیدند به هر نحو ممکن، برگزاری مراسم عاشورا و عید غدیر را، که خود بانی آن بودند، ملغی کنند. اما پافشاری شیعیان برای برگزاری مراسم عاشورا ادامه یافت.
آزاد کردن مراسم عاشورا
در سال ۴۰۲ قمری فخرالملک، وزیر سلطان بهاءالدوله برگزاری مراسم عاشورا را آزاد اعلام کرد و برای جلوگیری از وقوع فتنه تدابیری اندیشید، ولی بار دیگر خودش در سال ۴۰۶ قمری برگزاری مراسم عاشورا را منع کند، که اصرار شیعیان به برگزاری آن، باعث نزاع آنها با ساکنان محله باب الشعیر شد و تعداد زیادی در این نزاع کشته شدند. سلاطین سلجوقی از دوستداران ائمه شیعه بودند. ملکشاه به همراه خواجه نظام در سال ۴۷۹ق به زیارت کاظمین، نجف و کربلا رفت. محمد بن عبدالله بلخی پس از سخنرانی و وعظ برای عالمان، مسئولان و طلاب نظامیه اهل سنت، روضه می خواند و از مظلومیت های اهل بیت پیامبر یاد می کرد. این رسم تا اوایل سلطنت طغرل سلجوقی در بغداد و شهرهای دیگر ایران معمول بوده است. در ابتدای قرن هفتم، چون محمد خوارزمشاه خواست علاء الملک ترمذی از سادات حسینی خراسان به عنوان خلیفه در برابر الناصر عباسی مطرح کند، تا حدود زیادی نفوذ معنوی خلفای عباسی ـ که حامی مذهب سنت بودند ـ رو به کاهش گذاشت و سرانجام در نیمه دوم قرن هفتم در سال ۶۵۶ق با سقوط بغداد و حاکمیت یافتن ایلخانان در ایران و عراق، مذهب اهل سنت با بحران جدی روبه رو شد. از این رو فرصت مناسبی برای توسعه تشیع و برگزاری شعائر و مراسم مذهبی آن فراهم گردید و با روی خوش نشان دادن غازان خان به شیعیان و سرانجام با رسمی شدن مذهب تشیع در مدت کوتاهی در زمان "اولجایتو"، مراسم عزاداری عمومیت یافت. مردم هرات پایتخت تیموریان، در نیمه دوم قرن نهم با فرا رسیدن ماه محرم به برگزاری مجالس سوگواری برای امام حسین (علیه السّلام) اهتمام می ورزیدند و حتی شاهزادگان و امرا نیز به برگزاری مجالس عزا همت می گماشتند.
دولت صفویه و عاشورا
...
wikifeqh: بزرگداشت_عاشورا