بزدلی

/bozdeli/

مترادف بزدلی: ترس، ترسویی، جبن، جبونی، مخافت، هراس

متضاد بزدلی: شجاعت، شهامت، نترسی

معنی انگلیسی:
cowardice, cowardliness, cravenness, pusillanimity, scariness, timdity

لغت نامه دهخدا

بزدلی. [ ب ُ دِ ] ( حامص مرکب ) جبن. ترسوئی. کم جرأتی. ( از یادداشتهای دهخدا ).

فرهنگ فارسی

ترسویی جبن .

فرهنگ عمید

بزدل بودن، ترسو بودن.

دانشنامه عمومی

بزدلی یا ترسویی ( به انگلیسی: Cowardly, Cowardice ) ، حالت شخصیتی ای است که در آن ترس و نگرانی در انجام کاری یا گفتن سخنی وجود دارد از این لحاظ که آیا آن کار یا سخن چیزی درست، خوب و به عنوان کمک به دیگران است یا خیر. این حالت شخصیتی در مقابل دلیری قرارمی گیرد. به عنوان یک برچسب، غالباً از واژهٔ «بزدلی»، برای نشان کردن این شخصیت و به چالش کشیدن آن استفاده می گردد.
عکس بزدلی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

cowardice (اسم)
بزدلی، جبن، نامردی، ترسویی

timidity (اسم)
بزدلی، جبن، ترسویی، کمرویی، حجب

pusillanimity (اسم)
بزدلی، جبن، ترسویی، کم دلی، کم جراتی

poltroonery (اسم)
بزدلی، جبن، ترسویی

timidness (اسم)
بزدلی، جبن، ترسویی، کمرویی، حجب

فارسی به عربی

خجل

پیشنهاد کاربران

بپرس