برونو لاتور ( به فرانسوی: Bruno Latour ) ؛ ( ۲۲ ژوئن ۱۹۴۷ در بون، کوت دور - ۹ اکتبر ۲۰۲۲ ) انسان شناس و نظریه پرداز فرانسوی در زمینه علم، فناوری، و سیاست، در خط مقدم توسعه و بسط نظریه شبکه کنش و ظهور مطالعات علم و فناوری در اروپا بود. [ ۴] البته علاوه بر اروپا، آثار او در آمریکای شمالی هم تأثیرگذار بوده است و بسیاری از مفاهیم مورد استفاده او، کاربردهای فرارشته ای و میان رشته ای یافته است. [ ۵]
وی از ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۶ استاد مدرسه عالی معدن پاریس و سپس از ۲۰۰۶ استاد سیانس پو بود. وی همچنین استاد فلسفه قاره ای در مدرسه اقتصاد لندن بود. شهرت وی برای کتاب های «زندگی آزمایشگاهی»، «ما هرگز مدرن نبوده ایم» و «علم در عمل» می باشد. وی زمانی جزو برساخت گرایان محسوب می شد و از مبدعان نظریه نظریه شبکه کنش بود. او از کسانی بود که در فلسفه معاصر از رویکرد سوبژه اوبژه عدول کرده اند.
لاتور، چشم اندازی انتقادی بر تولید دانش در علوم طبیعی گشود که به علوم اجتماعی نیز بسط یافت. وی عمیقاً دل مشغول این بود که ربط دو مفهوم کلیدی دنیای مدرن، یعنی «طبیعت» و «جامعه»، باید مورد تجدید نظر قرار گیرد. لاتور استدلال می کند که هر دو امر طبیعی و امر اجتماعی در فضاهای مختلف و در زمان های مختلف، متحد و تلفیق می شوند، و چیزی می سازند که او آن را «جمع» ( collective ) می نامد. این جمع، مترادف با جامعه نیست، بلکه شرایط را برای سوسیالیته و جامعه ای فراهم می آورد. «جمع» مرکب از رابطه بین انسان ها و غیرانسان هاست.
لاتور از روایات بزرگان مدرنیته، راجع به پیشرفت و تعالی انتقاد می کند، در عین حال، دعوای پسامدرن رادیکال را هم انکار می نماید و بیش از حد بدبینانه می داند. ماجرا به این بازمی گردد که در اساس فکر مدرنیت، و پسامدرنیت، یک فکر شبکه ای نیست، و از این باب است که موجب اختلال در تشخیص می شود.
• ما هیچ وقت مدرن نبوده ایم، ترجمه رؤیا منجم و کاترین پورتر، نشر علم، ۱۳۹۳.
• مقاله معاصر بودن در تضاد با مدرن بودن است، ترجمه نسترن هاشمی، نشریه معماری شارستان، شماره ۴۴–۴۵، زمستان ۱۳۹۴ - بهار ۱۳۹۵.
• مذاکره با اشیا' ( برونو لاتور و نظریه کنشگر - شبکه ) : رحمان شریف زاده، نشر نی، ۱۳۹۷.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفوی از ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۶ استاد مدرسه عالی معدن پاریس و سپس از ۲۰۰۶ استاد سیانس پو بود. وی همچنین استاد فلسفه قاره ای در مدرسه اقتصاد لندن بود. شهرت وی برای کتاب های «زندگی آزمایشگاهی»، «ما هرگز مدرن نبوده ایم» و «علم در عمل» می باشد. وی زمانی جزو برساخت گرایان محسوب می شد و از مبدعان نظریه نظریه شبکه کنش بود. او از کسانی بود که در فلسفه معاصر از رویکرد سوبژه اوبژه عدول کرده اند.
لاتور، چشم اندازی انتقادی بر تولید دانش در علوم طبیعی گشود که به علوم اجتماعی نیز بسط یافت. وی عمیقاً دل مشغول این بود که ربط دو مفهوم کلیدی دنیای مدرن، یعنی «طبیعت» و «جامعه»، باید مورد تجدید نظر قرار گیرد. لاتور استدلال می کند که هر دو امر طبیعی و امر اجتماعی در فضاهای مختلف و در زمان های مختلف، متحد و تلفیق می شوند، و چیزی می سازند که او آن را «جمع» ( collective ) می نامد. این جمع، مترادف با جامعه نیست، بلکه شرایط را برای سوسیالیته و جامعه ای فراهم می آورد. «جمع» مرکب از رابطه بین انسان ها و غیرانسان هاست.
لاتور از روایات بزرگان مدرنیته، راجع به پیشرفت و تعالی انتقاد می کند، در عین حال، دعوای پسامدرن رادیکال را هم انکار می نماید و بیش از حد بدبینانه می داند. ماجرا به این بازمی گردد که در اساس فکر مدرنیت، و پسامدرنیت، یک فکر شبکه ای نیست، و از این باب است که موجب اختلال در تشخیص می شود.
• ما هیچ وقت مدرن نبوده ایم، ترجمه رؤیا منجم و کاترین پورتر، نشر علم، ۱۳۹۳.
• مقاله معاصر بودن در تضاد با مدرن بودن است، ترجمه نسترن هاشمی، نشریه معماری شارستان، شماره ۴۴–۴۵، زمستان ۱۳۹۴ - بهار ۱۳۹۵.
• مذاکره با اشیا' ( برونو لاتور و نظریه کنشگر - شبکه ) : رحمان شریف زاده، نشر نی، ۱۳۹۷.
wiki: برونو لاتور