[ویکی فقه] بُرُقلُس، فیلسوف نوافلاطونی یونان متأخر و نویسنده آثار فلسفی در قرن پنجم میلادی که فلسفه فلوطین (افلوطین) و اتباع او از جمله از طریق آثار وی در فلسفه اسلامی وفلسفه مدرسی تأثیر کرده است.
نام او در یونانی پروکلوس است.
در منابع اسلامی از او با عنوان «دیادوخُس» (یا دیدوخس) برقلس نام برده اند که در یونانی به معنای عَقیب (از پی آینده/ جانشین) است.
برقلس را از آن رو بدین لقب خوانده اند که افلاطونی مذهب و رئیس مدرسه افلاطون در آتن (آکادمی) بوده است.
مسلمانان نام او را علاوه بر برقلس، به صورتهای اَبَرقُلُس، بُرقلیس و فورقلس و نیز برقلس افلاطونی و برقلیس دهری گفته اند.
صفت دهری از آن جا بر وی اطلاق شده که در رساله ای از اندیشه یونانی قدَمِ عالَم دفاع کرده است.
برقلس در قسطنطنیه به دنیا آمد.
تاریخ تولد او را به اختلاف، ۴۱۰ یا ۴۱۲ میلادی ذکر کرده اند.
قفطی، به نقل از یحیی نحوی ، می نویسد که وی در زمان دقلطیانوس قبطی می زیسته که اگر مقصود دیوکلتیانوس (حک: ۲۸۴ـ۳۰۵ میلادی) باشد که حکومت مصر و حوزه آسیایی روم آن روزگار را بر عهده داشته نمی تواند درست باشد.
پدر و مادرش در اصل اهل لیقیه بودند و وی تحصیلات مقدماتی را درکسانتوس، شهری در ساحل جنوبی لیقیه، گذراند.
لیقیه (لوکیا) نام منطقه ای در جنوب آسیای صغیر در کناره مدیترانه بوده است.
قفطی به نقل از مختاربن عبدون بن بُطلان، طبیب نصرانی (متوفی ۴۴۴)، برقلس را اهل لاذقیه می داند که شاید همان لیقیه باشد.
همچنین در فهرست ابن ندیم برقلس اهل اطاطریه و در تاریخ الحکمای قفطی اهل اطاطوله ذکر شده که ممکن است هر دو تصحیف و تحریف شده آناطولی باشد.
منبع متأخری مانند محبوب القلوب بخطا وی را از اهالی افریقیه معرفی می کند.
گرویدن به فلسفه
امروزه، اطلاع ما از زندگی برقلس از آن رو دقیق است که شاگرد وی، مارینوس، در حدود ۴۹۰میلادی در نوشته ای تحت عنوان زندگی برقلس شرح احوال وسیرت استاد خود را نگاشته است.
به نوشته وی، برقلس در پی تحول روحی به فلسفه و مذهب نوافلاطونی روی آورد.
او نخست در اسکندریه خطابه خواند، اما در سفری به بوزنطیه ( قسطنطنیه ) به فلسفه روی آورد و در بازگشت به اسکندریه شاگرد لامفیذورُس (اُلَمپیودوروس) و هرون ریاضیدان شد.
برقلس اسکندریه را به قصد آتن ترک گفت و در آن جا با سوریانوس (متوفی حدود ۴۳۰ میلادی) و به واسطه او با فلوطَرخُس آتنی (پلوتارک، متوفی ۴۳۱ یا ۴۳۲ میلادی)، پسر نِسطوریوس، آشنا شد.
برقلس آثار ارسطو و افلاطون را نزد سوریانوس خواند و با آموزشهای منظم مهیای جانشینی افلاطون و اداره مدرسه آتنیِ مذهب نو افلاطونی شد.
برقلس در سراسر زندگی به تفکر ، عبادت ، تعلیم و تألیف مشغول بود، از خوردن گوشت حیوانات احتراز می کرد، روزه می گرفت و هر روز در حین طلوع و غروب و ظهر نیایش می کرد.
وفات
وی در ۴۸۵میلادی در آتن درگذشت.
بریه تاریخ وفات او را ۴۸۴ نوشته است.
پس از وی دیری نپایید که فرمان تعطیلی آکادمی صادر شد (۵۲۹ میلادی).
آثار
...
نام او در یونانی پروکلوس است.
در منابع اسلامی از او با عنوان «دیادوخُس» (یا دیدوخس) برقلس نام برده اند که در یونانی به معنای عَقیب (از پی آینده/ جانشین) است.
برقلس را از آن رو بدین لقب خوانده اند که افلاطونی مذهب و رئیس مدرسه افلاطون در آتن (آکادمی) بوده است.
مسلمانان نام او را علاوه بر برقلس، به صورتهای اَبَرقُلُس، بُرقلیس و فورقلس و نیز برقلس افلاطونی و برقلیس دهری گفته اند.
صفت دهری از آن جا بر وی اطلاق شده که در رساله ای از اندیشه یونانی قدَمِ عالَم دفاع کرده است.
برقلس در قسطنطنیه به دنیا آمد.
تاریخ تولد او را به اختلاف، ۴۱۰ یا ۴۱۲ میلادی ذکر کرده اند.
قفطی، به نقل از یحیی نحوی ، می نویسد که وی در زمان دقلطیانوس قبطی می زیسته که اگر مقصود دیوکلتیانوس (حک: ۲۸۴ـ۳۰۵ میلادی) باشد که حکومت مصر و حوزه آسیایی روم آن روزگار را بر عهده داشته نمی تواند درست باشد.
پدر و مادرش در اصل اهل لیقیه بودند و وی تحصیلات مقدماتی را درکسانتوس، شهری در ساحل جنوبی لیقیه، گذراند.
لیقیه (لوکیا) نام منطقه ای در جنوب آسیای صغیر در کناره مدیترانه بوده است.
قفطی به نقل از مختاربن عبدون بن بُطلان، طبیب نصرانی (متوفی ۴۴۴)، برقلس را اهل لاذقیه می داند که شاید همان لیقیه باشد.
همچنین در فهرست ابن ندیم برقلس اهل اطاطریه و در تاریخ الحکمای قفطی اهل اطاطوله ذکر شده که ممکن است هر دو تصحیف و تحریف شده آناطولی باشد.
منبع متأخری مانند محبوب القلوب بخطا وی را از اهالی افریقیه معرفی می کند.
گرویدن به فلسفه
امروزه، اطلاع ما از زندگی برقلس از آن رو دقیق است که شاگرد وی، مارینوس، در حدود ۴۹۰میلادی در نوشته ای تحت عنوان زندگی برقلس شرح احوال وسیرت استاد خود را نگاشته است.
به نوشته وی، برقلس در پی تحول روحی به فلسفه و مذهب نوافلاطونی روی آورد.
او نخست در اسکندریه خطابه خواند، اما در سفری به بوزنطیه ( قسطنطنیه ) به فلسفه روی آورد و در بازگشت به اسکندریه شاگرد لامفیذورُس (اُلَمپیودوروس) و هرون ریاضیدان شد.
برقلس اسکندریه را به قصد آتن ترک گفت و در آن جا با سوریانوس (متوفی حدود ۴۳۰ میلادی) و به واسطه او با فلوطَرخُس آتنی (پلوتارک، متوفی ۴۳۱ یا ۴۳۲ میلادی)، پسر نِسطوریوس، آشنا شد.
برقلس آثار ارسطو و افلاطون را نزد سوریانوس خواند و با آموزشهای منظم مهیای جانشینی افلاطون و اداره مدرسه آتنیِ مذهب نو افلاطونی شد.
برقلس در سراسر زندگی به تفکر ، عبادت ، تعلیم و تألیف مشغول بود، از خوردن گوشت حیوانات احتراز می کرد، روزه می گرفت و هر روز در حین طلوع و غروب و ظهر نیایش می کرد.
وفات
وی در ۴۸۵میلادی در آتن درگذشت.
بریه تاریخ وفات او را ۴۸۴ نوشته است.
پس از وی دیری نپایید که فرمان تعطیلی آکادمی صادر شد (۵۲۹ میلادی).
آثار
...
wikifeqh: دیدوخس_برقلس