برزخ از منظر شیخ اشراق

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برزخ، در لغت به معنای حاجز و جداکننده دو چیز از یکدیگر، و کاربرد اصطلاحی این واژه در متن های عرفانی و فلسفی به معنای عالَمی میان عقول مجرّد و اجسام مادّی، حایز اهمیت است.
برزخ، در لغت به معنای حاجز و جداکننده دو چیز از یکدیگر، و در قرآن و احادیث و متن های فلسفی و عرفانی به همین معنا، بسیار به کار رفته است؛ مثلاً وسوسه به برازخ الایمان (حد واسط کفر و ایمان یا شکّ و یقین) تعبیر شده، یا فاصله میان مرگ و رستاخیز برزخ نام گرفته است.کاربرد اصطلاحی این واژه، خصوصاً در منابع دینی به معنای مرحله ای بین دنیا و آخرت (یا مرگ و قیامت) و در متن های عرفانی و فلسفی به معنای عالَمی میان عقول مجرّد و اجسام مادّی، حایز اهمیت است.
برزخ در اصطلاح شیخ اشراق
سهروردی اشیاء را به دو گروه نوری الذّات و غیر نوری الذّات تقسیم کرده و جسم را جوهری تیره (جوهرٌ عاسقٌ) می داند و به لحاظ خاصیت حایل شدنِ آن میان دو شی، آن را «برزخ» نامیده است.بر همین اساس، از جمادات با عنوان برزخ میّت و از افلاک با عناوین برازخ علویّه، برازخ سماویّه، برازخ مستقلّه و برازخ قاهره یاد کرده و فلک اطلس را، که بر همه اجسام محیط است، برزخ محیط و برزخ اعلی، نفوس ناطقه را انوار مدبّر برازخ و عناصر را برازخ خاضعه (در مقابل برازخ قاهره) و برازخ قابسه (به دلیل اقتباس نور از افلاک) نامیده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس