برخاست

/barxAst/

معنی انگلیسی:
rising, adjournment

لغت نامه دهخدا

برخاست. [ ب َ ] ( مص مرکب مرخم ، اِ مص مرکب ) مصدر مرکب مرخم است از برخاستن. قیام :
هرکه را بر سماط بنشستی
واجب آمد بخدمتش برخاست.
سعدی.
- نشست و برخاست ؛ نشست و خاست. مجالست.

فرهنگ فارسی

مصدر مرکب از مرخم است از برخاستن قیام .

فرهنگستان زبان و ادب

{take off} [حمل ونقل هوایی] برخاستن هواپیما از فرودگاه

دانشنامه عمومی

برخاست یا تیک آف ( به انگلیسی: Takeoff ) مرحله ای از پرواز است که در آن هواپیما در حال تغییر از حرکت بر روی زمین ( تاکسی کردن ) به حالت پرواز در آسمان می باشد که معمولاً از روی باند پرواز شروع می شود. بالونها، هلیکوپترها و هواپیماهای عمود پرواز نیازی به باند پرواز برای برخاست ندارند. برخاست عکس عمل فرود می باشد.
در این مرحله از پرواز، خلبان با سرعتی خاص هواپیما را از زمین بلند میکند. وقتی که هواپیما به سرعت خاصی ( سرعت تصمیم گیری ) میرسد و هواپیما میتواند بلند شود، خلبان دماغه هواپیما را آرام بالا میبرد و سپس هواپیما از زمین جدا شده و پرواز آغاز میشود.
عکس برخاست

برخاست (فیلم). «برخاست» ( روسی: Взлёт ) یک فیلم است که در سال ۱۹۷۹ منتشر شد.
عکس برخاست (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

فارسی به عربی

انتفاضة , انهض , تاجیل

پیشنهاد کاربران

برخاست:بلند شد
معنی برخاستن
برخاست : بلند شد
خواست: اراده کرد که . .
بلند شدن، ایستادن ، پاشدن
خواست: چیزی را خوستن
برخاست: بلند شد
بلند شد - پا شد
برخاست : بلند شو و بلند شدن و استاده
بلند شدن از جای خود - ایستادن
مخالف نشست
برخاست = از جای خود بلند شد
بلند شدن
یا ایستادن
بلند شد - ایستاد - سر پا شد -
Stup =بلند شو
بلند شدن
برخاست 🌹🌹🌹🌹🌹
برخاست:بلند شد
برخاستن:بلند شدن
برخاست =ایستاد
برخاستن= ایستادن.
برخاست به معنی= بلند شدن هست.
بلندشدن
از جای خودبلند شد و ایستاد.
بلندشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس