برازق

لغت نامه دهخدا

برازق. [ ب َ زِ ] ( ع اِ ) برازیق. ( منتهی الارب ). گروه ها. رجوع به برازیق شود.

برازق. [ ب ُ؟ ] ( اِخ )دهی از دهستان زمج بخش ششتمد شهرستان سبزوار است که 818 تن سکنه دارد. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس