[ویکی فقه] برادر موسی (قرآن). هارون علیه السلام، برادر حضرت موسی علیه السلام است، که در چند جای قرآن خداوند آن را بیان کرده است.
۱. قالوا یـموسی... فاذهب انت وربک فقـتلا انا هـهنا قـعدون• قال رب انی لا املک الا نفسی واخی... (بنی اسرائیل) گفتند: «ای موسی! تا آنها در آنجا هستند، ما هرگز وارد نخواهیم شد! تو و پروردگارت بروید و (با آنان) بجنگید، ما همین جا نشسته ایم»! (موسی) گفت: «پروردگارا! من تنها اختیار خودم و برادرم را دارم، میان ما و این جمعیت گنهکار، جدایی بیفکن!» به قرینه آیاتی که اسم برادر موسی به هارون علیه السلام تصریح شده، مقصود از برادر موسی در این آیه و آیات دیگر، هارون علیه السلام است.۲. قالوا ارجه واخاه.... . (سپس به فرعون) گفتند: « (کار) او و برادرش را به تأخیر انداز.... . ۳. .. وقال موسی لاخیه هـرون... و موسی به برادرش هارون گفت .... . ۴. ولما رجع موسی الی قومه غضبـن اسفا... واخذ براس اخیه یجره الیه قال ابن ام... • قال رب اغفر لی ولاخی... و هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت، ..... و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیت) به سوی خود کشید او گفت: «فرزند مادرم! .... (موسی) گفت: «پروردگارا! من و برادرم را بیامرز،... . ۵. واوحینآ الی موسی واخیه... و به موسی و برادرش وحی کردیم ... . ۶. ووهبنا له من رحمتنآ اخاه هـرون نبیا. و ما از رحمت خود، برادرش هارون را- که پیامبر بود- به او بخشیدیم. ۷. قال القها یـموسی• قال رب اشرح لی صدری• هـرون اخی. گفت: «ای موسی! آن را بیفکن.»... (موسی) گفت: «پروردگارا! سینه ام را گشاده کن ... برادرم هارون را!. ۸. اذهب انت واخوک بـایـتی... (اکنون) تو و برادرت با آیات من بروید، و در یاد من کوتاهی نکنید! ۹. قال یبنؤم لاتاخذ بلحیتی ولا براسی... (هارون) گفت: «ای فرزند مادرم! (ای برادر!) ریش و سر مرا مگیر! ۱۰. ثم ارسلنا موسی واخاه هـرون... سپس موسی و برادرش هارون را با آیات خود و دلیلی روشن فرستادیم..... ۱۱. ولقد ءاتینا موسی الکتـب وجعلنا معه اخاه هـرون وزیرا. و ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم و برادرش هارون را یاور او قرار دادیم. ۱۲. قالوا ارجه واخاه... گفتند: «او و برادرش را مهلت ده ... . ۱۳. واخی هـرون... و برادرم هارون .... .
مراحل رهبری هارون
وقتی که حضرت موسی علیه السلام برای عبادت، قوم خود را ترک کرد هارون علیه السلام را به عنوان جانشین خود قرار داد، ولی قوم موسی علیه السلام دچار فتنه سامری شدند و به هارون علیه السلام گوش ندادن. بدون شک هارون علیه السلام در غیاب موسی علیه السلام در انجام رسالت خویش کمترین سستی به خرج نداد، ولی جهالت مردم از یکسو، و رسوبات دوران رقیت و بردگی و بت پرستی در مصر از سوی دیگر کوشش های او را خنثی کرد.او طبق آیات قرآن وظیفه خود را در چهار مرحله پیاده نمود:نخست به آنها اعلام کرد که این جریان یک خط انحرافی و یک میدان آزمایش خطرناک برای همه شما است ، تا مغزهای خفته بیدار شود و مردم به اندیشه بنشینند و مهم همین بود (یا قوم انما فتنتم به).مرحله دوم این بود که نعمت های گوناگون خداوند را که از بدو قیام موسی تا زمان نجات از چنگال فرعونیان شامل حال بنی اسرائیل شده بود بیاد آنها آورد، و مخصوصا خدا را با صفت رحمت عامه اش توصیف کرد، تا اثر عمیق تری بگذارد و هم آنها را به آمرزش این خطای بزرگ امیدوار سازد (و ان ربکم الرحمن).مرحله سوم این بود که آنها را متوجه مقام نبوت خویش و جانشینی از برادرش موسی کرد (فاتبعونی ).و بالاخره مرحله چهارم این بود که آنها را به وظائف الهی شان آشنا ساخت (و اطیعوا امری ).
۱. قالوا یـموسی... فاذهب انت وربک فقـتلا انا هـهنا قـعدون• قال رب انی لا املک الا نفسی واخی... (بنی اسرائیل) گفتند: «ای موسی! تا آنها در آنجا هستند، ما هرگز وارد نخواهیم شد! تو و پروردگارت بروید و (با آنان) بجنگید، ما همین جا نشسته ایم»! (موسی) گفت: «پروردگارا! من تنها اختیار خودم و برادرم را دارم، میان ما و این جمعیت گنهکار، جدایی بیفکن!» به قرینه آیاتی که اسم برادر موسی به هارون علیه السلام تصریح شده، مقصود از برادر موسی در این آیه و آیات دیگر، هارون علیه السلام است.۲. قالوا ارجه واخاه.... . (سپس به فرعون) گفتند: « (کار) او و برادرش را به تأخیر انداز.... . ۳. .. وقال موسی لاخیه هـرون... و موسی به برادرش هارون گفت .... . ۴. ولما رجع موسی الی قومه غضبـن اسفا... واخذ براس اخیه یجره الیه قال ابن ام... • قال رب اغفر لی ولاخی... و هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت، ..... و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیت) به سوی خود کشید او گفت: «فرزند مادرم! .... (موسی) گفت: «پروردگارا! من و برادرم را بیامرز،... . ۵. واوحینآ الی موسی واخیه... و به موسی و برادرش وحی کردیم ... . ۶. ووهبنا له من رحمتنآ اخاه هـرون نبیا. و ما از رحمت خود، برادرش هارون را- که پیامبر بود- به او بخشیدیم. ۷. قال القها یـموسی• قال رب اشرح لی صدری• هـرون اخی. گفت: «ای موسی! آن را بیفکن.»... (موسی) گفت: «پروردگارا! سینه ام را گشاده کن ... برادرم هارون را!. ۸. اذهب انت واخوک بـایـتی... (اکنون) تو و برادرت با آیات من بروید، و در یاد من کوتاهی نکنید! ۹. قال یبنؤم لاتاخذ بلحیتی ولا براسی... (هارون) گفت: «ای فرزند مادرم! (ای برادر!) ریش و سر مرا مگیر! ۱۰. ثم ارسلنا موسی واخاه هـرون... سپس موسی و برادرش هارون را با آیات خود و دلیلی روشن فرستادیم..... ۱۱. ولقد ءاتینا موسی الکتـب وجعلنا معه اخاه هـرون وزیرا. و ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم و برادرش هارون را یاور او قرار دادیم. ۱۲. قالوا ارجه واخاه... گفتند: «او و برادرش را مهلت ده ... . ۱۳. واخی هـرون... و برادرم هارون .... .
مراحل رهبری هارون
وقتی که حضرت موسی علیه السلام برای عبادت، قوم خود را ترک کرد هارون علیه السلام را به عنوان جانشین خود قرار داد، ولی قوم موسی علیه السلام دچار فتنه سامری شدند و به هارون علیه السلام گوش ندادن. بدون شک هارون علیه السلام در غیاب موسی علیه السلام در انجام رسالت خویش کمترین سستی به خرج نداد، ولی جهالت مردم از یکسو، و رسوبات دوران رقیت و بردگی و بت پرستی در مصر از سوی دیگر کوشش های او را خنثی کرد.او طبق آیات قرآن وظیفه خود را در چهار مرحله پیاده نمود:نخست به آنها اعلام کرد که این جریان یک خط انحرافی و یک میدان آزمایش خطرناک برای همه شما است ، تا مغزهای خفته بیدار شود و مردم به اندیشه بنشینند و مهم همین بود (یا قوم انما فتنتم به).مرحله دوم این بود که نعمت های گوناگون خداوند را که از بدو قیام موسی تا زمان نجات از چنگال فرعونیان شامل حال بنی اسرائیل شده بود بیاد آنها آورد، و مخصوصا خدا را با صفت رحمت عامه اش توصیف کرد، تا اثر عمیق تری بگذارد و هم آنها را به آمرزش این خطای بزرگ امیدوار سازد (و ان ربکم الرحمن).مرحله سوم این بود که آنها را متوجه مقام نبوت خویش و جانشینی از برادرش موسی کرد (فاتبعونی ).و بالاخره مرحله چهارم این بود که آنها را به وظائف الهی شان آشنا ساخت (و اطیعوا امری ).
wikifeqh: برادر_موسی_(قرآن)