بدیهه سرایی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بَدیهه سُرایی وَ بَدیهه گویی ، سرایش و نگارش شعر و سخن به مقتضای مقام و بی درنگ و اندیشه پیشین است.
بدیهه یا بداهه (به ضم یا فتح باء) از مصدر بَدْه و بُدْه (هاء بدل از همزه : بدء)، در لغت یعنی آغاز هر چیز و آنچه به ناگاه آید؛ و در اصطلاح ادب کلامی است که بی رَویّت و اندیشه بر زبان و قلم گوینده و نویسنده جاری شود.
تعریف بدیهه
در تعریف منطقی بدیهه ، بی گمان صفت «ناگهانی بودن » یا «به ناگاه روی دادن » فصل یا عرض خاص به شمار می آید؛ پس این صفت هم صفت قول (سخن ، کلام ) تواند بود و هم صفت فعل ؛ ولی آنچه در اینجا موردنظر است ، بدیهه در قول یا کلام است که ممکن است مطلق یا مقید باشد. در قول یا کلام مطلق ، بدیهه یعنی «بی اندیشه آمدن ِ سخن ، ناگاه آمدن سخن و بی تأمل چیزی گفتن » و در قول یا کلام مقید (انشاء، شعر، خطابه )، نوشتن و سرودن و سخنوری بی اندیشه و بی مقدمه را بدیهه گویند، بدین معنی که «منشی یا شاعر کلام را بی رویت و فکر انشا کند». در زبان فارسی از بدیهه به «زود شعری » و «چُست گویی » نیز تعبیر شده است .
معنای ارتجال
از بدیهه به «ارتجال » نیز تعبیر می شود. ارتجال در اصطلاح «سخن گفتن بدون آمادگی قبلی » است . رشید وطواط و تهانوی به صراحت بدیهه را همان ارتجال خوانده اند. پس شعرسرایی و انشاپردازی و سخنوری بدون ساختن و آماده کردن قبلی ، مصداق ِ ارتجال یا بدیهه به شمار می روند.
رویه گویی
...

پیشنهاد کاربران

زودشعری. [ ش ِ ] ( حامص مرکب ) بدیهه گویی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) . برفور شعر گفتن. بدیهه گویی. بداهه سرایی. ( فرهنگ فارسی معین ) : وآن اقبال که رودکی از آل سامان دید به بدیهه گفتن و زودشعری ، کس ندیده است. ( چهارمقاله نظامی عروضی ) .

بپرس