[ویکی فقه] افضل الدین بدیل بن علی نجار شروانی، معروف ترین شاعر قرن ششم و از نام آوران شعر فارسی است که در سال ۵۲۰ هجری قمری در شروان یا شیروان چشم به جهان گشود.
افضل الدین بدیل بن علی نجار شروانی، معروف ترین شاعر قرن ششم و از نام آوران شعر فارسی است که در سال ۵۲۰ هجری قمری در شروان یا شیروان (شهری منسوب به انوشیروان و زادگاه برخی شعرا مانند خاقانی و فلکی و سیدعظیم و صابر و بهار شروانی) چشم به جهان گشوده و در ۵۹۵ هجری قمری درگذشته است. نام او بدیل بوده؛ چنان که خود گفته است: بدل من آمدم اندر جهان سنایی را ••• بدین دلیل پدر نام من بدیل نهاده
القاب
القاب و عناوین این سخنور نام دار امیرالشعرا، سلطان الفصحا، حسان العجم، افضل الدین بدیل و الحقایقی بوده است.
مهارت در دو صنعت نظم و نثر
خاقانی در هر دو زبان پارسی و عربی ادیب و در هر دو صنعت نظم و نثر استاد بوده است. قصاید غرا و قطعات بی نظیری دارد و قسمت بزرگی از اشعار وی هم رباعی و هم مثنوی است. خاقانی قصاید بلندی در وصف اصفهان، خراسان، بغداد و دربند گفته و در شرح منازل حج و وصف کعبه قصاید بلندی ساخته است که «باکورة الاشجار» و «تحفة العراقین» از جمله آنهاست. قصاید «صفیرة الضمیر» و «منطق الطیر» و «سوگندنامه» نیز از امهات قصاید اوست. قصیده ای که خاقانی در مقابل ایوان کسری و وصف خرابه مداین گفته نخبه آثار اوست.زبده قصاید وی در وصف حضرت رسول و مدح سلاطین شروان و قزل ارسلان سلجوقی است و تخلص خاقانی هم منسوب به خاقان اکبر منوچهر بن کسران از سلاطین شروان است که به هر قصیده هزار دینار صله و جایزه از وی می گرفته است. خاقانی دو مرتبه به زیارت خانه کعبه رفته و مثنوی تحفة العراقین را در طول راه به نظم کشیده است.برخی از استادان معرفت شرح ها و تفسیرهایی در چگونگی کلمات و حواشی و تعلیقاتی بر اشعار مشکله خاقانی نوشته اند؛ از جمله خواجه حسن دهلوی شرحی بر دیوان وی نوشته و کمال تتبع و شعرشناسی خود را در آن ظاهر کرده است.
زندانی شدن خاقانی
...
افضل الدین بدیل بن علی نجار شروانی، معروف ترین شاعر قرن ششم و از نام آوران شعر فارسی است که در سال ۵۲۰ هجری قمری در شروان یا شیروان (شهری منسوب به انوشیروان و زادگاه برخی شعرا مانند خاقانی و فلکی و سیدعظیم و صابر و بهار شروانی) چشم به جهان گشوده و در ۵۹۵ هجری قمری درگذشته است. نام او بدیل بوده؛ چنان که خود گفته است: بدل من آمدم اندر جهان سنایی را ••• بدین دلیل پدر نام من بدیل نهاده
القاب
القاب و عناوین این سخنور نام دار امیرالشعرا، سلطان الفصحا، حسان العجم، افضل الدین بدیل و الحقایقی بوده است.
مهارت در دو صنعت نظم و نثر
خاقانی در هر دو زبان پارسی و عربی ادیب و در هر دو صنعت نظم و نثر استاد بوده است. قصاید غرا و قطعات بی نظیری دارد و قسمت بزرگی از اشعار وی هم رباعی و هم مثنوی است. خاقانی قصاید بلندی در وصف اصفهان، خراسان، بغداد و دربند گفته و در شرح منازل حج و وصف کعبه قصاید بلندی ساخته است که «باکورة الاشجار» و «تحفة العراقین» از جمله آنهاست. قصاید «صفیرة الضمیر» و «منطق الطیر» و «سوگندنامه» نیز از امهات قصاید اوست. قصیده ای که خاقانی در مقابل ایوان کسری و وصف خرابه مداین گفته نخبه آثار اوست.زبده قصاید وی در وصف حضرت رسول و مدح سلاطین شروان و قزل ارسلان سلجوقی است و تخلص خاقانی هم منسوب به خاقان اکبر منوچهر بن کسران از سلاطین شروان است که به هر قصیده هزار دینار صله و جایزه از وی می گرفته است. خاقانی دو مرتبه به زیارت خانه کعبه رفته و مثنوی تحفة العراقین را در طول راه به نظم کشیده است.برخی از استادان معرفت شرح ها و تفسیرهایی در چگونگی کلمات و حواشی و تعلیقاتی بر اشعار مشکله خاقانی نوشته اند؛ از جمله خواجه حسن دهلوی شرحی بر دیوان وی نوشته و کمال تتبع و شعرشناسی خود را در آن ظاهر کرده است.
زندانی شدن خاقانی
...
wikifeqh: خاقانی_شروانی