بحر محیط


معنی انگلیسی:
the ocean

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بَحْرِ مُحیط، یا اقیانوس (یونانی : اُکِئانوس ۳)، دریای بزرگی که جغرافی دانان کهن می پنداشتند همه خشکی های زمین را احاطه کرده است .
یونانیان اقیانوس را رود بزرگی می دانستند که سراسر قرص مسطح زمین را در برمی گرفت . در اساطیر یونانی اکئانوس ارشد تیتان ها بود که از ازدواج دو رب النوع گایا و اُرانوس پدید آمده اند. در این اساطیر گایا (زمین ) عنصر اولیه ، و اُرانوس رب النوع آسمان و کوهستان ها، و پدیدآورنده امواج بود. اکئانوس در جریان مبارزه زئوس و اُلمپیان باتیتان ها، جانب تیتان ها را گرفت ؛ در نتیجه ، زئوس حاکمیت خود را بر آب های جهان مستقر ساخت . گروهی از ارباب انواع که بر دریاها و رودها فرمان می راندند، از خویشاوندان اکئانوس محسوب می شدند.
دیدگاه جغرافی دانان مسلمان
جغرافی نگاران مسلمان به پیروی از اساطیر یونانی در آغاز، دریای پیرامونی را اقیانوس ، و سپس بحر محیط، بحر اخضر، بحر اخضر محیط مغربی (دریای محیط سبز باختری )، بحر ظلمات و اقیانوس مشرق می خواندند.
موقعیت جغرافیایی
علمای قدیم در تعیین موقعیت جغرافیایی بحرمحیط اختلاف نظر داشتند، ولی همه بر این باور بودند که این آب ، ربع مسکون را از همه جهات احاطه کرده است ، برخی عقیده داشتند که این دریا از سرزمین حبشه تا بریتانیا را فرا گرفته است برخی نیز گفته اند دریایی که بر کنار طنجه و اندلس قرار دارد، بحر محیط است عده ای هم معتقد بودند که اکثر جوانب زمین را این دریا در برگرفته است ابن خلدون (د ۸۰۸ق /۱۴۰۶م ) بر آن بود که این دریا از جنوب تا خط استوا ادامه دارد. بعضی بر آن بودند که دست کم اقیانوس از ۳ جهت شمال ، مشرق و مغرب ربع مسکون را احاطه کرده است . عده ای نیز از اخبار بحر محیط آگاه نبودند و سواحل آن را نمی شناختند و می گفتند: کشتیرانی در آن انجام نمی گیرد. از این نوشته ها چنین برمی آید که اکئانوس یونانی با دریایی ناشناخته که ظاهراً باید همان اقیانوس ِ کبیر باشد، خلط شده است .
عقیده جغرافی دانان
...

پیشنهاد کاربران

بحرالمحیط ( «بحر اقیانوس محیط » یا «اقیانوس » ) ، همان اقیانوس احاطه کنندة یونانیان ( اوکئانوس ) . بعضی آن را بحراخضر ( دریای سبز ) نامیده اند. چنین تصور می شد که این اقیانوس ربع مسکون را از همة جهات یا لااقل از سه جهت شمال و مشرق و مغرب احاطه می کند ( مسعودی ، 1967، ص 26 ) ، چون حدّ جنوبی جهان مسکون را خط استوا می دانستند. به گفتة کعب الاحبار * ( به نقل قزوینی ، عجایب ، ص 104 ) ، هفت دریا جهان مسکون را احاطه می کرده و آخرین آنها بقیه را دربر می گرفته است .
...
[مشاهده متن کامل]

همه براین امر اتفاق نظر داشتند که دریاهای عمده مستقیماً به بحر محیط متصل است مگر در چند مورد استثنایی ، از جمله دریای خزر؛ ولی دریای سیاه ( بحر بُنْطُس یا نیطُس ) که آن را شاخه یا خلیجی از بحر محیط می دانستند، و بحر مغرب ، بحر روم ، بحر وَرَنْک ( بالتیک ) ، بحر زَنْج ، بحر فارس ، بحر هند، بحر چین ( چهار بحر اخیر با اقیانوس هند و بخشی از اقیانوس کبیر مطابقت دارد ) به اقیانوس متصل است . به طور کلی ، چنین تصور می شد که این شاخه ها یا خلیجهای بحر محیط دو جبهه در مشرق و مغرب به وجود می آوردند ( یاقوت حموی ، ج 1، ص 504 ) که در ناحیة سوئز به هم می پیوستند یا لااقل به یکدیگر نزدیک می شدند. اما در این باب که آیا آب از بحر محیط به خلیجها می ریزد ( بنابر نظر غالب ) ، یا همانند تقریباً تمام رودهای جهان به بحرمحیط سرازیر می شود، آب خلیجها هم به آن می ریزد، یقین نداشتند.
با اینکه از لحاظ نظری بحر محیط اقیانوسی محیط بر ربع مسکون به شمار می رفت ، غالباً مراد از آن فقط اقیانوس اطلس بود. از طرف دیگر، قسمتی از اقیانوس اطلس ، که مجاور اسپانیا و شمال افریقا بود، بخشی از بحر مغرب به شمار می آمد ( قزوینی ، عجایب ، ص 123 ) . وقتی که بحر محیط به معنای اقیانوس اطلس به کار می رود با بحر مُظْلِم یا بحر ظُلْمَة یا بحر ظُلُماتْ ( دریای تاریکی ) مترادف است و به شمال اقیانوس اطلس اطلاق می شود و این اسامی از هوای نامساعد و مخاطرات آن اقیانوس حکایت می کند ( ادریسی ، ج 2، ص 355 - 356؛ نیز رجوع کنید به دمشقی ، ص 124 ) . از جمله جزایر مشهور بحر محیط ، علاوه بر طولیه که معمولاً آن را با شتلند یکی می دانند و اعراب از طریق ترجمه های بطلمیوس با آن آشنا بودند، جزایر خالدات * ( جزایر قناری ) و بریتانیا ( بَرْطانیّه ، به صورتهای مختلف ) بود. به روایتی معروف ، که ظاهراً از منبعی قدیمی گرفته شده است ، شمار جزایر بریتانیا دوازده بوده است ( بتّانی ، ص 26؛ نیز رجوع کنید به مسعودی ، 1967، ص 68 ) .
نویسندگان عرب اتفاق نظر دارند که کشتیرانی در بحر محیط غیرممکن است ، مانند کِنْدی که یاقوت حموی ( ج 1، ص 500 ) ، از او نقل قول می کند و ظاهراً گفتة او دربارة اقیانوس منجمد شمالی بوده است ( رجوع کنید به مسعودی ، 1861 - 1877، ج 1، ص 275؛ بتّانی ، همانجا؛ یاقوت حموی ، ج 1، ص 504؛ ابن خلدون ، ج 1، ص 187 - 188 ) . شاید این اوصاف اصولاً به آن اقیانوس افسانه ای که به قول قدما بر جهان محیط بوده برمی گردد. به هرحال ، مسلم است که کشتیهای مسلمانان در آبهای اقیانوس اطلس رفت وآمد داشته اند. بعد از هجوم نورمانها به اسپانیا در 229/844، سواحل اقیانوس اطلس ، احتمالاً تا خلیج بیسکی ( گاسکونی ) ، تحت مراقبت ناوگان بنی امیه بوده است . در 355/966 وایکینگهای دانمارکی به سواحل اسپانیا در بندر لیسبون و قصر اَبی دانِسْ ( الکاسر دو سال ) حمله کردند، ولی بحریة اموی آنها را در شِلْب ( سیلوس ) شکست داد. در 387/997 این بحریه نیروی زمینی منصور خلیفه را از بندر قصر ابی دانس در ساحل اقیانوس اطلس ، از راه دریا به پُرتغال ( اوپورتو ) آورد ( برای این وقایع رجوع کنید به لِوی ـ پرووانسال ، ج 1، ص 157، 218، 224، 393، 441 ) .
در موارد یاد شده ، احتمالاً برخی عملیات نظامی در ساحل مطرح بوده است . همچنین شواهدی نیز برای سفرهای دریایی در اقیانوس اطلس وجود دارد؛ بجز سفری که ظاهراً یحیی غزال بعد از 229/844 به دربار «پادشاهان شمال » کرد ـ محل این دربار را بتفاوت در ژوتلند یا ایرلند دانسته اند ( مراجع در بروکلمان ، " ذیل " ، ج 1، ص 148؛ مونس ، ج 2، دفتر 1 ) ، دربارة خشخاش قرطبی که در بحرمحیط به دریانوردی پرداخت و با غنایم هنگفت مراجعت کرد ( مسعودی ، 1861ـ1877، ج 1، ص 258؛ نیز رجوع کنید به لوی ـ پرووانسال ، ج 3، ص 342، حاشیه ) و دربارة ماجراجویان لیسبون ( قرائت صحیح : «المُغَرِّروُنْ» ) ـ که روزهای متمادی در سمت مغرب و جنوب اقیانوس اطلس دریانوردی کردند و در شهر مولدشان خیابانی به نام آنها نامگذاری شد ـ گزارشهایی در دست است ( ادریسی ، ج 1، ص 200، ج 2، ص 26 ـ 27 ) . در اینجا به شرح شکار نهنگ در حوالی ایرلند ( قزوینی ، آثار. . . ، ص 388 به نقل از عُذْری ، جغرافیدان اسپانیایی قرن پنجم ) نیز می توان اشاره کرد.
منابع : محمدبن ابی طالب دمشقی ، کتاب نخبة الدهر فی عجائب البر و البحر ، چاپ مرن ، سن پطرزبورگ 1865؛ زکریابن محمد قزوینی ، کتاب آثارالبلاد و اخبارالعباد ، چاپ فردیناند ووستنفلد، ویسبادن 1967؛ همو، کتاب عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات ، چاپ فردیناند ووستنفلد، ویسبادن 1967؛ علی بن حسین مسعودی ، کتاب التنبیه والاشراف ، چاپ دخویه ، لیدن 1967؛ همو، مروج الذهب و معادن الجوهر ، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی ، پاریس 1861 - 1877؛ یاقوت حموی ، معجم البلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866 - 1873؛
Muh ¤ ammad b. Dja ¦ b ¦ â r Batt ¦ a n ¦ â , al - Batta ¦ n ¦ â sive Albatenii opus astronomicum. . . arabice , ed. C. A. Nallino, Rome 1899; Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943 - 1949, Supplementband, 1937 - 1942; IbnKhaldu ¦ n, Histoire des Berbةres , vol. I, Paris 1925; Muh ¤ ammad b. Muh ¤ ammad Idr ¦ â s ¦ â , Gإographied' ـdrisi, tr. P. Amإdee Jaubert, Paris 1836 - 1840; E. Lإvi - Provenµal, Histoire de l'Espagne musulmane , Cairo 1944 - 1953; H. Munis, "Contribution ب . . .

بپرس