واژه ببر
معادل ابجد 204
تعداد حروف 3
تلفظ babr
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ببر پهلوی ]] ( زیست شناسی )
مختصات ( بَ ) ( اِ. )
آواشناسی babr
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع
فرهنگ کوچک زبان پهلوی
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ واژه های اوستا
ببر ) در پیوست با واژه ببر واژه های وبر vabr جانوری شبیه به گربه و بیداستر یا سگ آبی که در زبان فارسی یافت میشوند٫ در �انگلیسی بیور beaver�
( بیدستر از ترکیب بی یا بدون - و دست - و ار - یااره که اصطلاحا ار بریدن درختان بدون کاربرد دست انجام میگیرد، جون این حیوان با دندانهای خود درختان تنومد را قطع میکند )
... [مشاهده متن کامل]
ریشه هندواروپائی ببر یا برbher دلالت بر رنگ قهوهای نیز میباشد چونکه این حیوانات معمولا قهوای رنگ هستند. بیدستر در آبهای ایران و بیشتر مناطق دنیا یافت میشوند و در اکولوجی و کنترل آب های روان دخیل اند.
ببر در اوستا بور bawra �مانند رنگ بور� و در سانسکریت بهلوک bhaluka و رنگ قهوای یا ببهر ک babhruka. که در انگلیسی بر ( bear ) یا خرس - بیور beaver یا سگ آبی - براون یا رنگ قهوهای brown بور boar یا خرس وحشی و برنت burnet یا رنگ مایل به قهوهای.
بوشورک
بوشورگ
خوب باشه وجنکوباشه
وقتی جنگ ببر وشیر را تماشا کردم. یاد دعوای دو پسر عمو افتادم که بر سر میراث واموال پدر بزرگشان به جان همدیگه افتاده بودند.
🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای حیوانات مختلف: 📢
❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . .
✅ سگ: bark / woof 🐶
✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶
✅ توله سگ: yap 🐶
... [مشاهده متن کامل]
✅ بز یا گوسفند: bleat 🐏
✅ پرنده یا میمون: chatter 🐧 🐒
✅ قورباغه: croak / ribbit 🐸
✅ مار: hiss 🐍
✅ گرگ یا سگ: howl / growl / bay 🐺
✅ گربه: meow / purr 🐈
✅ گاو: moo / low 🐄
✅ خوک: oink / grunt 🐖
✅ فیل: trumpet 🐘
✅ پرنده: chirp / tweet / twitter / sing 🕊
✅ اسب ( شیهه ) : neigh / whinny / nicker 🐎
✅ زنبور: buzz 🐝
✅ مرغ: cluck / cackle 🐔
✅ خروس: cock - a - doodle - doo / crow 🐓
✅ غاز: honk / quack 🪿
✅ اردک: quack 🦆
✅ موش: squeak 🐀
✅ عقاب: screech / scream 🦅
✅ جغد: hoot / screech 🦉
✅ خفاش: screech 🦇
✅ شیر، خرس، ببر: roar 🦁 🐅 🐻
✅ کلاغ: caw 🐦⬛️
✅ خر، گورخر، الاغ: bray 🦓
✅ شتر: grunt 🐪
✅ جیرجیرک: chirp / creak 🦗
✅ دلفین: click 🐬
✅ بوقلمون: gobble 🦃
✅ زرافه: bleat 🦒
✅ صدای هر جوجه پرنده: cheep 🐥
✅ شغال: howl
✅ کفتار: laugh / scream
✅ صدای هر حیوانِ نر بزرگ: bellow 🐋
✅ صدای هر حیوانی که از روی خشم باشه: snarl 😾
✅ صدای کشیدن هوا داخل بینی: sniff 😪
✅ صدای بیرون دادن هوا از داخل بینی: snort 😤
من ببر دوست دارم
ببر با واژه گان بریدن و برش همریشه هست
ببر از شیر هم قویتر است حیوانی بسیار درنده
ببر. [ ب َ ] ( اِ ) درنده ای است قوی هیکل از امثال شیر. ( آنندراج ) . درنده ای است که دشمن شیر باشد. و نوعی از شیراست که پشم دار باشد. ( از غیاث اللغات ) . نوعی از دد. اسم نوعی شیر است که در هند بهم میرسد و از شیر کوچکتر است و باریکتر. شیر خطائی نارنجی رنگ با خطوط سیاه نواری شکل از تیره ٔ گربه ها. ( یادداشت مؤلف ) . درنده ای است دشمن شیر. ( شرفنامه ٔ منیری ) . و این کلام در زبان عرب داخل شده و عربی نیست و ایرانیان آن را �بفر�گویند. ( از المعرب جوالیقی ص 62 ) . دمیری در حیاةالحیوان گوید ببر نوعی از وحوش و دشمن شیر است و به آن �برید� نیز گویند. و هم چنین �فُرانِق �، اصلاً هندی و شبیه ابن آوی است. قزوینی در عجائب المخلوقات گوید که بین شیر و ببر دشمنی در کار است چنانکه اگر ببری به نمر حمله برد شیر به نمر کمک خواهد کرد. در مورد اینکه ببر را برید گویند، اشتباه است، و فرانق نیز پروانه است. ( از حاشیه ٔ المعرب جوالیقی ص 238 و 239 ) . یک قسم از آن در نواحی شمالی ایران موجود است که رنگ راههای پوست آن جلوه و برق پوست ببرهای سلطانی بنگاله را ندارد ولی بواسطه ٔ عظمت قد و هیکل با آن برابری مینماید. ( یادداشت مؤلف ) . جانوری درنده از جنس شیر. ( ناظم الاطباء ) . درنده ای است وحشی که از بزرگترین درندگان و از امثال شیر و پلنگ است. در هندوستان ببر راشیر گویند و شیر را ببر. ( فرهنگ نظام ) :
... [مشاهده متن کامل]
یا بکردار ببر بر سر شیر
چیره گرد و بگوشش اندر میز.
خسروی.
پیمبر تویی هم تو ببر دلیر
بهر کینه گه چون سرافراز شیر.
فردوسی.
به پیشم چه ببر و پلنگ و هزبر
به پیکان فروبارم آتش ز ابر.
فردوسی.
بکوهم درانداز تا ببر و شیر
ببینند چنگال مرد دلیر.
فردوسی.
بسا بیشه هائی که اندر گذشتن
تهی کردی از گرگ و ببر و غضنفر.
فرخی.
بیشه ها یکسره پر ساخته از شیر و ز ببر
قلعه ها از درم بسته و صندوق گهر.
فرخی.
اندران بیشه که یکبار گذر کرد ملک
نکند شیر مقام و ندهد ببر آواز.
فرخی.
ور زانکه بغردی بناگاهان
پیرامن او هزبر یا ببری. . .
حیوانی وحشی است
گربه وحشی🐅🐆🐆🐯
ببر از دو بخش تشکیل شده است که بخش اول بَه معنی زیبا می دهد و بر در بخش دوم معنی بریده می دهد و منظور همان خطوط تیره روی پوست ببر است و کوتاه شده ای از بریده ، بریده ( راه راه ) است .
ببر : زیبای بریده بریده ، زیبای راه راه
در زبان آذری به ببر توغای گفته می شود .
ببر در پهلوی در همین ریخت کار برد داشته است .
واژه ی توغای در زبان آذری با واژه های Tiger انگلیسی ، Tiger آلمانی ، Tigri یونانی ، tigris لاتین ، Tigar بوسنایی و. . . سنجیدنی است.
... [مشاهده متن کامل]
در زبان اوستایی tighri به معنای تیز ، تیر، نیزه ، تندرو . از این جهت می توان گفت:واژه ایرانی تیر با لغت لاتین tiger به معنای ببر همریشه است.
تایگر از ایران به فرهنگ لغت انگلیسی وارد شده است
ببر
پارسی باستان: تیگرا
پارسی پهلوی: تیگر
پارسی نوین: تیر، تیز، تیغ
انگلیسی: tiger
همان گونه که می دانید "ببر" تنها در خشکسار آسیا زندگی می کند و اروپایی ها هنگامی که در زمان اسکندر مقدونی به آسیا آمدند این جانور را دیدند و نام پارسی باستان آن را که "تیگرا" نامیده می شد به کار بردند که این نام هم اکنون تقریبن در همه زبان های اروپایی به کار می رود.
... [مشاهده متن کامل]
گونه های نامی ببر در آسیا ببر بنگال و ببر سیبری هستند. در ایران هم ببر مازندران پرآوازه بود که پیرامون نیم سده پیش از میان رفت و نژاد آن نابود شد.
نکته دیگر آن که سرزمین میانرودان و اراک ( ئراق ) از زمان آزادی بابل بدست کورش هخامنشی همواره بخشی از ایران بود و شهرها و جغرافیای آن نام های پارسی دارد. از میان این نام ها نام دو رود "تیگرا" و "فرات" هستند که تیگرا به مئنی رود تیز و فرات به مئنی رود آرام هستند. پایتخت ایران در دوره اشکانیان و ساسانیان هم شهر "تیزبن" به مئنی شهری در کنار رود تیز بود که پس از اسلام "تیسفون" گفته شد.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)