بی پایه ترا و سقف بی باشت
با عقل نمیتوان نگه داشت.
نظامی ( از شعوری و جهانگیری ).
باشت. ( اِخ ) نام محل و منزلی در کوهگیلویه فارس که الوار در آن ساکنند و آنرا باشت باوی گویند و باوی نام آن طایفه میباشد. ( انجمن آرای ناصری ). موضعی از کوهگیلویه که الوار باوی منزل دارند و بدین جهت آنرا باشت باوی گویند. ( ناظم الاطباء ). منزل پنجم [ راه شیراز به اصفهان ] دیه باشت از دشت اورد است شش فرسنگ ،منزل ششم کوشک زر... ( فارسنامه ابن بلخی ص 160 ). درجانب مشرقی بلده بهبهان است که در قدیم شهر ارجان بود. درازی این ناحیه از قریه انا تا الیشتر چهارده فرسخ ، پهنای آن از پیچاب تاخان حماد شش فرسخ ، محدوداست از جانب مشرق به نواحی ممسنی و از طرف شمال به ناحیه رون و بلاد شابور و کوه مره و از مغرب به حومه بهبهان و از جنوب بماهور میلاتی و جانب جنوبی و مغربی این ناحیه گرمسیر است که نارنج و لیمو و نخل را بخوبی پروراند و جانب شمالش سردسیری است که برف را ازسالی بسالی بی محافظت نگاهدارد و قصبه این ناحیه ازقدیم تاکنون قریه باشت است و یک فرسخ از بلده بهبهان دور افتاده است. ( فارسنامه ناصری ص 265 ). طایفه باوی که اصلا عربند ناحیه باشت و کوه مره را مالک شده و قطعه مزبور را باسم خود باوی خوانده اند. ( جغرافیای مفصل تاریخی غرب ایران ص 183 ). ناحیه باشت قوطا در مجاورت شهر انبوران بود که شهر باشت مرکز آن هنوز موجود است. ( سرزمین های خلافت شرقی لسترانج ترجمه محمود عرفان ص 286 ). و در فرهنگ جغرافیایی آمده است : دهی است از دهستان پشت کوه باشت و بابویی بخش گچساران شهرستان بهبهان که در 5 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو بهبهان به کازرون واقع است. ناحیه ای است معتدل با 600 تن سکنه که آب آن از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و شلتوک و کنجد و حبوب و لبنیات و شغل مردمش زراعت و حشم داری و صنایع دستی آنان عبا و گلیم بافی و راه آن مالرو و دارای یک دبستان است. ساکنان آن از طایفه باشت و بابویی میباشند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ). و رجوع به باشت قوطا و باوی شود.بیشتر بخوانید ...