[ویکی فقه] بازی، هرگونه فعالیتی به قصد سرگرمی و مشغولیت است که انگیزه آن دست یافتن به فایده، محصول یا نتیجه ای بخصوص نباشد.
بازی یکی از مفاهیم اساسی با دلالتهای متعدّد ضمنی و بسیار وسیع جامعه شناسی و روانشناسی است.
اشیای باستانی راجع به بازی در ایران، بسیار نادر است. روی بدنه کاسه نقره زراندودی متعلق به قرن اول /هفتـم که در ایران کشف شده و در مجموعـه آرثر م. سکلر نگهداری می شود، صحنه هایی حکاکی شده است که از جمله دو نفر را در حال کُشتی و دو تن را در حال گونه ای بازی روی نطع و ریختن طاس نشان می دهد.
همچنین یک مهره فیل شطرنج در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می شود که به قرنهای ششم و هفتم میلادی برمی گردد.
در کاوشهای منطقه خوزستان، شهر سوخته، کیش و نقاط دیگر تعدادی مهره و تیله گلی و سفالی به دست آمده که به نظر باستان شناسان، احتمالاً وسیله بازی هم بوده است.
همچنین در این کاوشها مجسمه های کوچکی پیدا شده که گمان می رود بازیچه هم بوده است.
مجسمه های کوچک گلی، سفالی، چوبی و در مواردی فلزی، که پیش از اسلام جنبه آیینی داشته، در دوره اسلامی به بازیچه های کودکان تبدیل شده است.
غزالی می گوید: «. . . و صورت حیوانات فروشند برای کودکان در عید، و سپر چوبین فروشند برای نوروز. . . ».
هنوز هم در مراکز تولید سفال، نظیر قم، زنوز، شهرضا (قمشه) و نقاط دیگر تندیسکها و اشیای کوچکی برای بازی کودکان ساخته می شود که همانندی بسیار با نمونه های کهن دارد.
انواع گوناگون بازیهای تخته نرد احتمالاً بسیار کهن تر از این دوران است، و گستردگی آن به وسعت حوزه های فرهنگی مختلف مشرق زمین است.
شاید کهنترین آثار یافته شده از این گونه بازیها، تخته های به دست آمده در گورهای شهر سومری اور، در مجاورت مرزهای جنوب غربی ایران امروز باشد.
نمونه ای از آن ها که در ۱۲۹۹ ش کشف شده و در مجموعه اشیای سومری موزه بریتانیا نگهداری می شود، از شش عدد مهره هرمی شکل و دو ردیف هفت تایی مهره های سیاه و سفید تشکیل شده است.
از جمله بازیهای کهن ایرانی، چوگان (گوی بازی) است که به گواهی متون بازمانده، بازی بومی، ملی و رسمی ایران بوده است.
این بازی در دوره صفویان رواج بیشتری گرفته و موضوع تشبیهات و استعارات زیبا در ادب فارسی و نیز درونمایه بسیاری از نقاشیهای ایرانی شده است.
بزکشی که بازی ملی افغانستان است و جریدبازی یا نیزه بازی که تا حدود یک قرن پیش در بلوچستان معمول بوده، مشابهت هایی با بازی گوی و چوگان دارد.
هنری پاتینجر، در سفرنامه خود، از نیزه بازی که در زمان قاجاریه به چشم دیده، شرح مختصری آورده است.
یکی از رسوم متداول در گیلان، در سابق، آب بازی بود. در اردبیل، بازیچه های عید بچه ها اسباب بازیهایی از گل پخته بود به نام توتک و دولکه.
توتک مجسمه ای از گل به شکل حیوانات اهلی، بیشتر به صورت قوچ و گوسفند، و نوعی سوت بود.
دولکه ظرفی استوانه ای شبیه گلدان بود.
سرمامک نام کهن یکی از بازیهای کودکانه است که تا یکی دو سده پیش به این نام خوانده می شد، و لیکن امروزه، در میان مردم ایران به نامهای دیگر شناخته و بازی می شود.
در دیوان خاقانی و همچنین در مثنوی تحفه العراقین از این بازی نام برده شده است.
قدیمی ترین منبع متضمن نام بازیهای ایرانی
قدیمی ترین منبع متضمن نام بازیهای ایرانی، کتاب خسرو قبادیان و ریدک، به فارسی میانه و حدوداً متعلق به قرن سوم /نهم، است که در آن غلامِ جوان (ریدک)، در پاسخ به پرسش شاه درباره بهترین خنیاگران (نوازندگان و بازیگران) پس از برشمردن نام نوازندگان، از این بازیهای هنری و رزمی نام می برد: رسن وازیگ (رسن بازی)، زنجیر وازیگ (زنجیربازی)، دار وازیگ (داربازی = بازی بر چوب بلند)، مار وازیگ (ماربازی)، چمبر وازیگ (چنبربازی)، تیروازیگ (تیراندازی)، تاس وازیگ (طاس بازی/ کاسه بازی)، وَندگ وازیگ (بندبازی)، اندروای وازیگ (معلق زدن، پشتک زدن)، میخ اُود سپروازیگ (بازی با چوبدستی و سپر)، زین وازیگ (چابکی و مهارت در به کاربردن جنگ افزار)، گوی وازیگ (گوی بازی)، سِل وازیگ (زوبین اندازی)، شمشیروازیگ (شمشیربازی)، دَشْنگ وازیگ (خنجربازی)، وَرْزوازیگ (گُرزبازی)، شیشگ وازیگ (شیشه بازی، بازی و تردستی با پیاله و صراحی)، کبیگ وازیگ (میمون بازی).
در بخش دیگری از این متن، غلام با برشمردن مهارتهای خود، به سه بازی دیگر اشاره می کند: «اود پَدْ چَتَرنگ اود نیو اَرْدَخشیر اود هشت پای کردن از همالان فرازترهُم» (در شطرنج، نرد و هشت پای کردن از همگنان خود برترم) در کارنامگِ اردخشیرِ پابگان، (کارنامه اردشیر پاپکان) از بازیهایی چون چترنگ، چوگان و نیو اردخشیر یاد می شود.
در این متن، مهارت در این بازیها جزوی از آموزش شاهزادگان است.
متن پهلوی کوتاه وِزارشنِ چترنگ اود نِهِشن نیو اردخشیر (گزارش شطرنج و اختراع نرد) شرحی است درباره این دو بازی مشهور.
مذهب زرتشتی ظاهراً نسبت به این گونه فعالیتها تسامح داشته، چنانکه در هیچ متن دینی آن، نگرش منفی به سرگرمی دیده نمی شود.
بررسی بازیها در ایران
از نخستین قرون اسلامی در فرهنگها و دیگر منابع، از بازیهای گوناگونی یاد شده است.
ابوبکر ربیع بن احمد اخوینی بخاری (نیمه دوم قرن چهارم) در هدایه المتعلمین، درباره ورزشهای مختلف و ارزش بازیها بحث، و چندتایی را وصف کرده است.
فرهنگهای السّامی فی الاسامی، اثر احمدبن محمد میدانی برهان قاطع و آنندراج (تألیف ۱۳۰۶) وصفهایی از بازیها آورده اند که رواج آن ها را در آن ایام نشان می دهد.
محمد پروین گنابادی در کتاب خود، بازیهای محلی ایران، از دست نوشته منتشرنشده ای یاد می کند که نویسنده ای گمنام در ۱۲۱۹ آن را نوشته و شامل واژگانی به لهجه شوشتری است. این اثر بسیاری از بازیهای شوشتر را شرح می دهد.
با فزونی یافتن علاقه به آداب و رسوم محلی ایرانی در دهه های اخیر، شرحهایی درباره بسیاری از بازیهای رایج در بخشهای مختلف ایران به چاپ رسیده که در اغلب آن ها واژه نامه های گویشی و محلی نیز یافت می شود، اما هیچ کوشش جامع و منظمی برای ثبت و ذکر تنوعات بومی و محلی بازیها، و همچنین طبقه بندی آن ها به شیوه علمی، نشده است.
این گونه بازیها از زمانی فراموش شد که ورزشهای جدید، ازقبیل والیبال، فوتبال و جز آن رواج یافت، و اشاعه تلویزیون علاقه به بازیهای سنتی را در کودکان و جوانان ایرانی تضعیف کرد.
طبقه بندی بازیها
...
اشیای باستانی راجع به بازی در ایران، بسیار نادر است. روی بدنه کاسه نقره زراندودی متعلق به قرن اول /هفتـم که در ایران کشف شده و در مجموعـه آرثر م. سکلر نگهداری می شود، صحنه هایی حکاکی شده است که از جمله دو نفر را در حال کُشتی و دو تن را در حال گونه ای بازی روی نطع و ریختن طاس نشان می دهد.
همچنین یک مهره فیل شطرنج در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می شود که به قرنهای ششم و هفتم میلادی برمی گردد.
در کاوشهای منطقه خوزستان، شهر سوخته، کیش و نقاط دیگر تعدادی مهره و تیله گلی و سفالی به دست آمده که به نظر باستان شناسان، احتمالاً وسیله بازی هم بوده است.
همچنین در این کاوشها مجسمه های کوچکی پیدا شده که گمان می رود بازیچه هم بوده است.
مجسمه های کوچک گلی، سفالی، چوبی و در مواردی فلزی، که پیش از اسلام جنبه آیینی داشته، در دوره اسلامی به بازیچه های کودکان تبدیل شده است.
غزالی می گوید: «. . . و صورت حیوانات فروشند برای کودکان در عید، و سپر چوبین فروشند برای نوروز. . . ».
هنوز هم در مراکز تولید سفال، نظیر قم، زنوز، شهرضا (قمشه) و نقاط دیگر تندیسکها و اشیای کوچکی برای بازی کودکان ساخته می شود که همانندی بسیار با نمونه های کهن دارد.
انواع گوناگون بازیهای تخته نرد احتمالاً بسیار کهن تر از این دوران است، و گستردگی آن به وسعت حوزه های فرهنگی مختلف مشرق زمین است.
شاید کهنترین آثار یافته شده از این گونه بازیها، تخته های به دست آمده در گورهای شهر سومری اور، در مجاورت مرزهای جنوب غربی ایران امروز باشد.
نمونه ای از آن ها که در ۱۲۹۹ ش کشف شده و در مجموعه اشیای سومری موزه بریتانیا نگهداری می شود، از شش عدد مهره هرمی شکل و دو ردیف هفت تایی مهره های سیاه و سفید تشکیل شده است.
از جمله بازیهای کهن ایرانی، چوگان (گوی بازی) است که به گواهی متون بازمانده، بازی بومی، ملی و رسمی ایران بوده است.
این بازی در دوره صفویان رواج بیشتری گرفته و موضوع تشبیهات و استعارات زیبا در ادب فارسی و نیز درونمایه بسیاری از نقاشیهای ایرانی شده است.
بزکشی که بازی ملی افغانستان است و جریدبازی یا نیزه بازی که تا حدود یک قرن پیش در بلوچستان معمول بوده، مشابهت هایی با بازی گوی و چوگان دارد.
هنری پاتینجر، در سفرنامه خود، از نیزه بازی که در زمان قاجاریه به چشم دیده، شرح مختصری آورده است.
یکی از رسوم متداول در گیلان، در سابق، آب بازی بود. در اردبیل، بازیچه های عید بچه ها اسباب بازیهایی از گل پخته بود به نام توتک و دولکه.
توتک مجسمه ای از گل به شکل حیوانات اهلی، بیشتر به صورت قوچ و گوسفند، و نوعی سوت بود.
دولکه ظرفی استوانه ای شبیه گلدان بود.
سرمامک نام کهن یکی از بازیهای کودکانه است که تا یکی دو سده پیش به این نام خوانده می شد، و لیکن امروزه، در میان مردم ایران به نامهای دیگر شناخته و بازی می شود.
در دیوان خاقانی و همچنین در مثنوی تحفه العراقین از این بازی نام برده شده است.
قدیمی ترین منبع متضمن نام بازیهای ایرانی
قدیمی ترین منبع متضمن نام بازیهای ایرانی، کتاب خسرو قبادیان و ریدک، به فارسی میانه و حدوداً متعلق به قرن سوم /نهم، است که در آن غلامِ جوان (ریدک)، در پاسخ به پرسش شاه درباره بهترین خنیاگران (نوازندگان و بازیگران) پس از برشمردن نام نوازندگان، از این بازیهای هنری و رزمی نام می برد: رسن وازیگ (رسن بازی)، زنجیر وازیگ (زنجیربازی)، دار وازیگ (داربازی = بازی بر چوب بلند)، مار وازیگ (ماربازی)، چمبر وازیگ (چنبربازی)، تیروازیگ (تیراندازی)، تاس وازیگ (طاس بازی/ کاسه بازی)، وَندگ وازیگ (بندبازی)، اندروای وازیگ (معلق زدن، پشتک زدن)، میخ اُود سپروازیگ (بازی با چوبدستی و سپر)، زین وازیگ (چابکی و مهارت در به کاربردن جنگ افزار)، گوی وازیگ (گوی بازی)، سِل وازیگ (زوبین اندازی)، شمشیروازیگ (شمشیربازی)، دَشْنگ وازیگ (خنجربازی)، وَرْزوازیگ (گُرزبازی)، شیشگ وازیگ (شیشه بازی، بازی و تردستی با پیاله و صراحی)، کبیگ وازیگ (میمون بازی).
در بخش دیگری از این متن، غلام با برشمردن مهارتهای خود، به سه بازی دیگر اشاره می کند: «اود پَدْ چَتَرنگ اود نیو اَرْدَخشیر اود هشت پای کردن از همالان فرازترهُم» (در شطرنج، نرد و هشت پای کردن از همگنان خود برترم) در کارنامگِ اردخشیرِ پابگان، (کارنامه اردشیر پاپکان) از بازیهایی چون چترنگ، چوگان و نیو اردخشیر یاد می شود.
در این متن، مهارت در این بازیها جزوی از آموزش شاهزادگان است.
متن پهلوی کوتاه وِزارشنِ چترنگ اود نِهِشن نیو اردخشیر (گزارش شطرنج و اختراع نرد) شرحی است درباره این دو بازی مشهور.
مذهب زرتشتی ظاهراً نسبت به این گونه فعالیتها تسامح داشته، چنانکه در هیچ متن دینی آن، نگرش منفی به سرگرمی دیده نمی شود.
بررسی بازیها در ایران
از نخستین قرون اسلامی در فرهنگها و دیگر منابع، از بازیهای گوناگونی یاد شده است.
ابوبکر ربیع بن احمد اخوینی بخاری (نیمه دوم قرن چهارم) در هدایه المتعلمین، درباره ورزشهای مختلف و ارزش بازیها بحث، و چندتایی را وصف کرده است.
فرهنگهای السّامی فی الاسامی، اثر احمدبن محمد میدانی برهان قاطع و آنندراج (تألیف ۱۳۰۶) وصفهایی از بازیها آورده اند که رواج آن ها را در آن ایام نشان می دهد.
محمد پروین گنابادی در کتاب خود، بازیهای محلی ایران، از دست نوشته منتشرنشده ای یاد می کند که نویسنده ای گمنام در ۱۲۱۹ آن را نوشته و شامل واژگانی به لهجه شوشتری است. این اثر بسیاری از بازیهای شوشتر را شرح می دهد.
با فزونی یافتن علاقه به آداب و رسوم محلی ایرانی در دهه های اخیر، شرحهایی درباره بسیاری از بازیهای رایج در بخشهای مختلف ایران به چاپ رسیده که در اغلب آن ها واژه نامه های گویشی و محلی نیز یافت می شود، اما هیچ کوشش جامع و منظمی برای ثبت و ذکر تنوعات بومی و محلی بازیها، و همچنین طبقه بندی آن ها به شیوه علمی، نشده است.
این گونه بازیها از زمانی فراموش شد که ورزشهای جدید، ازقبیل والیبال، فوتبال و جز آن رواج یافت، و اشاعه تلویزیون علاقه به بازیهای سنتی را در کودکان و جوانان ایرانی تضعیف کرد.
طبقه بندی بازیها
...
wikifeqh: بازی_ایرانی