بارگیری پروانه ( به انگلیسی: Disk loading ) به نسبت وزن هواگرد به مساحت پروانه گفته می شود. به عبارت دیگر به میانگین تغییر فشاری گفته می شود که در یک پروانه تولید شده است. این پروانه می تواند پروانه اصلی بالگرد، پروانه دم بالگرد یا پروانه هواپیما باشد. پروانه های مشابه با پروانه هواپیما، دارای «نسبت وزن به پروانهٔ» بیشتری هستند بنابراین توان کمتری برای هاور کردن دارند. [ ۱] هواگرد تیلت روتور وی - ۲۲ در هنگام هاور کردن، نسبت به یک بالگرد معمولی بار بیشتری بر روی دو پروانهٔ کوچک خود تحمل می کند؛ ولی در هنگام پرواز به حالت هواگرد ثابت بال بارگیری پروانهٔ آن از هواپیماهای توربوپراپ کمتر است زیرا در این حالت از بارگیری بال خود کمک می گیرد. [ ۲]
روش محاسبه «بارگیری پروانه» بسیار ساده است و درواقع همان نسبت وزن به پروانه بحساب می آید. محاسبه آن برای یک بالگرد در هنگام هاور کردن، بدین گونه است که وزن کل بالگرد باید تقسیم بر مساحت پروانه اصلی بالگرد شود. مساحت پروانه به شیوه مساحت یک دایره به دست می آید و برای اینکار باید شعاع پروانه را به دست آورد؛ «بارگیری پروانه» در هنگام مانور دادن، پیاپی تغییر می کند و هرچقدر نسبت وزن بیشتر باشد، نیروی بیشتری برای حفظ سرعت پروانه از سوی موتور نیاز است. [ ۳] هرچقدر بارگیری پروانه در یک بالگرد کمتر باشد، نشانهٔ بهینگی در نیروی رانش است و مزیت محسوب می شود. [ ۴]
افزایش وزن بالگرد، بارگیری پروانه را افزایش می دهد. به این معنی که فشار وزن بیشتری بر روی پروانه وارد می نماید. به همین صورت، اگر بلندای پروانهٔ یک بالگرد را کاهش دهیم، بارگیری پروانهٔ آن افزایش خواهد یافت و نیازمند نیروی بیشتری از موتور خواهد بود تا بتواند هاور کند زیرا مقداری از نیروی برآر را از دست داده است. هرچقدر بارگیری پروانه کمتر باشد، بالگرد در هنگام خودگردی عملکرد بهتری خواهد داشت. معمولاً هواچرخها نسبت به بالگردها سبک تر هستند. از این رو بارگیری پروانه در هواچرخ بسیار کمتر است و درنتیجه در هنگام خودگردی فرود نرم تری را تجربه خواهند کرد. [ ۵] [ ۶] [ ۷]
در هواپیماهای دارای پروانه نیز همانند بالگردها، هرچه نسبت بارگیری پروانه کمتر باشد، بهینه تر است. البته در هواپیماها، بارگیری بال نیز یکی دیگر از فاکتورهاست. در جریان هوای متلاطم پروانه بازدهٔ خود را از دست می دهد بنابراین برای برطرف کردن این مشکل از روش ملخ های متقاطع - دوار استفاده شده است. [ ۸]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفروش محاسبه «بارگیری پروانه» بسیار ساده است و درواقع همان نسبت وزن به پروانه بحساب می آید. محاسبه آن برای یک بالگرد در هنگام هاور کردن، بدین گونه است که وزن کل بالگرد باید تقسیم بر مساحت پروانه اصلی بالگرد شود. مساحت پروانه به شیوه مساحت یک دایره به دست می آید و برای اینکار باید شعاع پروانه را به دست آورد؛ «بارگیری پروانه» در هنگام مانور دادن، پیاپی تغییر می کند و هرچقدر نسبت وزن بیشتر باشد، نیروی بیشتری برای حفظ سرعت پروانه از سوی موتور نیاز است. [ ۳] هرچقدر بارگیری پروانه در یک بالگرد کمتر باشد، نشانهٔ بهینگی در نیروی رانش است و مزیت محسوب می شود. [ ۴]
افزایش وزن بالگرد، بارگیری پروانه را افزایش می دهد. به این معنی که فشار وزن بیشتری بر روی پروانه وارد می نماید. به همین صورت، اگر بلندای پروانهٔ یک بالگرد را کاهش دهیم، بارگیری پروانهٔ آن افزایش خواهد یافت و نیازمند نیروی بیشتری از موتور خواهد بود تا بتواند هاور کند زیرا مقداری از نیروی برآر را از دست داده است. هرچقدر بارگیری پروانه کمتر باشد، بالگرد در هنگام خودگردی عملکرد بهتری خواهد داشت. معمولاً هواچرخها نسبت به بالگردها سبک تر هستند. از این رو بارگیری پروانه در هواچرخ بسیار کمتر است و درنتیجه در هنگام خودگردی فرود نرم تری را تجربه خواهند کرد. [ ۵] [ ۶] [ ۷]
در هواپیماهای دارای پروانه نیز همانند بالگردها، هرچه نسبت بارگیری پروانه کمتر باشد، بهینه تر است. البته در هواپیماها، بارگیری بال نیز یکی دیگر از فاکتورهاست. در جریان هوای متلاطم پروانه بازدهٔ خود را از دست می دهد بنابراین برای برطرف کردن این مشکل از روش ملخ های متقاطع - دوار استفاده شده است. [ ۸]
wiki: بارگیری پروانه